سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رمان «سنگلاخ» نوشته سمیه رضایی (گندم) بهتازگی از سوی انتشارات نسل روشن روانه بازار کتاب شده است.
رضایی «سنگلاخ» را روایتگر زندگی زنی به نام گیتی معتمدی دانست و گفت: ایده رمان با محوریت زنی که همسرش را به قتل رسانده بدون پیش زمینه ذهنی شکل گرفت؛ زنی که تا رسیدن به این نقطه، دردهای زیادی را متحمل شده و تمام این اتفاقات به گذشته تلخ او برمیگردد. گذشتهای که چون مرگی تدریجی او را ذرهذره از پای درمیآورد و هیچ راه گریزی از آن نیست. با توجه به این که موضوع کودکآزاری و کودکهمسری همیشه جزیی از دغدغههای ذهنی من بوده و هست تمام تلاشم را به کار گرفتم تا آنطور که باید به این دو موضوع خاص بپردازم. میخواستم با بیان این گفتهها دردهای دختران و زنانی که چنین سرنوشت تلخی برایشان رقم خورده برای مخاطب قابل لمس باشد؛ آنقدر که مخاطب خودش را جای گیتی قصه ببیند، احساساتش را با تمام وجود حس کند و در دردهایش شریک شود.
او افزود: ابتدا بهعنوان یک انسان و بعد یک نویسنده رسالتی داشتم و گاه فکر میکنم که حتی اگر یک مادر، یک پدر، یک خانواده، تحتتاثیر «سنگلاخ» بیشتر به احساسات کودکانشان توجه کرده، وقت بیشتری برای ورود به ناگفتههای درونیشان گذاشته، به نیازها و ترسهایشان توجه نشان داده و از اتفاقات ناگوار آینده جلوگیری کرده باشند، رسالتم را انجام دادهام. با تمام علاقه صدای رسای گیتیهایی شدم که سرنوشت تنها روی نامهربانش را به آنان نشان داده است.
رضایی با این توضیح که داستان «سنگلاخ» از لحظه قتل تورج شروع و به اتاق بازپرسی ختم میشود، اظهارداشت: تورج ملکی با ضربه چاقو به قتل رسیده و مظنون اصلی همسر او گیتی است. ادامه داستان دو برهه زمانی متفاوت را روایت میکند. زندگی فعلی گیتی در زندان نسوان و گذشته او در روستایی دور افتاده؛ گذشتهای که نه فراموش میشود و نه راه گریزی از آن وجود دارد. این رمان با نگاهی متفاوت تنها برشی از معضلات جامعه زنان را به رخ میکشد.
او با بیان این که رمان «کروکودیل» را برای چاپ به نشر علی سپرده، تصریح کرد: کتاب روایتگر برههای از زندگی دختری به نام چکامه است؛ دختری قوی، محکم اما بسیار بلند پرواز. او پدرش را سالها قبل از دست داده و برادرش خانواده را ترک کرده به همین سبب مخارج و مسئولیت خانواده بر دوش اوست. چکامه ناخواسته وارد یک باند بسیار مخوف مخدر میشود.
رضایی که این روزها مشغول نگارش قسمتهای پایانی رمان «یکهسوار» است که با نشر آرینا قرارداد چاپ دارد، اضافه کرد: روایت کتاب در برهه زمانی خاصی میگذرد. خانزادهای تبعیدی به نام هیرمان سورچی، خان روستایی به نام چراگاه است اما سرنوشت او را به روستای دیگری با نام دامنه میکشاند و در آنجا به خدمت ارباب درمیآید. هیرمان معلم سرخانه تنها دختر ارباب شده و این امر موجب ماندگار شدن او در دامنه میشود. «یکهسوار» در کنار عاشقانه لطیفی که از هیرمان و ماهتابان، دختر پیش نماز مسجد روستا روایت میکند، بُعدی دیگری از ماجرا را هم به مخاطبانش نشان میدهد. افکار پوسیده، رسومات غلطی که بهشدت به جوامع آسیب میرساند و رابطه ارباب و رعیتی.