گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: آرام روانشاد، نویسنده با این توضیح که کتاب «دو زن زیبا» بهتازگی در نشر نیماژ منتشر شده به هنرآنلاین گفت: از بین بیست داستان کوتاهی که طی یازده سال نوشتهام هشت داستان را برای چاپ انتخاب کردم، آثاری که بهنظرم به بلوغ رسیدهاند.
او با بیان این که محوریت اصلی داستانها زنان هستند، ادامهداد: هر کدام از داستانها روایت یک زن است که در یک موقعیت و بحرانی قرار میگیرد. در واقع خلق یک جهان زنانه و مسایل و مصایبی که میتواند برای آنها پیش بیایید و چگونگی نحوه مواجهه، رویکرد و نگاه به این بحران پایه داستانها را شکل میدهند. فضای تمامی داستانها نیز با هم متفاوت است. سعی کردم به زنانی از سطح طبقاتی مختلف و مسایل متفاوت در جامعه بپردازم.
روانشاد با این توضیح که رویدادهای مجموعه داستان «دو زن زیبا» واقعی هستند، افزود: به فلسفه علاقه دارم و در داستانهایم غالب است نه به این معنا که بخواهم رساله فلسفی عرضه کنم ولی شخصیتها در داستانهایم دیدگاه فلسفی دارند. مهمترین چیزی که فلسفه مطرح میکند چرایی و طرح پرسش است. در رمان، داستانهای کوتاه و فیلمنامههایی که مینویسم طرح پرسش برایم اهمیت دارد. وقتی شخصیتها به دنبال کشف و پیدا کردن جواب، پرسش مطرح شده میروند آن پرسش میتواند مواجهه آنها با یک موقعیت خاص باشد. آنجاست که شخصیت از سطح عبور کرده و معنا و عمق پیدا میکند. مهمترین پرسشی که در این مجموعه مطرح کردم این است که چه میشود به حق یا ناحق زنها اغلب خودشان را در جایگاه قربانی میبینند. داستانهایی را برای انتشار در این کتاب انتخاب کردم که کاملا از جنس مردم معمولی هستند. ضمن این که پرسشگری و دغدغه فلسفی دارم اما میخواستم از فضای روشنفکری رمان «ساعت ویرانی» دور شوم و داستانهایی از جنس مردم عادی بنویسم.
به گفته او، «فقط میخواستم یک فنجان قهوه بخورم» برنده جایزه ادبی صادق هدایت در سال ۱۳۹۰، «دو زن زیبا»، برگزیده جایزه ادبی صادق هدایت سال ۱۳۸۹، «نیویورک دوست دارم»، «زرد»، «از دفتر خاطرات یک تازه عروس متولد ۱۳۵۲»، «روز برمیآید»، «چله بران» و «اکستیشن» عناوین هشت داستان کوتاه این مجموعه هستند.
روانشاد این روزها مشغول نگارش رمانی بر مبنای واقعیت و تجربههایی است که طی یک دوره بیماری سخت طی کرده است.