گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: «بۆ دۆزهخ، ئهی بیگوناهان»، نخستین نمایشنامهای است که بهقلم بختیار علی، رماننویس مطرح کورد سال ۲۰۲۱ در انتشارات رهند سلیمانیه چاپ و منتشر شد. این اثر با عنوان «به سوی دوزخ ای بیگناهان» با ترجمه عباس (آراکو) محمودی اواخر سال ۱۴۰۰ در نشر افراز به چاپ رسید.
محمودی درباره این کتاب به هنرآنلاین گفت: آنچه مرا به ترجمه این نمایشنامه برانگیخت ایده جدید، شگفت و فرم متفاوت روایت بود آن هم در ژانر و فرمی متمایز از رمان که بختیار علی بیشتر با آن شناخته میشود. اهمیت «به سوی دوزخ ای بیگناهان» این است که نکات مهمی از فلسفه اگزیستانسیالیسم را در خود دارد و همچنین یادآور داستان آغازین خلقت و تبعید آدم و حواست.
او بعد تراژیک این نمایشنامه را وجود دوزخی آن دانست و افزود: در این کتاب، آدمها با وجود محکومیت و شکنجههای هولناک، همچنان در سکوت ابدی خویش از شرایط موجود سپاسگزار هستند و یا آن که تاب چنان وضعیتی را ندارند و رهاییشان را در مرگ میبینند و به آن تن میدهند. نمایشنامه تصویری است که در آن انسان تک و تنها زیر فشار قدرت با ایجاد احساس گناه، تباه و له میشود.
محمودی با این توضیح که نویسنده در کتاب به روابط خشونت، سیستم و افراد جامعه پرداخته است، ادامهداد: این که آدم چگونه به آرامی، تن به این خشونت خواهد داد و جامعه تبدیل به دوزخی نهانی خواهد شد که بیشتر جامعه آن را بهصورت مطیع و فرمانبردار میپذیرند و عدهای اندک مانند شخصیت (مصطفی رهبر) در این نمایشنامه تن به این وضعیت نمیدهند و بازیای که قدرت و سیستم به راه انداخته را نمیپذیرد.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که مشکلات ترجمه بهویژه نمایشنامه چیست؟ اظهارداشت: یکی از مشکلات، چگونگی انتخاب زبان محاوره یا شکستهنویسی است، این مشکل اغلب در ترجمهها به چشم میخورد. در این کار سعی کردهام از نحو خاصی پیروی کنم چرا که تنها شکستن کلمات لزوما، آنها را عامیانه که نه، محاورهای نمیسازد و زبان محاوره از نحو خاصی پیروی میکند. البته باید یادآوری کنم زبان شخصیتها یا آدمهای نمایشنامه برخلاف متن مبدا یا متن اصلی که تا حدودی بهعلت قابلیت زبان کوردی که چندان، اختلافی میان زبان نوشتاری و محاوره نیست.
محمودی اضافهکرد: مبنای کار این بوده تا آن جایی که ممکن است، زبان و لحن گفتاری شخصیتهای نمایشنامه یک گونه نباشد و هیچ تفاوتی بهلحاظ تکه کلامها، آهنگ جملهها و بافت کلی گفتار نباشد. لزومی هم ندارد زبان نمایشنامه کاملا یکدست باشد. ترجمه هر کتابی تا حدودی نیازمند نوعی پیشینه تحقیق یا سیر مطالعاتی است. برای این نمایشنامه، انتخاب لحن و زبان در اولویت بود، ضرورت دیدیم به دوبارهخوانی کارهای حمید سمندریان، بهرام بیضایی و قاسم هاشمینژاد بپردازم، بهویژه چندبار خوانی ترجمههای سمندریان از فردریش درونمات. باید گفت سیر مطالعاتی در چگونگی انتخاب لحن و زبان آدمهای نمایشنامه راهگشا بود.