گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین: موضوع نشر یکی از مولفه های بسیار تاثیر گزار بر فرهنگ کتابخوانی در کشور می باشد. به بیان دیگر برای افزایش سرانه کتابخوانی، ترویج و تشویق مردم به سمت کتاب، نیاز است تا مسئله نشر بررسی و مشکلات آن حل و فصل شود و همچنین فرصت های آن دیده و به آن توجه شود. چرخه تهیه، تولید و توزیع کتاب، مسائل مرتبط با ناشران خصوصی و مقایسه آن با ناشران دولتی و موضوعات دیگر در حوزه نشر را درگفتگو با مهدی ادیبی لاریجانی مدیر انتشارات « مرد نو» نقد و بررسی کردیم و ایشان از زاویه نگاه خود مسئله را واکاوی نمود.
مشروح این گفتگو را به این شرح است:
جناب آقای ادیبی با عرض سلام و ادب ابتدا از سوابق و فعالیت های خودتان برای خوانندگان این گفتگو بفرمایید.
من هم عرض سلام و ادب دارم؛ بنده مدیریت بازرگانی خواندهام. جدا از این مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی را اخذ کردهام. در گذشته حیطههای مختلفی از جمله حیطه خبرنگاری را به شکل جدی تجربه کرده ام. با توجه به رشته ای که تحصیل کرده بودم، تحلیل خبر در زمینههای مختلف اجتماعی و سیاسی را انجام میدادم. در پایگاه های خبری مختلف، به عنوان مسئول پایگاه، دبیر سرویسهای سیاسی، اجتماعی، بین الملل و فرهنگی فعال بودهام. عمده کاری انجام دادهام نیز در حوزه مجلات مکتوب، فصلنامههای تخصصی بوده است. اکنون نیز به عنوان مدیر انتشارات «مرد نو» فعالیت میکنم.
از فعالیتهای و اقدامات انتشارات «مرد نو» بفرمایید؟
انشارات «مرد نو» سال 1395 تاسیس شده است. در طول کار با مشکلاتی مانند ویروس کرونا برخوردیم، اما با توجه به تجربیاتی که از مشاهده سایر انتشارات کسب کردیم، همواره تلاشمان این بوده است که آهسته و پیوسته پیش برویم. موضوع کتابهای انتشارات «مرد نو» عمومی می باشد. این گستردگی موضوع از آن جهت محدود نشده است که بعد از تعدد چاپ کتب مختلف بتوانیم دسته بندی خودمان را عرضه کنیم. به طور کلی در مورد موضوعاتی که منتشر میشود، انتشارات «مرد نو» بنای خود را بر این گذاشته که در این جهت حرکت کند که نیازهای یک خانواده را تامین کند. این که بتواند برای تک تک اعضای خانواده کتابهایی را چاپ کند. ما کتاب کودک هم چاپ میکنیم اما عنوان مجزایی برای آن در نظر نگرفته ایم. در موضوع کودک ما نیاز تربیتی یک خانواده و عنوان نقش یک کودک در خانواده را در چاپ کتب مد نظر قرار دادهایم. در حیطه بزرگسال هم عناوین مختلف کتاب اعم از رمان، کتابهای روایی، کتابهای ترجمه ای، خاطرات شهدا، کتب پزشکی و برخی موضوعات دیگر را منتشر کرده ایم. به دلیل این که نیاز خانواده متکثر است و ما بنا را بر نیاز خانواده گذاشته ایم موضوعات را محدود نکردهایم. به عنوان مثال یکی از مسائل مبتلا به خانواده ها موضوع ناباروری است که ما با همکاری «موسسه رویان» کتابهایی را تولید و روانه بازار کتاب کردهایم.
شیوه انتخاب موضوع، پژوهش و احساس و نیاز در مورد تولید یک کتاب خاص در انتشارات « مرد نو» چگونه است؟
البته لزوما کتب تولیدی در انتشارات، پژوهشی نمیباشد. کتابهایی که به شکل پژوهشی چاپ میشود در قالب مشاوره کارشناسی مجموعه های دیگر مانند مجموعه رویان که عنوان کردم تهیه و تولید میشود. البته کارشناس هایی به انتشارات «مرد نو» کمک میکنند که به شکل مستمر در انتشارات حضور ندارند. اگر سفارش بیرونی برای تولید کتاب خاصی بیاید یا توسط همین کارشناس ها عنوان میشود یا این که همین افراد آن پیشنهاد که از جای دیگر آمده را مورد بررسی قرار میدهند.
«مرد نو» در موضوع هنری کار مانند صفحه آرایی و طراحی جلد کتاب چگونه عمل میکند؟
ما در این موضوع هم محدودیت ایجاد نکردهایم و با طراحان و گرافیستهای مختلف در تعامل هستیم. زیرا علاقه مندیم در بحث صفحه آرایی و طراحی جلد، تنوع داشته باشیم و سلیقه همه مخاطبین را در امور هنری چاپ کتاب پوشش دهیم.
فضای حوزه نشر را چگونه ارزیابی میکنید؟
نشر یک بنگاه تجاری فرهنگی می باشد، بعضی تصور می کنند نشر تنها یک حوزه فرهنگی است، اما وضعیت تجاری در موضوع نشر به شکل جدی دخیل است. در حال حاضر وضعیت تجاری نشر اصلا خوب نیست و همچنین وضعیت فرهنگی نشر هم متاثر از فضای تجاری موجود تعریفی ندارد. در شرایط فعلی در آمد نشر به عنوان یک بنگاه تجاری فرهنگی برای ناشر رضایتبخش نیست. از طرف دیگر کتاب در اولویت سبد خانوار نمی باشد حتی در اولویت های دوم و سوم هم نمی باشد. بر آورد کلی بنده این است که به جز مخاطبینی که به دلیل نیازهایی مانند نیازهای فطری و درونی و یا کسانی که نیاز شغلی دارند، سایر مخاطبان آن طور که باید و شاید به دنبال کتاب نیستند و دیگر اقشار مخاطب در حال حاضر مخاطب همیشگی کتاب نیستند.
آیا محتواهایی که در حوزه نشر تولید میشود، پاسخگوی نیازهای جامعه می باشد؟
ابتدا این نکته را میگویم که لزوما آن محصولی که غنای فرهنگی بالایی دارد، دارای مخاطب زیادی نیست. ضمن این که در این فضا یک رهزن وجود دارد و آن هم فضای مجازی است که به واسطه قالب خاص، دسترسی سریع و وجه اعتیاد گونه ای که دارد به نوعی در همه امور فرهنگی تاثیر گذاشته است. در نتیجه میتوان گفت فضای مجازی بحث کتاب و نشر را تضعیف کرده است. سیل مخاطبی که به سمت فضای مجازی رهسپار شده، عادت کرده است که محتوای کوتاه استفاده کند. در دورهای مینیمال ها به صورت مکتوب در قالب خاصی می گنجید، اما الان بیشتر مردم مینیمال پسند شده اند. حتی در برخی موارد قطر کتاب نیز در فروش آن موثر است. در مجموع میتوان گفت که فضای مجازی در این فضا به عنوان یک رهزن فرهنگی عمل کرده است. اما در مورد محتوا باید به این نکته اشاره کنم که وضعیت بازار کتاب بر تولید محتواها تاثیر بسیاری دارد. یعنی عرضه و تقاضا تعیین کننده است. تقاضایی که برای تولید کتاب به عنوان یک رسانه باشد، به شکل جدی وجود ندارد. بازار به سمت کتابهایی رفته است که بیشتر جنبه سرگرمی دارد و برخی دیگر از کتابهایی که دارای جنبه خود درمانی است. البته گرایش به سمت این موضوعات هم صرفا به این معنی نیست که افراد از روی احساس نیاز به این نوع از کتابها روی آورده اند، بلکه صرفا موضوع سرگرمی صرف و راحتی امر در این گرایش تاثیرگزار است. زمانی بود که برخی افراد وقتی روزنامه می خواندند، صفحه حوادث را ابتدا جدا می کردند و می خواندند. این موضوع از این باب نبود که خواندن حوادث یک نیاز اجتماعی است بلکه صرفا موضوع سرگرمی در این رفتار دخیل بود. اگر واقعا دغدغه مندی فرد برای مطالعه در میان باشد، مطالعاتی بایستی انجام شود که شاید اندکی سخت تر باشد ولی ریشه ای و اصولی تر است. در نتیجه میتوان گفت که این بازار است که باعث بالا و پایین رفتن تعداد نشر کتاب با موضوعات متفاوت میشود. وقتی در جامعه ای شمارگان نوعی از کتاب بالا و پایین میشود، قطعا سبب آن خواست مخاطبین است.
چگونه میتوان فضای محتوایی نشر را بهتر مدیریت کرد؟
برای خروج از مشکلاتی که عنوان کردیم در فضای نشر وجود دارد، راه های مختلفی وجود دارد. یک راه حل گسترش تبلیغات در حوزه کتاب است. به عنوان مثال اگر یک مدیر در یک فضای شغلی بتواند کارمندان را به خواندن کتاب تشویق کند و این موضوع در تمام بخش های شغلی در کشور تسری پیدا کند، بسیار به موضوع ترویج کتابخوانی کمک شده است. به این صورت که من به عنوان یک کارمند ببینم که امتیازات خاصی برای خواندن کتابهای مرتبط با تخصص شغلی برای من لحاظ میشود، در این صورت قطعا به سمت خواندن کتاب ترغیب می شوم. این موضوع باعث میشود که هم افراد در حوزه تخصصی خود قوی تر شوند و هم جامعه به سمت کتابخوانی بیشتر رود، در کنار این خروجی کار مجموعه نیز بهتر خواهد شد. در مورد کودکان و نوجوانان هم باید قالب جهت دهی به سمت کتابخوانی وجود داشته باشد. بخشی از فضای فکری کودک و نوجوان در مدرسه شکل میگیرد بخشی در خانه. اگر کودک ببیند که فضای مطالعه کتاب و مفید بودن آن در خانه وجود دارد قطعا به سمت مطالعه کتاب ترغیب میشود. در واقع یک زنجیره وجود دارد که میتواند شروع آن از اداره جات باشد. وقتی اداره جات به شکل جدی در موضوع کتاب به شکلی که بیان شد وارد شوند، قطعا تاثیر آن در خانواده ها دید میشود و در پی آن طبعا در کودکان و نوجوانان هم علاقه مندی به خواندن کتاب ایجاد میشود. به طورکلی حرکت فردی در امور فرهنگی جواب نمی دهد، باید یک زنجیره عمل در جامعه شکل بگیرد.
چگونه میتوان بین انتشارات خصوصی و دولتی رقابت ایجاد کرد که بتوان محتوای مورد نیاز جامعه را تولید کرد؟
رقابت در یک فضای هم تراز معنا می دهد. اگر فضا عادلانه نباشد به جای رقابت کینه ایجاد میشود. چه بسا کسانی که در این حوزه رانت و امتیازی ویژه دارند برچسبهایی بخورند که مانع پیشرفت خود آن ها شود. فضای عادلانه رقابتی باید در توزیع بهره های مختلف حوزه کتاب بین ناشران دولتی و خصوصی وجود داشته باشد. به عنوان مثال موضوع توزیع کاغذ با قیمت های کمتر، خرید کتاب از انتشارات مختلف، بسترهای تبلیغاتی مانند صدا و سیما و دیگر موارد و امتیازات خاص باید به شکل عادلانه توزیع شود. به عنوان مثال می بینیم در صدا وسیما مراسم رونمایی از یک کتاب خاص پوشش داده میشود، در صورتی که در کشور روزانه تعداد زیادی کتاب رونمایی میشود. قطعا صدا و سیما از روی دغدغه فرهنگی، این کار را انجام می دهد اما چنین فعالیت هایی سلیقه و آداب خاصی را میطلبد. شما نمیتوانید بخشی از محصولات فرهنگی مانند کتاب را بیشتر تبلیغ کنید به شکلی که سایر آثار فرهنگی احساس کنند تبعیضی در میان است. شاید این شکل پوشش ها حتی تبلیغ نباشد، بلکه این پیام را به سایرین منتقل میکند که صدا وسیما تمایز میان تولیدات فرهنگی قائل میشود و این موضوع دلسردی بسیاری ایجاد میکند.
انتظار شما به عنوان یک فعال حوزه کتاب در بخش خصوصی از دولت چیست؟
قاعده این است که در بین کسانی که کار فرهنگی می کنند آنهایی باید تقویت شوند که امکانات کمتری دارند. مجموعههای دولتی در حوزه نشر به اندازه کافی امکاناتی را دارا هستند که نگذارند مجموعه تحت امرشان آسیب ببینند. از طرف دیگر کسانی که آمدهاند در حوزه فرهنگ کار تجاری میکنند به عقیده بنده ایثار میکنند. زیرا این شخص یک فرصت تجاری داشته است و میتوانسته در اموری برود که سود بیشتری دارد اما وارد حوزه فرهنگ شده. پس نشان میدهد این فرد بسیار دغدغهمند است. باید چنین کسانی که ایثار کرده اند و شرایط برای آن ها مهیا نیست را حمایت کرد. به همین دلیل برخی ناشران بخش خصوصی در اموری مانند کاغذ دولتی، شایستگی بیشتری برای دریافت این امتیازات دارند. اگر این امتیازات هم صرفا به سبد مجموعه های دولتی رود، عملا بخش خصوصی در حوزه کتاب با مشکلات عدیدهای روبرو میشود.
شما به عنوان یک ناشر آیا توانستهاید با شبکه توزیع کتاب ارتباط برقرار کنید؟
یکی از آفات دودستگی یا چند دستگی میان انتشارات در موضوع توزیع کتاب است. وقتی بسترهای دو یا چند گانه شکل دادیم در پی آن دستهبندی ها هم شکل میگیرد. مخصوصا در حوزه کتاب جریانهایی هستند که به شکل انحصاری در شبکه فروش، تولید و توزیع کتاب فعال هستند. وقتی در موضوع فرهنگ خودی و غیر خودی شکل میگیرد، هر کس سنگر خودش را میگیرد و شما از شبکه تولید توزیع و فروش جبهه مقابل محروم میشوید. خود این دستهبندی در جای خود یک آفت جدی است اما در موضوع توزیع هم شما مجبورید یا به قواعد طرف مقابل تن دهید یا از شبکه توزیع طیف دیگر محروم شوید. کلیت این دسته بندی موجب استهلاک میشود که نمی گزارد شما درست کار خود را پیش ببرید. بنابراین متاسفانه هر کس ناچار میشود که شبکه توزیع خودش را شکل دهد. مثلا سعی میکنیم از بستر فضای مجازی استفاده کنیم و محصول خود را معرفی کنیم و از آفت های شبکه توزیع دور بمانیم. البته این آفت های غیر عمومی شبکه توزیع است. آفت های عمومی آن ها مانند نحوه تعامل ها مثل نحوه پرداخت ها و سایر عوامل سر جای خود وجود دارد.
گفتگو: محمدحسین خدایی