سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب "وقتی اثر هنری بودم" اریک امانوئل اشمیت در سال 2003 منتشر شد، رمانی با تلفیق مکاتب کلاسیک و مدرن و شخصیتهایی که نامهایی اساطیری و معاصر دارند. این ویژگی تضاد و تقابل انسان با گذشته و حال را به شکلی نامتعارف آشکار میسازد. رمان به مکتب رئالیسم جادویی تعلق دارد.
سیلویا بجانیان مترجم این اثر به هنرآنلاین توضیح داد: در کتاب "وقتی اثر هنری بودم" تازیو فیرلی قهرمان داستان، مردی است که بدنش زندانی نگاهها و گفتار دیگران است. او میخواهد بمیرد چون تصور میکند در نظر دیگران زشت است. احساس میکند این بدن ناآشنا به او تعلق ندارد. تا این که آدام بیس به دست زئوس بزرگ متولد میشود. او هم بسیار زشت است. در نهایت تازیو دیگر نمیخواهد بمیرد اما بار دیگر سرگردان و افسرده میشود و این بار به سمت دریا پناه میبرد. در آنجا مرد نقاش نابینایی به همراه دخترش فیونا ایستادهاند. پیرمرد نقاش که هانیبال نام دارد از لحن صدای مهربان تازیو به او علاقهمند میشود و عشق دخترش فیونا، تازیو را به زندگی باز میگرداند. تازیو متوجه میشود که زشت یا زیبا، افرادی هم وجود دارند که او را دوست بدارند و برای نخستین بار به وجود درونی خود پی میبرد.
او با بیان اینکه امانوئل اشمیت در رمان معروف "وقتی اثر هنری بودم" شبکه روابط اجتماعی را مطرح میسازد که بهطور آگاهانه و یا ناآگاهانه پیوندهایی را بوجود میآورند، ادامه داد: جهان برای ما فهمپذیر و حاوی معناهاست. جسم ما به دلیل حواس، قادر است بیرون از خودش در جهان حضور داشته باشد و از آن تاثیر بپذیرد و مطابق با آن تغییر کند. آنچه از راه جسم میآموزیم، چیزی نیست که بهصورت دانش بتوان آن را کسب کرد، بلکه چیزی است که ما هستیم.
بجانیان با این توضیح که اشمیت میکوشد روش شناخت خود را در تحلیل از تولیدات فرهنگی به ما بشناساند، افزود: او در این کار موفق بوده است. نمایش تشخص را پیش میکشد که به تنوعطلبی انجامیده. بینش او تقابل سلطهگران و تحتسلطهها را نشان میدهد. سلطه در فضای اجتماعی که روابط مبتنی بر عشق و عاشقی وجود ندارد و صحنه تضادآمیز در آن حاکم است. اشمیت چندگانگی اجتماعی که در بعد عمودی و تاریخی معنا پیدا میکند را به ما نشان میدهد. این فضاهای اجتماعی مدرن، محل تجمع دنیاهای خرد و خردسالار را آشکار میسازند.
او با بیان اینکه اریک امانوئل اشمیت در کتاب با فکر همهگیر (سلایق انسانها ناشی از استعدادی طبیعی است) به مبارزه بر میخیزد، تصریحکرد: به عقیده او میان داشتههای ما باید تناسبی برقرار باشد با این وجود جامعه تعیین کننده این سلایق است. همه نشانههای زندگی معرف تصاویر ذهنی خاص گروه اجتماعی ما است. موضع نسبی این گروه در جامعه و اراده آن برای جایابی بهتر در طیف قدرت است. جامعهشناسی بر تخریب اینگونه افکار قالبی، پافشاری دارد. زیباییشناسی عامیانه بر روزمرگی و یکنواختی هنر و زندگی استوار است. رابطهای که عدهای خاص با هنر برقرار میکنند در پس مجموعهای از نشانهها و گفتمانها قرار گرفته است. او معترض به هنرمندان معاصری است که با فرصتطلبی، بیشتر به تجارت آثار خود میپردازند و ارزشی برای هنر و مخاطبان خود قائل نیستند. او با لحن نیشخندآمیزی نگاه دیگران را بررسی میکند که بدون توجه به محتوای یک اثر، پیوسته اجسامی بدون روح را برای کلکسیونهای خود جمعآوری میکنند.
بجانیان با بیان این توضیح که فضاهای رمانهای اشمیت سرنشینان بیوزن امواج حوادث هستند، گفت: او سختی روابط با گذشته را نشان میدهد. فرهنگ التقاطی را که زیاد هم بیاعتقاد نیست. قهرمانان از کنار بزرگترین صخرهها به تملق و نرمی میگذرند و گاهی نیز خودشان را شی فرض کرده و زیر ذرهبین نگاه دیگران تکیه دارند و خود را از دریچه آن تجربه میکنند.
کتاب با این جملات آغاز میشود: "هر بار دست به خودکشی زدم ناموفق بود.
راستش توی هر کاری ناموفق بودم: هم در زندگی هم در خودکشی.
از همه بدتر این بوده که این وضعیت برایم عادی شده بود. روی کره زمین هزاران نفر مثل من به هیچ دردی نمیخورند. نباید از خودم بیشتر از این انتظار داشته باشم. وقت آن رسیده بود که کمی اراده بار زندگی خودم کنم. خب زندگی را به من دادهاند، پایان دادن به آن بماند به عهده خودم!"
اریک امانوئل اشمیت، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی، در سال 1960 در شهر لیون به دنیا آمده است. نمایشنامههای او در بیش از 50 کشور روی صحنه رفته و به چهل و سه زبان ترجمه شده است. او تاکنون برنده چند جایزه تئاتر مولیر فرانسه، بهترین مجموعه داستانی گنکور، جایزه آکادمی بالزاک و تعداد زیادی جوایز فرانسوی و خارجی دیگر شده است.
کتاب "وقتی اثر هنری بودم" نوشته اریک امانوئل اشمیت با ترجمه سیلویا بجانیان در شمارگان 1100 نسخه و با قیمت 33 هزار تومان از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.