گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: حسن بن علی بن ابیطالب(ع) نخستین فرزند خانواده امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) هستند. ایشان شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه منوره متولد شدهاند. امام حسن مجتبی(ع) در سن ۲۷ سالگی طبق وصیت حضرت علی(ع) بهمقام امامت رسیدند. مدت امامت ایشان ۱۰ سال به طول انجامید و نزدیک به ۶ ماه هم به اداره امور مسلمین پرداختند.
درباره جود و بخشش امام مجتبی(ع) حکایات و روایات متعددی بیان شده است. آیه اطعام، آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره ایشان و پدر و مادر و برادرشان نازل شده است. حضرت امام حسن مجتبی(ع) دو بار کل داراییشان را در راه خدا بخشیدند و سه بار نیمی از اموالشان را به نیازمندان دادند. بهدلیل بخششهای فراوان ایشان را «کریم اهل بیت» خواندهاند.
محبت و عطابخشی ایشان زبانزد عام و خاص بوده. امام دوم شیعیان قلبی پاک، رئوف و پرمهر نسبت به دردمندان و تیرهبختان جامعه داشتند، همانند پدرشان امام علی(ع) با خرابهنشینان دردمند و اقشار مستضعف و کمدرآمد همراه و همنشین میشدند. امام حسن مجتبى(ع) تجسم عالى فضایل انسانى، مقتداى پاکان و صالحان بودند.
بنا بر روایات، نام «حسن» را پیامبر (ص) برای ایشان برگزیدند. امام حسن(ع) هفت سال از عمرشان را با پیامبر(ص) همراه بودند و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشتند. در بیشتر منابع، امام حسن(ع) را شبیهترین افراد به رسول خدا(ص) وصف کردهاند. پیامبر اکرم(ص) به امام حسن(ع) و برادرشان امام حسین(ع) علاقه خاصى داشتند و فرمودند که حسن و حسین فرزندان من هستند. به پاس همین سخن امام على(ع) به سایر فرزندانشان فرمودند: «شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند».
کنیه امام حسن مجتبی(ع) را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفتهاند. برای ایشان القابی همچون مجتبی (برگزیده) و سید (سرور) و زکی (پاکیزه) برشمردهاند.
درباره ابعاد زندگی امام حسن مجتبی(ع) کتابهای متعددی نوشته و به چاپ رسیده است؛ نمونه چند اثر:
۱-«گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام مجتبی(ع)» این کتاب نوشته محمدرضا انصاری گزارشی است از جزییات شهادت امام حسن مجتبی(ع) که در قالب داستان تدوین شده.
۲-«دریا، طوفان، تلاطم، پنجرهای به آفاق شخصیت شگفت امام حسن مجتبی(ع)» نوشته محبوبه زارع، ۶ بخش دارد.
۳-«با مظلومی صبور» این کتاب گزارشی مختصر از زندگی امام حسن مجتبی(ع) است که توسط محمد انصاری، نوشته شده است.
۴-«مکتب کریم اهل بیت(ع) امام حسن مجتبی(ع)» نوشته علی قائمی به ۱۸ بخش تقسیم شده و در هر بخش به قسمتی از زندگی امام حسن(ع) پرداخته شده است.
۵-«حکایت اخگر الماس ریزهها» موضوع کتاب تحلیلی از شهادت امام حسن مجتبی(ع) و بررسی اقوال در مورد خروج پارههای کبد ایشان پس از خوردن سم است. جویا جهانبخش، نویسنده این کتاب است.
۶-«در تحلیلى از زندگانى سیاسى امام حسن مجتبى علیهالسلام» نوشته جعفر مرتضىالعاملى ترجمه محمد سپهرى به زندگى سیاسى امام پرداخته شده است.
۷-«حقایق پنهان» پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی علیهالسلام است که توسط احمد زمانی به نگارش درآمده است.
۸-«مسند الامام المجتبى ابی محمد الحسن بن علی علیهما السلام» نوشته عزیزالله عطاردی است و مولف در هر مسند، روایات را به صورت کامل از منابع نقل کرده و ضمن بیان منبع آن، سلسله اسناد را هم آورده است.
۹-«چهل حدیث در فضایل امام حسن(ع)»، در این کتاب پارهای از احادیث پیامبر و سایر معصومین(ع) راجع به فضایل و ابعاد اخلاقی و شخصیتی امام حسن مجتبی (ع) ذکر شده است.
۱۰-در کتاب «کلمه الامام الحسن» اثر سیدحسن شیرازی ترجمه علیرضا میرزامحمد سخنان امام حسن(ع) جمعآوردی شده است.
۱۱-«حسن (ع) کیست؟» اثر فضلالله کمپانی است و در این کتاب نویسنده ضمن بیان تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی (ع) و بیان فضایل به مسئله صلح ایشان پرداخته و کوشیده با ادله تاریخی، روایی و با بیانی رسا و روان به تبیین آن بپردازد.
۱۲-«صلح امام حسن، پرشکوهترین نرمش قهرمانانه» شیخراضی آلیاسین، ترجمه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای، در این کتاب جامعترین و کاملترین تحلیل تاریخی از واقعه صلح امام حسن(ع) صورت گرفته است.
۱۳-«نگرشی به صلح امام حسن(ع)» اثر ابراهیم طاهری، ضمن بیان فضایل و خصایل، زندگانی امام حسن(ع) تلاش شده چهرهای منطقی و شایسته از صلح امام حسن(ع) نشان داده شود.
۱۴-«حسن بن علی(ع) امام مصلح» کتابی مفصل درباره امام حسن مجتبی(ع) از تولد آن حضرت تا شهادت است که توسط مرضیه محمدزاده نوشته شده است.
۱۵-«امام حسن» بحثی برگرفته از کتاب «الغدیر» نوشته علامه عبدالحسین امینی با گردآوری محمدحسن شفیعی شاهرودی است. در این کتاب نویسنده سخنانی را که پیامبر اکرم (ص) در مورد امام حسن(ع) بیان کرده با شرح و تفصیل از نظر خوانندگان میگذراند.
۱۶-رمان «حا سین نون» نوشته سیدعلی شجاعی، روایتی است از زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، در بستر زمانی شهادت حضرت امیر و آغاز خلافت امام تا شهادت ایشان.
۱۷-«غنچه یاس کبود» نوشته هادی شریفی با داستان ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) شروع میشود و در ادامه با ماجرای ولادت امام حسن(ع) ادامه پیدا میکند و با روایت ماجراهای تاریخی پایان مییابد.
۱۸-آیتالله سیدهاشم رسولیمحلاتی نیز کتابی تحت عنوان «زندگانی امام حسن مجتبی(ع)» نوشته و در این اثر تمام زوایای زندگی امام در نظر گرفته شده و از منابع معتبر بهره برده است.
۱۹-«اولین میراث مکتوب از حیات امام مجتبی(ع)»، این کتاب انتخاب فرازهاى مربوط به امام مجتبى(ع) از کتاب سلیم بن قیس هلالی نخستین میراث مکتوب شیعه است که تاریخ حیات و فضایل معصومین(ع) را تا سال ۷۶ (ه.ق) (فوت سلیم) نوشته است. هیچ تالیفی قبل از کتاب سلیم در این زمینه یافت نمیشود. محمدباقر انصاری، نویسنده کتاب ضمن بیان اهمیت کتاب سلیم و حضور او در هنگام ثبت وقایع تاکید دارد که او یکی از اصحاب باوفا و از سابقه داران مکتب اهل بیت(ع) بوده و مطالب کتاب او از طرف برخی از ائمه(ع) تایید شده است.
۲۰-«امام مجتبی(ع) در آیینه کتاب» شامل کتابشناسی ۴۶۳ عنوان کتاب مستقل در ۱۰ زبان است. در چاپ قبلی این کتاب به ۲۲۲ عنوان اشاره شده است.
۲۱-«کهکشان غریب» برای گروه سنی کودکونوجوان توسط انتشارات بوستان کتاب منتشر شده. روشن سلیمانی شعرهای کتاب را سروده و سیدحسین ذاکرزاده نیز تصویرگری آن را انجام دادهاست. این کتاب زندگی امام حسن(ع) از ولادت تا شهادت را بیان کردهاست.
نمونه شعرهای آیینی بهمناسبت ولادت امام دوم شیعیان:
خوبست این شبها که مهمان خداییم
پیوسته مشغول مناجات و دعاییم
مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان
باحق غریبه نیستیم و آشناییم
وقت مناجات سحر با ذکر حیدر
بین نجف در زیر ایوان طلاییم
گاهی نجف گاهی مدینه یا که گاهی
در کاظمین و مشهدیم و سامرائیم
این بهترین فیض است یاد یار هستیم
در موقع افطار یاد کربلاییم
امشب ولی معطوف جنات النعیمیم
دعوت شده بر سفره شاه کریمیم
اذن از خدای عالی اعلی گرفتیم
بین گدایان حسن ما جا گرفتیم
کار حسن امداد بر ابن سبیل است
بودیم در ره مانده اما پا گرفتیم
قبل از شب قدر و جلوتر از بقیه
از دست پر خیر حسن امضا گرفتیم
این خانواده اشک ما را پر بها کرد
قطره فرستادیم و یک دریا گرفتیم
بابا شده حیدر سر مولا شلوغ است
عیدی خود را از کف زهرا گرفتیم
بر جان ما زهرا شمیم یاسمن زد
بر قلب ما مهر گدایی حسن زد
مثل حسن ما دلبر و یاری نداریم
با حاتم طائی دگر کاری نداریم
او در نکوبیده گدا را شاه سازد
با بودنش دیگر گرفتاری نداریم
برده رسیده، قیمت یوسف گرفتیم
جز این کرم سیرت خریداری نداریم
ایکاش درد ما شفا هرگز نگیرد
جز عشق سوزانش که بیماری نداریم
در نیمه این ماه جز ذکر حسن جان
شیرینی و خرمای افطاری نداریم
ما روزه خود را بنامش باز کردیم
ما بندگی را با حسن آغاز کردیم
نام حسن نامی بلند آوازه باشد
کهنه نمیگردد همیشه تازه باشد
او دشمنش را هم در آغوشش بگیرد
از بسکه لطف و مهر بیاندازه دارد
وقتی به حیدر میشود با او رسیدن
یعنی حسن هم تا خدا دروازه باشد
هرکس فقط صلح حسن را دیده حتما
در خواب غفلت یا که در خمیازه باشد
جنگ جمل را خوب در خاطر بیاور
نابودی این لشگر و شیرازه باشد
آگاه باشید اوست تیغ آبدیده
بابای قاسم شیر اَزرَق کُش رسیده
او طالع سبزی است بر دامان مادر
او سر لبخند است بر لبهای حیدر
او لولو قرآن و مرجان هم حسینش
قرآن ندارد غیر او تفسیر دیگر
کعبه به دور او بگردد برد کرده
هر کس جز این اندیشه دارد هست کافر
سایه ندارد قبرش اما میرسد که
سایه بیاندازد به کل اهل محشر
راه و مسیر کربلا را او نشان داد
صبرش کند با روز عاشورا برابر
اینست تحلیل درست اصل مکتب
صبر حسن یک جلوهاش رفته به زینب
در کودکی محنت کشیدن صبر دارد
از غصه و ماتم خمیدن صبر دارد
از بیکسی باشی غریبه بین شهرت
از عالم و آدم بریدن صبر دارد
بر منبر بابای خود در بین مسجد
از بیحیا تهمت شنیدن صبر دارد
فرزند ارشد باشی و در بین کوچه
پیش تو بر چادر دویدن صبر دارد
با مادری که صورتش خورده به دیوار
از کوچه تا خانه رسیدن صبر دارد
راز دلش را گفت: خیلی غصه خوردم
دیر آمدی ای زهر من در کوچه مردم
مجتبی صمدی شهاب
ای سر پناه دائم بیسر پناهها
ای مقصد رئوف و پر احساس آهها
ای مهربان امام سپید و سیاهها
بر ذمه است گر چه تمام گناهها
درد آمدیم پیش تو درمانمان کنی
مشتی گلیم با دمت انسانمان کنی
تنها حلاوت پس هر تلخ کامیم
ای شعله غیور به هنگام خامیم
گر چه اهانت است به تو همکلامیم
با خود خیال کن که منم یکجزامیم
روی مرا مقابل مردم مزن زمین
امشب کنار سفره خالی من نشین
درد جنون و داغ مرا عشق چاره کرد
شوقت برای کشتن من استخاره کرد
تیغت کفن به جسم نحیفم قواره کرد
بند دل مرا به هوای تو پاره کرد
مُلکِ توام، به نام تو خورده قبالهام
آتش بزن مده به خلائق حوالهام
ای بیحرم، مدافع کل حریمها
ای سائل دو دست کریمت کریمها
ای گوشهای ز نور تو عبدالعظیمها
خیرت رسیده است به ما از قدیم ها
ساقی! شناختیم همیشه به می تو را
صد بار کردهایم زیارت به ری تو را
فکر تمام قومی و بخشش بهانهات
مرز تمام خاک زمین آستانهات
دست خدای عزوجل روی شانهات
درویش خانواده چه خاکیست خانهات
این اختیار در ید طولای جبر توست
چادر نماز فاطمه بر روی قبر توست
در خاطرات کفر، نشان یادگاریت
تازه است همچنان اثر زخم کاریت
نقل است رعد و برق هوای بهاریت
خوف زمین به موقع طوفان سواریت
با غرش تو حدنصاب اجل شکست
تو خواستی و فتنه اهل جمل شکست
دست مرا به وادی تو میکشد جنون
شور قیامت است در اعماق این سکون
دریای صبر تو رسد آخر به دشت خون
از گوشه سکوت تو زد کربلا برون
فریاد شاه کرب و بلا از خروش توست
اصلا حسین در یم غم باده نوش توست
از اصل نسخه تو عسل میچکد به دست
قاسم به تخت شاهی تو تکیه زد، نشست
نامت همین که روی لبش رفت و نقش بست
سنگی رسید و آینه چهره اش شکست
خون در مصاف حجله به جای حنا دوید
در زیر دست و پا پسرت داد میکشید
بزم عروسی است و سر نیزه بانیش
گم شد میان عرصه میدان نشانیش
مانند موم گشت تن استخوانیش
طی شد به زیر پای همه نوجوانیش
موی حسین فاطمه پیشش سپید شد
در نصف روز قامت قاسم رشید شد
حسین واعظی
به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسن الارباب من سلام حسن
سلام بر برکات سپید سایه تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن
سلام بر درجات زبرجدت که از او
عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن
عجیب نیست اگر خال هاشمیات را
شبانه روز کند کعبه استلام حسن
فدای قامت بنده نواز تو که نماز
به احترام قدت میکند قیام حسن
قبول نیست سجودی که پاش مهر تو نیست
رکوع بیتو رکوعیست ناتمام حسن
به اتفاق برادر به حشر گر برسی
به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن
پیمبران متحیر به خویش میگویند
بود کدام حسین و بود کدام حسن؟
به خشت خشت ستونهای عرش رب کریم
نوشته با قلم حسن، یا امام حسن
شکست شیشه خون دل شما روزی
به دست سوده الماسهای شام حسن
صلات ظهر، چه تشییع بینظیری شد
به لطف بدرقه تیرها ز بام حسن
میلاد حسنی
ای جان جان جان جان، کز جان جانان جانتری
وی نیک نیک نیکها، کز نیکها نیکوتری
کارت دمادم دلبری، از دلبران دل میبری
جان میدهی دل میبری، از دلبران با دلبری
مجنون همه لیلا تویی، نور دل طاها تویی
مولا تویی والا توی، هم رهگشا هم رهبری
چون جلوه طاهاییات، چون صورت زهراییات
همپایه آقاییات، گردون نبیند دیگری
آبی، زلالی، بادهای، چون متن قرآن سادهای
آزادی و آزادهای، از جمع خوبان برتری
تو روشنای خانهای، بر شمع دین پروانهای
جانی و هم جانانهای، جان بخشی و جانپروری
ای نخل طوبی را ثمر، وی بحر جانها را گهر
شمس هدایی یا قمر، اعجاز و لطف داوری
ای جلوه حق در زمین، ای ماه خورشید آفرین
ای مهر تو حبلالمتین، عالم به مهرت مشتری
عطر تنت پیغمبری، آرام جان حیدری
هم زمزمی هم کوثری، هم نور چشم کوثری
ای معنی جود و کرم، ای خاندانت محترم
ای با ملائک هم قدم، هم سروی و هم سروری
نامت کریم ابنالکرم، خاک مسیرت محترم
بیتیغ و تیر و بیحرم، کارت ز دل غارتگری
ماوای تو در آسمان، مهرت به دلها جاودان
در کار جمله عاشقان، شافع به روز محشری
داریوش جعفری
به سمت پنجره ها تا نسیم میآمد
صدای پاى امامى کریم میآمد
رطب ز شاخه طوبى رسید یا اینکه
برای فاطمه سیب دو نیم میآمد
برای رحل زمین در میان ماه خدا
ضحى و شمس الف لام میم میآمد
میان خانه زهرا در ازدهام آن روز
پر فرشته به جاى گلیم میآمد
میان خانه زهرا ستاره پیدا شد
بیا مدینه على هم خلاصه بابا شد
کسى که آمدنش را خدا غزل مىکرد
کریم بود کرامات لم یزل مىکرد
ز هر محله که مى رفت یا که مىآمد
فرشته نیز تجمع در آن محل میکرد
به یک اشاره شتر را ز پاى درآورد
کسى که معرکه در عرصه جمل مىکرد
همیشه بین لغات کتاب عاشورا
فقط اشاره به اهلى من العسل مىکرد
شبى که دست به توصیف روى او بردم
مسیر شعر خودم را به سوى او بردم
چه قدر شب همه شب من خدا خدا کردم
جه شاعرانه توسل به ربنا کردم
به اذن فاطمه مثل وصال شیرازى
براى دفتر خود شعر دست و پا کردم
کریم! لطف شما را به چشم خود دیدم
شبى که قافیه را ناگهان رها کردم
دلم مدینه و اما کنار صحن شما
هواى رایحه سیب کربلا کردم
به سمت کرببلا رفتم آن شب جمعه
ولى دومرتبه تا اینکه چشم وا کردم
مدینه بودم و باز از فرات مىخواندم
و عصر جمعه کنارت سمات مىخواندم
چه مىشود بدهى ما کبوترانت را
مجال پر زدن بین آسمانت را
سوال میکنم آقا چه قدر در رویا؟
براى خود بکشم طرح سایبانت را
چه قدراب شوم تا نشان دهى روزى؟
مزار گمشده مادرت جوانت را
بیا و روضه بخوان روضه از زمانى که
عصاى دست شدى یاس قد کمانت را
هنوز قلب تو را ناامید مىبینم
تمام موى سرت را سفید مىبینم
على زمانیان