سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب خوب از دیدگاه هر فرد، تعریف خاص و منحصر به فردی دارد. تعریفی که ممکن است در شرایط و زمانهای مختلف، متفاوت باشد. اما موضوعی که در آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، این است که شما وقتی کتابهای بیشتر و بهتری میخوانید دید وسیعتری پیدا میکنید و به همان نسبت تعریف شما از کتاب خوب کاملتر میشود و نکته مهم اینکه شما هرچقدر بیشتر کتاب بخوانید، بهتر متوجه میشوید که به چه نوع کتابی علاقه دارید. بسیاری از نویسندگان و شاعران با خواندن یک کتاب جرقه نوشتن در ذهنشان زده میشود. با برخی از آنها درباره این موضوع گفتگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
ادبیات دنیای جدیدی را به روی انسان میگشاید
خسرو سینایی درباره اولین کتابی که سبب شد شوق خواندن و نوشتن در او بیدار شود، گفت: ادبیات سبب شد من به سمت هنر بروم. من از سن ۱۳ سالگی بدون اینکه بخواهم شعر در من میجوشید. در آن دوران در دورههای ادبی شرکت میکردم و زمانیکه نزد سیمین بهبهانی شعر میخواندم مورد پسند ایشان قرار میگرفت.
سینایی در ادامه بیان کرد: اولین مجموعه شعرم را در سال ۱۳۴۲ با عنوان "تاولهای لجن" منتشر کردم. از سالهای اول دبیرستان مغازهای در چهارراه کالج بود که اسم آن "باوفا" بود و نزدیک منزل ما بود. من به آنجا میرفتم کتاب میخریدم و در عرض یک ساعت میخواندم و آن را میبردم و عوض میکردم و دوباره کتاب جدید میگرفتم.
خسرو سینایی خاطرنشان کرد: در سنین پایین کتابهای صادق هدایت، جمالزاده، رسول پرویزی و بزرگ علوی را میخواندم و قبل از آن با کتابهای جواد فاضل یا مرحوم حجازی ارتباط برقرار کردم که دوره کوتاهی بود. در رادیو هوشنگ مستوفی داستان شب میگفت و من آن را خیلی دوست داشتم.
سینایی در پایان گفت: همچنین در سالهای اول که خواندن را شروع کردم "بینوایان"، "سه تفنگدار" و …. را میخواندم. بعد از آنکه به اروپا رفتم به سمت کتابهای تاریخ و روانشناسی گرایش پیدا کردم. به عنوان مثال زندگی لویی شانزدهم برایم جذاب بود. به طور کلی خواندن جز برنامهای از زندگی من است. ادبیات دنیای جدیدی را به روی انسان میگشاید.
کتاب خواندن باید جزیی از زندگی همه ما باشد
واهه آرمن در اینباره گفت: من از کودکی اهل کتاب خواندن بودم. اولین کتابهایی که خواندم رابین هود، اسپارتاکوس و….. بود. بعد از آن بیشتر شروع به مطالعه کردم و به سمت شعرهای احمد شاملو گرایش پیدا کردم.
آرمن افزود: در نوجوانی شعر شاعران ارمنی از جمله هوانس تومانیان روی من خیلی تاثیر گذاشت. من واقعا به شعر علاقهمند بودم. بعد از آن شروع به نوشتن کردم.
واهه آرمن خاطرنشان کرد: کتاب خواندن باید جزیی از زندگی همه ما باشد. خواندن سبب میشود روح انسان زندگیهای جدیدتری را تجربه کند. شعر خواندن برای من مهمترین بخش زندگیام است.
طبیعت بهترین کتاب است
هوشنگ مرادی نیز در این باره گفت: در سالهای کودکی و نوجوانی کتاب من طبیعت بود. من در آن سالها در روستا زندگی میکردم و ساعتها به تماشای طبیعت مینشستم و بعدها از طبیعت الهام میگرفتم و مینوشتم.
مرادی تاکید کرد: یک روز به تماشای رودخانه مینشستم و روز دیگر ساعتها به آسمان و ابر نگاه میکردم. تماشای طبیعت سبب میشود روح آدمی بیدار شود و من در آن سالها بدون آن که کتابی بخوانم با دیدن طبیعت به سمت نوشتن رفتم.
هوشنگ مرادی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر از من بپرسند اگر یک روز در جزیرهای باشید که هیچ چیزی در آنجا نباشد و فقط بتوانید با خود کتاب ببرید چه کتابی همراهتان میبرید من در جواب میگویم هیچ کتابی نمیبرم، کتاب من طبیعت است. من به همه پیشنهاد میکنم اگر دوست دارند بنویسند به دیدار طبیعت بروند زیرا خود به خود کلمات روی کاغذ جاری میشود.
ادبیات ریشه در وجود انسان دارد
میترا ایلیاتی درباره اولین کتابی که خوانده، گفت: ادبیات ریشه در وجود انسان دارد. من از کودکی عاشق خواندن و نوشتن بود و هر متنی که پیدا میکردم، میخواندم. آن زمان کیهان بچهها بود و من در طول هفته منتظر میماندم تا کیهان بچهها چاپ شود و آن را بخرم و بخوانم.
ایلیاتی افزود: در آن زمان آنقدر علاقه به نوشتن داشتم که متن کیهان بچهها را روی کاغذ مینوشتم. به مرور که سنم بالا رفت توقعام از خودم بالاتر رفت. من از ۱۶ سالگی شروع به نوشتن نکردم بلکه این کار زمان برد زیرا باید راه و رسم نوشتن را میآموختم.
میترا ایلیاتی تاکید کرد: در آن سنین دلنوشتههایی داشتم و بعدها با گفتن شعر شروع به نوشتن کردم. من در سن ۴۴ سالگی داستانی نوشتم که روانشاد سپانلو آن را خواند و گفت نثر خوب و پختهای داری و من هم به سراغ کارگاههای آموزشی رفتم و دورههایی را نزد جمال میرصادقی گذراندم. بعد از آن داستانهایم را در مجلههای مختلف منتشر کردم و با جدیت بیشتر به سراغ نوشتن رفتم.
خواندن و نوشتن یک موضوع تدریجی است
مشیت علایی در اینباره گفت: خواندن و نوشتن یک موضوع تدریجی است. من همیشه به ادبیات علاقهمند بودم و نمرههایم در درس ادبیات عالی بود. در آن زمان رادیو از ساعت ۱ تا ۱:۱۰ برنامه "در مکتب استاد" را پخش میکرد. استاد نفیسی در حد ۱۰ دقیقه به سوالات ادبیات پاسخ میداد.
علایی تاکید کرد: اولین کلاس من این برنامه بود. بعدها محتوای این برنامه در دو جلد منتشر شد که خواندن این دو جلد کتاب روی من تاثیر گذاشت و قدم در راه ادبیات گذاشتم.
مشیت علایی خاطرنشان کرد: من عاشق کتابخوانی هستم. حالا چه برای خودم بخوانم، چه برای دیگری. هر دو حالت واقعا برایم لذتبخش است. حتی اگر تمام شبانه روز را صرف مطالعه کنم، بسیار لذت میبرم. در واقع جادوییترین کار دنیا کتابخوانی است.