گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب «دموکراسی عشق» با انتخاب و ترجمه اشعار نزار قبانی توسط اصغر علی‌کرمی به‌تازگی از سوی انتشارات دالاهو منتشر شده است.

علی‌کرمی درباره محتوای این کتاب به هنرآنلاین گفت: «دموکراسی عشق» دربرگیرنده سه کتاب مستقل قبانی از جمله «عشق» حاوی شعرهای کوتاه، «محبوب من» و بخش‌هایی از چند کتاب معروف این شاعر است. تعدادی از اشعار نیز برای نخستین بار در این اثر ارائه شده است.

او که در این کتاب سعی داشته نسبت به پختگی زبان قبانی ترجمه تازه‌ای گردآوری کند، افزود: اهمیت کتاب در این است که شورانگیزترین عاشقانه‌های این شاعر از آغاز شکل‌گیری زبان تا بعد از مرگ بلقیس (همسرش) حتی تا سال مرگ خودش در یک کلیت منسجم و دلالت عاشقانه جمع‌آوری شده است.

علی‌کرمی با بیان این که قبانی دو دسته شعر دارد؛ سیاسی و عاشقانه، ادامه‌داد:  اشعار عاشقانه او در چند دسته وابسته به موضوع عاشقانه پراکنده است. در «دموکراسی عشق» با طرح عاشقانه روبه‌رو هستیم. سروده‌هایی که شگفتی موضوعی، نوآوری و زاییش معنا دارند. موضوعیت از شخص برداشته شده و عاشقانه‌های عمومی محسوب می‌شوند.

نزار قبانی در روز ۲۱ مارس ۱۹۲۳ در دمشق به دنیا آمد. پیش از آن‌که به ۱۶ سالگی برسد نوشتن شعر را آغاز کرد. نخستین دیوان شعرش را تحت‌عنوان «زن سبزه رو به من گفت» در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد که مورد انتقاد واپسگرا‌ها و سنت‌گرایان قرار گرفت. قبانی روند شاعرانگی خود را همواره بین دو طایفه مخالف و موافق طی کرد و با پیشرفت زندگی و روی کار آمدن مدرنیته قدم به قدم پیش رفت. چند مجموعه شعر کوچک تحت نام‌های «سامبا» و «محبوب من» نشر داد و در تمام آن‌ها رویکرد شعری خویش را ادامه داد. کتاب‌های بعدی او از جمله «نقاشی با کلمات»، «حاشیه بر دفتر شکست»، «اشغالگران»، «در دادگاه شعر» و «شعرهای خارج از قانون» از نظر ذهنی و جهان‌بینی با یک جهش جدی مواجه بودند.

قبانی ۳۵ مجموعه شعر و نثر منتشر کرده که مجموعه آن‌ها تحت‌عنوان «آثار کامل شعر و نثر نزارقبانی» در هفت جلد منتشر شده است. او بر اثر بیماری قلبی سال ۱۹۹۸ در لندن درگذشت.

نمونه شعری از این کتاب:

بهترین خبر

تو را دوست دارم

بر بالای دیوار ماه

دوستت دارم

فراتر از دوست داشتن انسان

آیا نمی‌خوانی؟

با دست‌خط خویش نوشته‌ام

بر بلندای دیوار ماه

بر صندلی‌های باغ

بر ریشه‌های درختان

بر گندم‌ها

بر جویبارها

و میوه‌ها

بر ستاره‌هایی که غبار سفر از آنها زدوده شده

دوستت دارم را بر عقیق جادو تراشیدم

 بر مرزهای آسمان تراشیدم

 بر سرنوشت تراشیدم

آیا نمی‌بینی؟

بر گلبرگ‌ها

بر پل

 رودخانه

دشت

بر صدف‌های دریا

بر قطره‌های باران

 آیا نمی‌بینی؟

 به هر شاخه‌ای نوشته‌ام

و هر ذره‌ای از خاک

و هر تکه‌ای از سنگ

*

این بهترین خبر را

اینگونه بر دفتر خورشید نوشتم

 دوستت دارم

و آرزومندم که خبر را خوانده باشی