سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی، مولانا و رومی در 6 ربیع‌الاول سال 604 هجری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. او از مشهورترین شاعران ایرانی‌ است. "مثنوی معنوی" در 6 جلد و 27 هزار بیت، "دیوان شمس تبریزی"، "فیه ما فیه" و "مجالس سبعه" از آثار این شاعر پارسی هستند.

ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات‌متحده و جنوب آسیا بسیار پرطرف‌دار و محبوب هستند. مولوی در طول زندگی 68 ساله خود با بزرگانی هم‌چون محقق ترمذی، شیخ عطار، کمال‌الدین عدیم و محی‌الدین عربی حشر و نشرهایی داشته و از هر کدام توشه‌ای براندوخته ولی هیچ ‌کدام از آن‌ها مثل شمس تبریزی در زندگی او تاثیرگذار نبودند. مولوی پنجم جمادی‌الاخر سال 672 (ه.ق) بر اثر بیماری ناگهانی به دیار باقی شتافت.

هشتم مهرماه در تقویم رسمی کشور "روز بزرگداشت مولوی" ثبت شده است. به‌ مناسبت این روز با بهمن شکوهی نویسنده کتاب "رومی" با زیر عنوان جلال‌الدین محمد، که از سال 2000 در استرالیا زندگی می‌کند گفت‌وگویی داشتیم. این رمان در 578 صفحه‌ نخستین بار در سال 1397 نشر یافت. کتاب با استقبال روبرو شد و به تازگی چاپ هشتم آن از سوی انتشارات نگاه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

 

آقای شکوهی چه شد تصمیم گرفتید به زندگی مولانا در قالب رمان بپردازید؟

من به دلیل نارسایی ریوی مدتی در بیمارستان بستری شدم. یکی از دوستان کتاب زیبای "کیمیا خاتون" نوشته خانم سعیده قدس را برایم آورد. آن را که خواندم مجذوب کتاب شدم. نویسنده در این اثر قطاعی از زندگی مولانا را که مرتبط با دختر خوانده‌اش کیمیا خاتون است را تصویر کرده است. من جای خالی رمانی در مورد قطاع بزرگ‌تری از زندگی مولانا را خالی دیدم و تلاش خودم را برای پر کردن این خلا انجام دادم. اگر چه این قطاع فقط کمی بزرگ‌تر است نه لزوما کامل آن.

شما در کتاب "رومی" جنبه‌های تاریخی مربوط به زندگی مولانا را مورد تحقیق و پژوهش قرار داده‌اید. این پروسه چقدر به طول انجامید و چه شد در قالب رمان به این بخش هم توجه کردید؟

من تا جایی که توانستم هر کتابی که درباره مولانا به هر زبانی نوشته شده بود جمع‌آوری کرده و خواندم. به‌ویژه متون انگلیسی و ترکی. این کار یک سال طول کشید. سعی کردم تصویر من با تصویر بقیه نویسندگان از مولانا مغایرت نداشته باشد. اگرچه این تصویر متفاوت است اما با تصویر دیگران مغایرت ندارد. چاپ کتاب حدود دو سال طول کشید که جا دارد از مدیریت و همکاران انتشارت نگاه که زحمت زیادی در‌این‌باره کشیدند، دوباره تشکر کنم. صدها کتاب، مقاله و پایان‌نامه درسی در مورد مولانا نوشته شده است. به باور من جامع‌ترین تحقیق متعلق به فرانکلین لوئیس آمریکایی است که در کتاب مولانا گذشته، حال و آینده آورده است. اما اگر چنین تحقیق جامعه ماه‌ها روی میز آشپزخانه مادرم باشد کسی دست به آن نخواهد زد و اگر چند صفحه آن را تورق کنند از حوصله خواهند افتاد. اما مادر من دو بار این کتاب را خوانده است. بار اول برای این که پسرش نوشته و بار دوم برای این‌که خودش خواسته آن را بخواند. فرق مقاله، مکالمه، تحقیق و پایان‌نامه با رمان همین این است. رمانی از جنس ادبیات و ادبیات از جنس هنر است. جذابیتی که هنر دارد موعظه، مقاله و تحقیق ندارد. با قصه من، مولانا از کنج تحقیقات دانشگاهی به کتابخانه‌ خانه‌ها آمد و از این بابت مسرورم.

به نظر می‌رسد پرداختن به جنبه‌های مختلف زندگی این شاعر و فضای اجتماعی و فرهنگی که در آن روزگار گذرانده بیشتر مورد توجه شما بوده است؟

انسان‌ها به لحاظ فکری محصول فضای اجتماعی و فرهنگی خویش هستند. اگر مرحوم مهندس بازرگان و یا مرحوم مهندس سحابی در تلاش تطبیق علم و دین‌ هستند و کتاب‌های آن‌ها این هدف را دارد به‌خاطر جو علم زندگی آن دوران است. اگر مرحوم دکتر شریعتی مبلغ شور انقلابی و مبلغ دین انقلابی است برای این است که تنش به فضای انقلاب‌گری فرانسه خورده و ناغافل آن را با خود حمل می‌کند. پرداختن به فضای اجتماعی و فرهنگی مولانا هم برای شناختن او لازم است. مولانا فرزند فارابی یا موتسارت نیست. فرزند یک روحانی دینی است. فضایی که در آن تنفس کرده، رایحه دین دارد، شناخت فکری مولانا بدون اطلاع از این فضا شناخت دقیقی نخواهد بود. حدس و گمان تئوری است. من سعی کرده‌ام آن فضا را بشناسم به‌ویژه علاقه‌ای که مولانا به شمس دارد. علاقه‌ای بیش از علاقه یک مرید به مراد است که در این کتاب با توجه به همان فضای فرهنگی دلیل ارائه شده است که شاید بدیع و بی‌بدیل باشد.

آقای شکوهی چقدر در نگارش رمان به وقایع تاریخی و دوره‌ای که مولانا در آن زندگی می‌کرده است وفادار بودید؟

این کتاب بیش از صدوبیست پاورقی مستند دارد. رایج نیست رمانی پاورقی مستند داشته باشد. اما چون این کتاب رمانی تاریخی است لازم بود منابع و مراجع ذکر شوند. نهایت تلاشم را کرده‌ام که به تاریخ وفادار بمانم و آرایش ادبی‌ام چهره واقعی تاریخ را تغییر ندهد. اگر بخواهید با عدد این ادعا را بگویم هشتاددرصد به تاریخ وفادار مانده‌ام. قصه‌پردازی من در تاریخ موجب تغییر در آن نمی‌شود و فقط آن را جذاب می‌کند. پروسه‌ای که در آن تاریخ، زندگی و فهم می‌شود.

رومی نامی است که مردمان کشورهای اروپایی و آمریکایی، مولانا را با آن شناخته و به یاد می‌آورند. شما با انتخاب این عنوان مخاطب خارجی را نیز در نظر داشتید؟

و اما نام رومی؛ برخلاف باور شاید عامه روشنفکران، نام رومی، نامی نیست که غربیان به روی مولانا نهاد باشند. شما را ارجاع می‌دهم به مقاله مفصل سرکار خانم سایه اقتصادنیا ویراستار و منتقد ادبی مشهور که در آن شانزده مرجع قدیمی را که در آن‌ها مولانا با نام "رومی" خطاب شده است را معرفی می‌کند. این اسم سابقه تاریخی دارد و غربیان با آن آشنا شده‌اند مثلا در ترکیه مولانا را مِولانا که همان تلفط ترکی مولانا است می‌شناسند. دوستان هم زبان من در ترکیه از مولانا برندی تجاری به نام مِولانا ساخته‌اند و از آن بهره می‌برند که خوب در این کار موفق‌اند و گوارایشان باد. در غرب مولانا را به نام رومی می‌شناسند که نامی مخفف، ساده و روان است. مولانا به بشریت تعلق دارد و متعلق به کشور، قوم یا حتی زبانی نیست. من در گرماگرم انتشار کتاب "هری پاتر" که مردم برای خرید آن صف می‌کشیدند رمان "رومی" را نوشتم که به آن‌ها معرفی کنم. خودم مترجم رسمی دولتی هستم و نیمی از این کتاب را به انگلیسی ترجمه کردم ولی از آن ترجمه خوشم نیامد و آن را کنار گذاشتم تا مترجمی با قلم انگلیسی پیدا کنم. ترجمه عربی این کتاب در کانادا به قلم توانای دکتر بشار حُلوم در شرف اتمام است که به‌زودی به دنیای عرب زبان معرفی می‌شود.

مولانا شخصیتی چندوجهی است و می‌توان از زوایایی مختلف ادبی به داستان زندگی او پرداخت. آیا در حین تحقیق مواردی بوده که فکر کنید می‌توان جداگانه به آن بپردازید؟

مولانا به عنوان مسلمانی خوشنود و پلورالیست، محبوب دین‌داران است. دین‌داران قصه‌های او را می‌فهمند و با آن‌ها ارتباط می‌گیرند. غیر دین‌داران و حتی دین‌نداران هم با هنر مولانا مانوس هستند و اشعار او را می‌خوانند. تا حالا شخصی بهتر از احمد شاملو اشعار مولانا را دکلمه نکرده است. اگر کسی با شاعر شعری ارتباط نگیرد قادر نیست به این زیبایی و روانی شعرهای او را از دل دکلمه کند. این از قابلیت هنر مولاناست. به باور من قابلیت مولانا در شعر به عنوان هنرمندی نابغه بر وجه دینی او به عنوان مبلغ دینی می‌چربد. مولانا را یک شاعر نابغه می‌دانم تا یک عارف دینی. مولانا بیشترین عروض شعری را در رکورد خود دارد. یکی از دغدغه‌های ادبی خود من پرداختن به این عروض بوده است. مایلم اگر فرصتی بود خدا توان بدهد تا تحقیق تکنیکی درباره عروض بدیع غزل فارسی که توسط مولانا به شعر فارسی وارد شده است انجام دهم. این فرصت برای افراد صاحب صلاحیت‌تر از من هم هست که این کار را انجام دهند. در یک نظر خودمانی بگویم مولانا چهار یا پنج سال از سعدی بزرگ‌تر است اما در عروض شعری 50 سال بزرگ‌تر از اوست. اگر غزلیات سعدی به لحاظ سادگی و روانی دلپذیرند غزلیات مولانا به مراتب ساده‌تراند اما گستره بیشتری از عروض را دربرمی‌گیرند.

با توجه به این‌که در ایران و خارج، آثار متعددی درباره مولانا نوشته شده کتاب شما چه تمایزی با دیگر متون دارد؟

چنان‌چه شما هم اشاره کردید در ایران و خارج آثار متعددی درباره مولانا نوشته شده و البته نوشته می‌شود. یقین بدانید قطعا اثری بهتر از اثر من نوشته خواهد شد و این مایه خوش‌بختی است. وجه تمایز من با آثار دیگران این است که کتاب آدرس ساده‌ای است که شما را به در خانه مولانا می‌رساند و شما با او آشنا می‌شوید. درصدد آن برمی‌آیید که مولانا را بشناسید. این کتاب با تجربه‌ای که از خوانندگان داشته‌ام کتاب اثرگذاری است و موجب ترغیب و تشویق خوانندگان به توجه و شناخت مولانا می‌شود و تنها یک کتاب برای پر کردن اوقات فراغت نیست. اثر این کتاب بعد از خواندن آن ظاهر می‌شود. با توجهی که بعد از آن یک خواننده به اشعار مولانا و یا افکار او دارد. شناخت مولانا طی یک پروسه مطالعاتی زندگی و حرف‌های او بدست می‌آید و افراد را علاقه‌مند به خود می‌کند. همان‌طور که اشاره شد ترجمه عربی این کتاب که کار طاقت‌فرسایی است توسط دکتر بشار حُلوم در کانادا در شرف پایان است. این کار بدون عشق به مولانا و دوست داشتن این کتاب میسر نمی‌شد. پروژه کتاب صوتی سه‌بعدی آن هم در دو بخش توسط گروهی علاقه‌مند به مولانا به سرپرستی و کارگردانی عادل چروی در ایران آغاز شده و دوستان هنرمند آن را با اشتیاق و همت بلند دنبال می‌کنند که من همین جا برای همه دوستان و هنرمندان این کار هنری آرزوی موفقیت دارم. وجه تمایز کارهای هنری (قصه، نمایش، فیلم، موسیقی و ....) با مقاله، همان تفاوتی است که مولانا با شمس، سهروردی و ابن‌عربی دارد. هیچ کدام از آن سه نفر هنرمند نبودند اگرچه به باور من هر سه باسوادتر از مولانا هستند؛ اما مولانا هنرمندی نابغه است. استعدادی که هنر (شعرش) را به قله معرفت می‌رساند. از شما برای اطلاع‌رسانی چاپ مجدد کتاب و گرامیداشت این هنرمند دوست داشتنی تشکر می‌کنم و برای ادامه کارتان برای اشاعه هنر آرزوی موفقیت دارم. هنر تنها ابزاری است که زندگی انسان را که به قول قرآن در سختی و محنت آفریده شده است، تلطیف و تحمل‌پذیر می‌کند.