سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: عباس جهانگیریان نویسنده و پژوهشگر، با این توضیح که مشکلاتی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد که با وجود ویروس کرونا تشدید شده به هنرآنلاین گفت: به نسبت جمعیت و تاریخ فرهنگی کشورمان شمارگان کتاب اسباب خجالت است در حالی که بسیاری از کشورها کم جمعیت شمارگان کتاب بسیار بالایی دارند.
او با بیان اینکه شبکههای توزیع کتاب ضعیف شدهاند و بیماری کرونا به آن دامن زده است، افزود: بسیاری از شهرها حتی یک کتابفروشی ندارند. حتی آثاری که تجدید چاپ میشوند به دست علاقهمندان نمیرسند. لازم است شبکههای توزیع و افرادی که به صورت آنلاین فعالیت دارند حمایت شوند تا کتاب به دست مخاطب برسد. با نوجوانان بسیاری در سراسر کشور در ارتباط هستم و وقتی کتابی را معرفی میکنم میگویند در شهر ما نیست و باید برای خرید به مرکز استان برویم. فکر میکنم وزارت ارشاد و خانه کتاب باید با همکاری اتحادیه ناشران کتاب کودک، سامانه کتاب تشکیل دهند و مشخصات تمام کتابهای کودک و نوجوان را بهطور کامل در دسترس بگذارند.
جهانگیریان با این توضیح که خانواده و آموزش و پرورش میتوانند کتابخوانی را نهادینه و تبدیل به عادت جمعی کنند، ادامه داد: 90 درصد کتابهای کتابخانه مدارس مناسب نیستند و بچهها از آنها استقبال نمیکنند. آموزش و پرورش با تجهیز کتابخانههای خوب میتواند در این زمینه نقش بسزایی داشته باشد. همچنین برنامههایی ترتیب دهند که نویسندهها در مدارس حضور پیدا کنند.
او اشباع شدن بازار کتاب را از متون بیکیفیت کودک و نوجوان مدیریت نشدن این جریان دانست و تصریح کرد: جامعه هم به پختهخواری دچار شده و در پی کتابهای راحت است. مثلا اگر من به عنوان نویسنده رمانی بنویسم که به لحاظ تکنیک پیچیدگی داشته باشد و حرکت تازهای صورت بگیرد با عکسالعمل مواجه میشوم و مخاطب میگوید متوجه محتوا نشدم! دلیلش این است که فضای کتابهای بازاری و زرد تا حدودی جلوی رشد متونی که موجب ارتقا سواد، اندیشه و تفکر میشود را گرفته است. آثاری که ممکن است در ادبیات کودک و نوجوان تحولی ایجاد کند، اما متاسفانه بازار در انحصار شرکتها و پخشهاست.
جهانگیریان با این توضیح که توزیع مثل بخشهای دیگر جامعه دست افرادی است که سرمایه را در اختیار دارند، گفت: سرمایهگذار در بخش تالیف و ترجمه به سمت کتابهای زرد و بازاری میرود، متاسفانه جامعه هم مستعد است برای ترویج بیسوادی و کتابهای آسانی که به تفکر نیاز ندارد. وقتی فرهنگ و هنر سرمایه محور میشود سرمایهگذار میخواهد سود ببرد و در پی ترویج فرهنگ میهنی، ملی، زیباشناسی و تحول نیست. به دلیل اینکه فرهنگ، هنر و ادبیات واقعی نتوانسته در جامعه جولان بدهد فضا برای ادبیات و هنر بازاری باز شده است.
او با تاکید بر اینکه وقتی روی رابطه عرضه و تقاضا کار شود و در سطح ملی تقاضای کتاب داشته باشیم جریانسازی صورت میگیرد، افزود: مدیران این عرصه نتوانستند کتابخوانی را تبدیل به یک نیاز فرهنگی کنند. اگر آموزش و پرورش به کتاب علاقهمند و دلسوز آن بود میتوانست کتابخوانی را ترویج بدهد. دیوار بلندی که بین نویسنده و آموزش و پرورش است خسارت ملی بار آورده و تدارم آن خسارت را سنگینتر هم میکند. نویسندگان میتوانند برای کتابهای درسی ایده بدهند و کمککننده باشند. ضروری است آموزش و پرورش دریچهای به ادبیات واقعی باز کند.
جهانگیریان با بیان اینکه به هیچ عنوان مخالف ترجمه نیستم و معتقدم ادبیات کودک و نوجوان خانواده جهانی است، اظهار داشت: باید در جریان کارهای دیگر کشورها باشیم ولی متاسفانه عدالت برقرار نمیشود و به اندازهای که آثار ایرانی شاید نیم درصد در دیگر کشورها ترجمه میشود در بازار نشر ما برعکس است و به حدی ترجمه افزایش پیدا کرده که نگرانکننده است. این موضوع در دراز مدت میتواند به تالیف و ادبیات کودک و نوجوان آسیب جدی برساند. حمایت از حوزه تالیف و تولید راهی برای نجات ادبیات کودک است. بسیاری از آثار ایرانی ظرفیت خوبی برای ترجمه دارند. دنیایی که ما ایرانیان در آن زندگی میکنیم برای خارجیها جذاب است. متاسفانه وزارت ارشاد در زمینه ترجمه و حمایت کتابهای تالیفی کم کاری کرده است. باید در وزارت ارشاد برای ترجمه متون تالیفی کارگروهی تشکیل شود. همچنین در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سازمان فرهنگ و ارتباطات که نماینده فرهنگ و هنر ایران در دیگر کشورهاست.