گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: مسعود خیام نویسنده، با این توضیح که ایجاز سخن سعدى در حد معجزه است به هنرآنلاین گفت: رقابت حرفهاى با او فقط یک شوخى است. سعدی یکى از ماندگارترین صداهاى روزگار است و این ماندگارى اسرار فراوانی دارد. بسیارى از داستانها و شعرهاى سعدى جزو زندگى شده است.
او که با تالیف کتاب «سعدی برای جوانترها» به خلاصهنویسى «گلستان» پرداخته است این کار را بسیار سخت دانست و افزود: در روزگار قدیم نویسنده وسط مىایستاد و حرفش را مىزد و مردم به او نزدیک مىشدند. امروز مردم سر جاى خود ایستادهاند و نویسنده به آنان نزدیک مىشود. این کوششى براى نزدیک کردن سعدى به مخاطب نوجوان است. خواندن سعدى مهارتى مىخواهد که یا در طول تحصیل یا با کمک معلمان آگاه یا در طول زمان و در اثر زندگى با خود سعدى بدست مىآوریم.
خیام با بیان این که مخاطب «سعدی برای جوانترها» باید اصل کتاب را بخواند تا بداند چه شیرین و پر مغز است، تصریحکرد: یکى از مهمترین بخشهاى کار سعدى نثر او است که عمدتا در قالب حکایتهاى مختلف آورده و به مجموعه آن «گلستان» مىگویند. دیباچه آن یکى از شکوهمندترین نمونههاى نثر فارسى است. در طول این کتاب با «گلستان» بیشتر آشنا مىشویم که بیانیه انسانیت است؛ البته تعدادى از حکایتها را حذف و بعضىها را هم خلاصه کردهام و در هر حال نظام سعدى را مراعات نکردهام تا فقط گل «گلستان» را چیده باشم. انتخاب شدهها فقط در جهت آشنایى اولیه با سعدى است. در بسیارى از حکایتها بخشهایى از شکل اجرایى سعدى ارائه شده است. کارهاى او را به چند گروه تقسیم کردهاند و اگر مخاطب این اثر «کلیات سعدى» را دست بگیرد با دستهبندى کارها آشنا خواهد شد.
او با این توضیح که از یک سو بخش عمده دستور زبان فارسى و از سوى دیگر ضربالمثلهای سعدی در «گلستان» قابل بررسى است، ادامهداد: در هر قوم و فرهنگ، ضربالمثلها جواهرات صندوقچه جزیره گنج هستند. اگر پس از تحمل امواج خروشان اقیانوس، جزیره گنج را پیدا کنیم، از کشتى پیاده شویم، سختىها را تحمل کنیم، از جنگل بگذریم و با حیواناتش مبارزه کنیم و غار اصلى را پیدا کنیم، در اعماق آن صندوقهاى گنج را بیابیم و در آنها را باز کنیم، جواهرات را خواهیم دید الماس، مروارید، یاقوت، زمرد و مانند آن که هر کدام با برق و جذابیتى مىدرخشند. ضربالمثلها از این جواهرات با ارزشترند و براى رسیدن به آنها چنین رنجى نیز ضرورى نیست. گویندگان را مثل ستارگان با میزان درخشندگىشان مىتوان سنجید. سخن گویندگان طراز اول معمولا ضربالمثل مىشود. هر ورق از سعدى را که مىخوانیم مىبینیم دو سه تا از حرفهایش ضربالمثل شده است. از این نظر هیچ گویندهاى به گرد پاى او هم نمىرسد. احتمالا بعضى از این نکات نغز را خود نوشته و برخى را گردآورى کرده است.
خیام که بارها سعدى را چه در چارچوب کتابهاى درسى، چه بهعنوان آموزش شخصى خوانده و یک بار نیز بهطور کامل و حرفهاى آن را بررسى کرده، اظهارداشت: وقتی سالها بعد دوباره آن را خواندم کلى لذت بردم بهطورى که به نظرم مىرسید آن را قبلا نخواندهام و آنچه را در حافظهام مانده بود با شعف هر چه تمامتر دو باره کشف مىکردم، تو گویى از آسمان آمده است، اما سعدى شاعر آسمانى نیست، درست برعکس، سعدى شاعر زمینى است. در واقع بین گویندگان بزرگ هیچکس تا این حد زمینى نیست و سعدى از این نظر احترام ویژه دارد. شخصیتهاى حکایتهاى سعدى، زنده، جاندار و متحرک هستند. اهمیت سعدى چنان است که همواره مورد استقبال و تقلید بوده است. «بهارستان» جامى، «خارستان» مجدالدین خوافى و «پریشان» قاآنى سه نمونه قدیمى است. در دوران معاصر نیز عده زیادى به سعدى گوشه چشم داشتهاند.
او با این توضیح که یکى از دستاوردهاى مهم سعدى کوچک بودن حجم حکایتهاست، اضافهکرد: سعدى با حداقل کلمات حداکثر معانى را منتقل مىکند. این قدرت سعدى در بعضى جاها لذتبخش، در برخى حکایات اعجابآور و گاه رشکانگیز است. فارسى و سخنورى سعدى در بسیارى جاها یکسره غیرقابل رقابت و دسترسى است.
خیام در پاسخ به این پرسش که برای تالیف کتاب «سعدی برای جوانترها» که در نشر نشانه به چاپ رسیده از چه منابعی بهره برده، اظهارداشت: براى انجام کارى شبیه به این کتاب، معمولا آثار مختلفى روى میز نویسنده پخش مىشود که هر کدام به کارى مىآید و این فرصت خوبى براى مقایسه است. سعدىهاى مختلفى وجود دارد که مىتواند مورد مراجعه قرار گیرد، تصحیحهاى عبدالعظیم قریب، محمدعلی فروغى و عباس اقبال از آن جمله است اما یکى از سعدىهاى خیلى خوبى که تا کنون دست گرفتهام تصحیح غلامحسین یوسفى است. بسیارى از نکات متن و حاشیهها را از این کتابها گرفته شده است. در تعویض زبان این کتاب از راهنمایىها و کمکهاى بسیاری از بزرگان و جوانان بهره بردهام. جوانان عمدتا مىخواستند کار بیشتر شکافته شود و توضیحات مفصلتر مىطلبیدند و بزرگان عمدتا در جهت نزدیکتر ایستادن به خود سعدى، حتی دست نیازیدن به این کار توصیه مىکردند. اگر هر موفقیتى در این راه کسب شده مرهون آنان است. این کتاب هزار خوبى دارد که همهاش متعلق به سعدى است. عیبهاى فراوانش هم انحصارا به خودم تعلق دارد.