گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: قیصر امینپور که بیتردید سهمی کمنظیر در بلندآوازه کردن نام زادگاهش گتوند در ایران و جهان دارد، دوران مدرسه را در دزفول گذراند و برای درس خواندن در دانشگاه به تهران آمد. خیلی زود راه خود را از دامپزشکی به زبان و ادبیات فارسی کج کرد و تا پایان زندگی پربار و نهچندان پردوامش در این راه استوار ماند.
بچههای دهههای پنجاه و شصت نام «دکتر قیصر امینپور» را بیشتر با مجله سروش نوجوان میشناسند؛ جایی که شاعر نامدار ابتدا دبیر صفحه شعر و بعدتر سردبیر آن بود و نقشی اساسی در تربیت کردن ذائقه شعری و ادبی بچههای این نسل داشت. او از همان ابتدا در مسیر انقلاب گام برداشت و برخی از سرودههایش با صدای روحانی سیدحسامالدین سراج در همان دوران جنگ و دفاع مقدس روح شنوندگان را جلا داد.
غرلسرا بود و شعر نو، بدون ردیف و قافیه هم میگفت اما هرگز از وزن غافل نمیشد و همین میشد که شعرهایش زمزمه زبان همگان بود، بس که خوشآهنگ و پرمفهوم بود. وقتی پا به وادی ترانه گذاشت، نشان داد اینجا هم کم از بزرگان ندارد و ترانهها و شعرهایش در قالب آلبوم «نیلوفرانه» با صدای علیرضا افتخاری تمام رکوردها را شکست و شد پرفروشترین آلبوم موسیقی سنتی تاریخ ایران. «نیلوفرانه» چنان محبوب بود که داریوش مهرجویی هم در فیلم سینمایی یگانه و بیهمتایش «لیلا» بخشهایی از آن را به موسیقی متن تبدیل کرد؛ «ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری است، عطر پاک نفست سبز و رها از آسمان جاری است»...
حتی رقم خوردن بدترین و تلخترین حادثههای زندگی و از کار افتادن کلیهها هم بر عزم و اراده دکتر امینپور تاثیر منفی نگذاشت و او کوشید وظایف و مسئولیتهایش را بسان روزهای سلامت بودن به سرانجام برساند. شعر گفت و تدریس کرد و شاگرد پرورش داد و کتابهایش به زیور طبع آراسته شد. کملطفیها و نامردمیها را نادیده گرفت و با روح بلند جنوبیاش کوشید بهترین الگو باشد برای آنها که شعر و ادبیات پس از انقلاب در قامت او و دوست دیرینش مرحوم سیدحسن حسینی میدیدند؛ شاعری که او هم زود در ۴۸ سالگی پرکشید و ملقب بود به سیدالشعرای شعر انقلاب.
هشتم آبان ۸۶ خبر رفتن قیصر چونان برق و باد در فضا پیچید و دنیای شعر و ادبیات و هنر ایران را در بهت و اندوه فروبرد. رهبر معظم انقلاب یک روز پس از درگذشت ناگهانی قیصر پیام داد و او را «شاعر فرزانه انقلاب» خواند؛ شاعری که اگر فرشته مرگ مهلت داده بود، امروز پنجشنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۰ دوستداران شعر و ادب فارسی و انبوه شاگردانش در دانشگاههای الزهرا(س) و تهران میتوانستند برایش جشن تولد ۶۲ سالگی بگیرند و قیصر هم شاید شعری تازه برای همه زمزمه کند؛ هماو که سالها پیش سروده بود: «ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش، تو قاف قرار من و من عین عبورم / بگذار به بالای بلند تو ببالم، کز تیره نیلوفرم و تشنه نورم».