سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، زهرا عبدی نویسنده این کتاب، به هنرآنلاین گفت: تحقیقات کتاب "تاریکی معلق روز" درست بعد از تمام شدن رمان "ناتمامی"، آغاز شد. ایده این کتاب برآیند و همآیند چند ایده است که به عنوان ایده ناظر بر کل متن نظارت دارند که از همه مهمترینشان ناظر به مهمترین و مکررترین کهنالگوهای موجود در اساطیر و ادبیات ملل، یعنی کهنالگوی تقابل فرزندان و والدین است. این درونمایه یکی از نمودهای بنمایه مرگ-بازیابی است.
او افزود: این کهنالگو در بیشتر آثار ادبی به صورت تقابل پدر و پسر روایت شده است. در اسطورهشناسی آن را "مشهورترین و مکررترین بنمایه داستانی مربوط به نبرد در ادبیات جهان" میدانند. این تضاد در تمام روابط بین فرزندان و والدینشان و همینطور نسل قبلی و نسل بعدی در داستان خط سیر مضمون را در کنار مضمون دروغ در کار رسانهها و همچنین ناکارآمدی روشنفکری پیش میبرد.
عبدی ادامه داد: کتاب این پرسشها در بافت زیرین خود مطرح میکند: تعامل بین قدیم و جدید چگونه باید باشد؟ آیا نسل قدیم (پدران، حاکمان) باید نسل جدید (فرزندان، پسران) را انکار کنند؟ آیا پسران برای تغییر، باید پدران را براندازند و از بن، طرحی نو دراندازند؟ دروغ چگونه خوراک فکری رسانههاست که آن را بام تا شام زندگی در زندگی ما تزریق میکنند؟ چرا جوانان تمایل به ایستادن برای تغییر ندارند و بیشتر تمایل دارند که رها کنند و بروند؟ آیا جنگ بعد از تاریخی که تمام میشود، تمام میشود؟ کتاب و شخصیتهای کتاب در زندگیشان نشان میدهند که یک جنگ هرگز در تاریخی که تمام میشود، تمام نمیشود.
به گفته این نویسنده، کتاب "تاریکی معلق روز" در سه محور روایت میشود که در بزنگاههایی با یکدیگر برخورد میکنند.
محور اول:
در محور اول با ایما علایی آشنا میشویم. دختری که در دانشگاه خبرنگاری خوانده، اما از سوی مادر بیمارش که عمری معلمی کرده، تحت فشار است تا کار معلمی او را دنبال کند و نه خبرنگاری که آیندهای در آن متصور نیست. پدر ایما در جنگ بعد از انفجاری آسیب جدی دیده است و بعد از اینکه چند باری، در هنگام حمله اعصاب، مادر را به شدت کتک زده اکنون در آسایشگاه جانبازان اعصاب و روان بستری است. مدتهاست که دیگر حتی حرف هم نمیزند.
ایما بالاخره با پادرمیانی دوست قدیمش، آتنا فرنود که اکنون در معروفترین شبکه ماهوارهای فارسی زبان، مجری مشهوری است، به دانیال دانشور که سردبیر سایت معروف داخلی است معرفی میشود تا در آن جا مشغول شود.
رمان با خبری تکاندهنده شروع میشود. یوسف سرلکی که 10 سال پیش (یعنی در دهه هشتاد) از معروفترین وبلاگنویسان کشور بوده و بعد به کار قاچاق اینترنتی مواد مخدر رو میآورد، ساعتی پس از اعدام، زنده میشود! انگار که مردهای از آن دنیا بازگشته. آن هم کسی که ایما از همان 10 سال پیش پنهانی دل در گروی او داشته است. از اولین ماموریتهای ایما علایی در شروع کارش، مصاحبه با همین از مرگ برگشته؛ یوسف سرلکی است. ایما یک توانایی غیرعادی دارد، او میتواند دروغ گفتن دیگران را بفهمد. گرچه در این حالات درد زیادی را باید در سرش تحمل کند.
محور دوم:
در محور دوم با دانیال دانشور آشنا میشویم. او سردبیر یکی از مهمترین سایتهای خبری کشور است که صاحب امتیاز آن مریم افتخاری دختر یکی از مقتدرترین سیاستمداران کشور است.
در همان ابتدای محور داستانی مربوط به دانیال، با مرگ آرام خسرو جهانفر یکی از بانفوذترین و جنجالیترین روشنفکران کشور رو به رو میشویم. خسرو جهانفر برای دانیال شخصیت بسیار مهمی است زیرا که عشق ناکام او و مادر مرحومش؛ پروین کریمی که او نیز یکی از مشهورترین اساتید دانشگاههای کشور بوده، زبانزد خاص و عام است. دانیال با پدرش (یک استاد دانشگاه) زندگی میکند. از نظر دانیال پدرش به دزدیدن عشق جهانفر محکوم است. وقتی او در دوره پهلوی به خاطر فعالیت فرهنگی چهل روز در زندان افتاده، با مادرش ازدواج کرده است و هم اکنون نیز روابط زیادی با دختران جوان دارد. دانیال پس از آشنایی با ایما به او احساس محبت میکند. آیا باید به یک زندگی ساده و بیغش با ایما فکر کند یا مریم افتخاری که به قدرت وصل است؟ تازه از سوی دیگر، پیشنهادی وسوسه کننده از طرف شبکه ماهوارهای مشهور به او شده که آتنا واسطه آن است. پیشنهادی که در تضاد کامل با ازدواج با مریم افتخاری است.
محور سوم:
داستان محور سوم، آتنا فرنود مجری معروفی در شبکه فارسی زبان خارج از ایران است. چند سال قبل بر صورت خواهرش، پریسا فرنود، دختری بسیار زیبا که طراح لباس و مدل کمابیش مشهوری بوده، اسید پاشیده میشود. پریسا علاوه بر آسیبهای فراوان صورت، از هر دو چشم نابینا شده است. از همان زمان آتنا در وبلاگش اخبار روز به روز بیماری و درمان سخت پریسا را گزارش میکند. همین گزارشها باعث شهرت فراوان آتنا شده و پایش را به شبکه ماهوارهای باز میشود. اما اکنون شرایط کاری آتنا متزلزل شده و انگار چارهای ندارد جز خرج کردن از صورت سوخته خواهرش. خواهری که به شدت با این کار مخالف است و گویا قرار است آخرین عملش، منجر به بینایی هرچند اندکش شود. از نظر آتنا همه آدمها پلهای برای بالا رفتناند. این دوراهیهای پیش پای این شخصیتها و انتخابهایی که در نهایت دارند، قصه را پیش میبرد.
ایده ناظر داستان هم در سه محور است: "چرایی روشنفکری ناکارآمد در ایران"، "سیطره دروغ در رسانههای داخل و خارج" و "تضاد باورها میان نسل پدران و فرزندان و تنش همیشگی بین نسلها".
کتاب "تاریکی معلق روز" نوشته زهرا عبدی در شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 48 هزارتومان از سوی نشر چشمه منتشر شده است.