سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، امام خمینی(ره) نخستین رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید شیعه، اول مهر سال 1281 در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی به دنیا آمدند.

ایشان پس از درگذشت حضرت‌ آیت‌الله بروجردی به مخالفت با سیاست‌های طاغوت برخاستند و در قیام 15 خرداد 1342 دستگیر، روانه تهران و زندانی شدند، پس از مدتی آزاد و به شهر مقدس قم مراجعت کردند. در قضیه تصویب کاپیتولاسیون (مصونیت مجرمان آمریکایی در ایران) با سخنرانی مهم و آتشین در مسجد اعظم قم دستگیر و به ترکیه و سپس به عراق تبعید شدند.

امام خمینی(ره) در سال‌های اقامت در عراق هم‌چنان رهبری مبارزه با رژیم پهلوی را به عهده داشتند و در سال 1357 با هماهنگی رژیم پهلوی و رژیم بعث عراق، ایشان ناگزیر به خروج از عراق شدند و با عزیمت به پاریس مبارزه و انقلاب امام (ره) وارد مرحله اساسی شد.

با اقامت امام خمینی(ره) در پاریس و انعکاس سخنان و نقطه نظرات ایشان در رسانه‌های غربی رژیم پهلوی در ضعف و انزوا قرار گرفت و با رهبری هوشمندانه و دقیق ایشان انقلاب اسلامی مردم ایران با خروج شاه و خانواده سلطنتی از ایران به روزهای اوج خود نزدیک شد. با مراجعت رهبر فقید ایران در 12 بهمن 1357 و هدایت انقلاب از نزدیک، صبح پیروزی در 22 بهمن ماه 1357 دمید.

با انحلال رژیم سلطنتی و پایان حکومت 57 ساله و ستم‌کارانه پهلوی، امام خمینی (ره) جمهوری اسلامی ایران را با آرای قاطع مردم بنیان نهادند. از 22 بهمن 1357 تا 14 خرداد 1368 حضرت امام هم‌چنان رهبری انقلاب را به دوش کشیده و انقلاب و کشور را در حوادث خطرناکی و توطئه‌های گوناگون و جنگ 8 ساله تحمیلی عراق و تحریمها به سلامت و به خوبی رهبری کردند.

امام خمینی(ره) در شامگاه ۱۳ خرداد سال ۱۳۶۸ به علت ایست قلبی در بیمارستان دارفانی را وداع گفتند. خبر رحلت نخستین رهبر جمهوری اسلامی ایران صبح ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ از رادیو اعلام شد.

برای برگزاری مراسمی جهت وداع، پیکر ایشان در روز ۱۵ خرداد ۱۳۶۸ به مصلای تهران منتقل شد و فردای آن روز در نزدیکی بهشت زهرا مراسم تشییع صورت گرفت.

حضرت امام رحمه‌الله علیه، دارای ویژگی‌های منحصر به فردی از جمله تقوا، زهد، تهذیب نفس، آزادگی و عشق به خدا، جاذبه و دافعه، غیرت دینی، عفو، تواضع و صبر و بردباری بودند. ایشان درس آزادگی را در علم و عمل به همه‌ مردم دنیا آموختند.

امام خمینی(ره) اسلام‌شناسی عظیم بود که با ذره ذره‌ وجود خود اسلام را درک و آن را به خوبی شناختند؛ به همین دلیل اسلام را به شکل اصیل تفسیر کردند. ورزیدگی علمی و انبوه دانش را از لابه‌لای کتاب‌ها و بیانیه‌های حضرت امام(ره) می‌توان دریافت و از بارزترین خصلت‌های ایشان، می‌توان ایمان و اطمینان خاطر را نام برد؛ چرا که در تمام فراز و نشیب‌ها، حتی برای لحظه‌ای دچار اضطراب نمی‌شدند.

در سایت جامع امام خمینی(ره) طی یادداشتی به کتاب‌ها و آثار علمی امام خمینی رضوان الله تعالی علیه پرداخته شده است؛ برای نوشتن این گزارش به بخش‌هایی از این یادداشت نگاهی داشتیم.

 

تالیفات امام خمینی(ره) در موضوعات ده‌گانه زیر است:

1- عرفان: در این رشته کتاب‌های متعددی نوشته‌اند که تاریخ تالیف آن‌ها از 1347 تا 1355 (ق) است.

2- اخلاق: در این موضوع نیز کتاب‌های متعددی به زبان فارسی نگاشته‌اند که تاریخ تالیف آن‌ها، میان سال‌های 1355-1360 (ق) است و گویا این همان زمانی است که درس اخلاق می‌فرموده‌اند.

3- فلسفه: در این رشته گویا حاشیه "اسفار" داشته باشند که چندی پیش یکی از فضلای قم حاشیه‌ای از ایشان در مجله کیهان اندیشه (شماره‌های 11و18) نقل کرده بود.

4- فقه استدلالی: در فقه استدلالی کتاب‌های متعددی دارند که تالیف آن‌ها مربوط به سال‌های 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند یعنی حدود سال 1397(ق).

5- اصول فقه: در این زمینه هم رساله‌های متعددی دارند که تالیف آن‌ها مربوط به سال‌های قبل از 1370تا حدود 1371 (ق) است.

6- رجال: در این موضوع بحثی دارند که در کتاب "الطهاره" درج شده است.

7- رساله عملیه: رساله‌ها و حاشیه‌های حضرت امام که برای مقلدان نوشته‌اند غیر از تحریرالوسیله که پیش از سال 1380(ق) تالیف شده است.

8- حکومت: در این موضوع رساله ولایت فقیه و مجموعه گفتارها و نوشته‌های پس از پیروزی انقلاب را باید نام برد.

9- امامت و روحانیت: کتاب "کشف الاسرار" که حدود سال 1363(ق) تالیف شده، در این زمینه است.

10- شعر: مجموعه اشعار حضرت امام خمینی(ره) که دیوانی را تشکیل می‌دهد.

 

تالیفات عرفانی، فلسفی و اخلاقی

1- "شرح دعای سحر" (عربی)، دعایی است که با این جمله آغاز می‌شود: "اللهم انی اسالک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی. اللهم انی اسالک ببهائک کله". این دعا شرح‌های متعددی دارد، یکی از آن‌ها همین شرح امام خمینی(ره) است که در سال 1347 (ق) یعنی در 27 سالگی تالیف کرده‌اند. این کتاب از کتاب‌های عرفانی حضرت امام امت است و مانند تالیف دیگر ایشان "مصباح الهدایه"، فقط افرادی که با فلسفه و عرفان آشنایی کامل داشته باشند می‌توانند از آن استفاده کنند. این کتاب که به زبان عربی است‌ با ترجمه فارسی آن پس از پیروزی انقلاب چاپ شده.

2- "مصباح الهدایه ال الخلافه والولایه" (عربی)، این کتاب در بیان حقیقت محمدیه و ولایت علویه است که با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب چاپ شده است. تالیف این کتاب در سال 1349 به پایان رسیده و مانند شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند قابل استفاده است.

 3- "لقاالله" (فارسی)،  مقاله‌ای است در این موضوع به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادشان مرحوم آقای شاه‌آبادی یاد می‌کنند. این مقاله یا رساله در پایان کتاب لقاالله مرحوم حاج‌میزا جواد ملکی چاپ شده است.

4- "سر الصلاه، صلاه العارفین یا معراج السالکین" (فارسی)، این کتاب برای خواص از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن سال 1358 (ق) است و تا حال دوبار چاپ شده که بار اول مستقل و بار دیگر در یادنامه شهید مطهری رحمه‌الله‌علیه انتشار یافته است. در این کتاب از اسرارالصلاه شهیدثانی و مرحوم آقای شاه‌آبادی یاد می‌شوند و نیز به شرح اربعین خودشان ارجاع می‌دهند.

5- "تعلیقه علی شرح فصوص الحکم" (عربی)، فصوص الحکم تالیف محیی‌الدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی(ره) شرح فصوص را در هفت‌سالی که از محضر مرحوم آقای شاه‌آبادی استفاده می‌کردند، نزد ایشان خوانده و تاریخ تالیف این تعلیقه هم همان سال‌هاست. در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع می‌دهند و از مرحوم آقای شاه‌آبادی نیز یاد می‌کنند. کتاب شرح فصوص 495 صفحه است که تعلیقه امام تا صفحه 396 آن است. این تعلیقه را حضرت امام خمینی(ره) در حواشی نسخه چاپی شرح فصوص نوشته بودند و ظاهرا به دست عمال شاه مخلوع، جزو کتاب‌های غارت شده ایشان، غارت شده بود، ولی خوش‌بختانه پس از انقلاب در همدان پیدا و به بیت‌حضرت امام تحویل داده شد و به صورت زیبایی چاپ شد.

6- "تعلیقه علی مصباح الانس" (عربی)، مفتاح غیب الجمع والوجود تالیف صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تالیف محمدبن حمزه بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است. امام خمینی مصباح الانس را تا صفحه 44 از سال 1350 تا 1354(ق) نزد مرحوم آقای شاه‌آبادی خوانده است. این تعلیقه به صورت زیبایی به ضمیمه تعلیقه بر شرح فصوص در سال 1406 چاپ شده است.

7- "تعلیقه علی شرح حدیث راس الجالوت" (عربی)، قاضی سعید محمدبن محمد مفید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تالیفات فراوانی دارد که یکی از آن‌ها شرح حدیث راس الجالوت است که در ذریعه حاج آقا بزرگ در حرف "شین" یاد شده و متاسفانه نویسنده، این رساله را هنوز زیارت نکرده است. گویا مقصود از حدیث راس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلفه است که قسمتی از آن احتجاج با راس الجالوت یهودی است. حدیث در توحید و نیز عیون اخبارالرضا شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحارالانوار و جلد دوم مسندالرضا نقل شده. امام خمینی رضوان‌الله علیه، تعلیقه‌ای بر این رساله قاضی سعید نوشته‌اند که در جلد 26 ذریعه صفحه 285 چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چاپ نرسیده است.

8- "شرح حدیث راس الجالوت" (عربی)، امام خمینی(ره) علاوه بر تعلیقه‌ای که یاد شد مستقلا شرحی بر این حدیث نوشته‌اند که تاریخ تالیف آن سال 1348 بنا بر آنچه در کتاب "آیینه دانشوران" آمده است و این رساله هم متاسفانه هنوز چاپ نشده است.

9- "شرح حدیث راس الجالوت" (عربی)، مرحوم سیدریحان‌الله یزدی در "آیینه دانشوران" می‌نویسد: "از نوشته‌های ایشان است تعلیقاتی بر رساله قاضی سعید قمی در شرح حدیث راس الجالوت، با دو شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن، 1348 است". بنابراین امام خمینی دو شرح بر این حدیث نوشته‌اند.

10- "تفسیر سوره حمد" (فارسی)، تفسیری است عرفانی بر سوره حمد که امام خمینی(ره) در سال‌های اول پیروزی انقلاب در پنج جلسه بیان فرمودند و مکرر چاپ شده است. امام خمینی(ره) در کتاب "سرالصلاه"، سوره حمد و توحید را به طور مختصر با اشاراتی عرفانی تفسیر کرده‌اند. به صفحات 139 تا 151 چاپ 1360 شمسی مراجعه شود. در کتاب "آداب الصلاه" سوره حمد و توحید و اناانزلناه را به گونه‌ای مفصل‌تر تفسیر کرده‌اند.

11- "الحاشیه علی الاسفار" (عربی)، امام خمینی رضوان‌الله‌علیه، از مدرسین اسفار ملاصدرا بوده و گویا حواشی بر این کتاب داشتند.

12- "آداب الصلاه" (فارسی)، این کتاب را پس از "سرالصلاه" نوشته‌اند. در این کتاب، تفسیر سوره‌های حمد و توحید و قدر به گونه‌ای عرفانی و نسبتا مفصل آمده است. امام خمینی رضوان‌الله علیه، در این تالیف به تعلیقه فصوص و مصباح‌الهدایه خود ارجاع داده و از مرحوم آقای شاه‌آبادی یاد و مطلب نقل می‌کنند و ضمنا یک جا کتاب سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم را یاد و می‌گویند: "انتساب این کتاب به آن حضرت مورد تردید است".

13- "مبارزه با نفس جهاداکبر" (فارسی)، رساله‌ای است اخلاقی، در موضوع "جهاد با نفس" که تقریر سخنرانی‌های حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلا است. این رساله بارها چاپ شده است.

14- "شرح حدیث جنود عقل و جهل" (فارسی)، در کتاب شریف اصول کافی حدیثی در بیان لشگریان عقل و جهل از امام صادق (ع) نقل شده که شامل هفتاد و چند عنوان است. امام خمینی(ره) این حدیث را به زبان فارسی شرح کرده‌اند ولی تا عنوان 25 آن را بیشتر ننوشته و موفق به تکمیل آن نشده‌اند.

15- "اربعین - شرح اربعین" (فارسی)، شرح چهل حدیث است که سی و سه حدیث آن اخلاقی و هفت‌حدیث دیگر اعتقادی است.

کتاب‌های فقه استدلالی

16- "کتاب الطهاره"، جلد اول بحث نجاسات، تاریخ پایان تالیف، 10 ذیحجه 1373 (ق) چاپ اول در 272 صفحه در قم و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف سال 389 (ق).

17- "کتاب الطهاره"، جلد دوم بحث ما ثلاثه. تاریخ پایان تالیف، 22 ربیع‌الاول 1376 (ق) چاپ قم در 319 صفحه.

18- "کتاب الطهاره"، جلد سوم، بحث تیمم. تاریخ پایان تالیف، 11 شعبان 1376. چاپ قم در 235 صفحه.

19- "کتاب الطهاره" جلد چهارم کتاب مذکور پیرامون بحث از احکام نجاسات است. این کتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است تالیف آن در تاریخ 28 ذیقعده 1377 (ق) به پایان رسیده و چاپ آن نیز در نجف اشرف به سال 1389 (ق) انجام گرفته است. تعداد صفحات این جلد 290 صفحه است.

20- "المکاسب المحرمه"، جلد اول شامل بحث‌های الاکتساب، الاعیان النجسه، الاکتساب مما یکون المقصود حراما، الاکتساب بما لا منفعه فیه، الاکتساب بماهو حرام فی نفسه، نقاشی و مجسمه‌سازی، غنا و غیبت و قسمتی از رساله روضه‌الغنا استادشان حاج شیخ محمدرضا اصفهانی در این جلد نقل شده است.

21- "المکاسب المحرمه"، جلد دوم شامل بحث‌های قمار، کذب، کمک به ظالم، ولایت از طرف جائر، تکسب به واجبات، جوایز سلطان و خراج و مقاسمه‌ای که سلطان جائر می‌گیرد. تاریخ پایان تالیف، 8 جمادی‌الاولی 1380 چاپ قم در 290 صفحه در سال 1381.

22- "کتاب البیع"،  جلد اول، تاریخ تالیف پس از 1380(ق) در 457 صفحه در نجف چاپ شده است.

23- "کتاب البیع"، جلد دوم در سال 1391 در نجف در 575 صفحه چاپ شده است و بحث ولایت فقیه حضرت امام خمینی که منشا بسیاری از تحولات گشت، در این جلد است.

24- "کتاب البیع"، جلد سوم تاریخ پایان تالیف، 11 جمادی‌الاولی 1392 و در همان سال‌ها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است و بدین ترتیب این سه جلد، حاصل تدریس حدود دوازده سال حضرت امام است که به قلم خودشان نوشتند.

25- " کتاب البیع"، جلد چهارم، بحث‌خیارات. تاریخ پایان تالیف، 25 جمادی‌الاول 1394. در 452 صفحه در نجف در همان سال تالیف چاپ شده است.

26- "کتاب البیع"، جلد پنجم، شامل بقیه بحث‌خیارات و بحث نقد و نسیه و قبض. تاریخ پایان تالیف، 15 جمادی‌الاولی 1396. در 402 صفحه در سال 1397 در نجف چاپ شده است.

27- "کتاب الخلل"، بحث‌خلل صلاه است که ظاهرا پس از سال 1397 تا هنگام مراجعت‌به ایران بحث کرده و نوشته‌اند. این کتاب در 314 صفحه در قم چاپ شده است.

28- "رساله فی التقیه"، رساله‌ای است ‌شامل مباحث تقیه در 35 صفحه که تاریخ تالیف آن شعبان 1373 (ق) است و به ضمیمه رساله‌های اصولی حضرت امام در سال 1385 (ق) در قم چاپ شده است.

29- "رساله فی قاعده من ملک"، این رساله در کتاب آثارالحجه (جلد دوم صفحه 45) جز تالیفات حضرت امام یاد شده است.

30- "رساله فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره"، این رساله در 32 صفحه رقعی در سال 1367 شمسی از امام خمینی منتشر شده است که در عین اختصار، از تالیفات فقه استدلالی ایشان به شمار می‌آید.

تالیفات امام در اصول فقه که همه به زبان عربی است، به این شرح است:

31- "رساله لا ضرر"، قاعده لاضرر با این که قاعده‌ای فقهی است اما در کتاب‌های اصول در بخش برائت مورد بحث قرار می‌گیرد و از این رو ما این رساله را از تالیفات اصول فقه به شمار آوردیم. این رساله هنگامی که حضرت امام دوره اول اصول فقه را تدریس می‌فرمودند، نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن غره جمادی‌الاولی 1368ق است. که در 68 صفحه به ضمیمه چند رساله دیگر با نام "الرسائل" در قم در سال 1385 چاپ شده است.

32- "رساله الاستصحاب"، این رساله در دوره اول درس اصول ایشان نوشته شده و تاریخ پایان تالیف آن، و رمضان 1370 است که در 290 صفحه با همان رسائل در سال 1385 (ق) در قم چاپ شده است.

33- "رساله فی التعادل والتراجیح"، در دوره اول درس نوشته‌اند و تاریخ پایان تالیف آن، 9 جمادی‌الاولی 1370 و تاریخ پاک‌نویس آن ماه رمضان 1370 بوده است و در 92 صفحه در همان رسائل در سال 1385 در قم چاپ شده است.

34- "رساله الاجتهاد والتقلید"، چون پایان دوره اول درس اصول فقه حضرت امام 1370 ق. بوده تاریخ پایان تالیف این رساله باید همان سال باشد. در 78 صفحه در همان رسائل در سال 1385ق در قم چاپ شده است.

35- "رساله فی الطلب والاراده"،  این رساله را می‌توان از رساله‌های فلسفی عرفانی شمرد، ولی چون حضرت امام در درس اصول فقه بحث را مطرح کردند، جزو تالیفات اصول فقه ذکر شده است. تاریخ پایان تالیف این رساله ماه رمضان 1371 (ق) در همدان است. این رساله با ترجمه فارسی آن در 157 صفحه در سال 1362 توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.

36- "تعلیقه علی کفایه الاصول"، مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه (جلد 26صفحه 285 چاپ مشهد) حاشیه کفایه‌الاصول آخوند خراسانی تالیف حضرت امام خمینی را یاد می‌کنند و می‌فرمایند: "ذکره فی فهرس تصانیفه" و آقای رازی نوشته‌اند این حاشیه از بحث قطع تا استصحاب است و در جای دیگر خوانده‌ام که تاریخ پایان تالیف 1368 ق است.

37- "رساله در موضع علم اصول"، در برخی نوشته‌ها، کتابی در اصول فقه به این عنوان "رساله در موضوع علم اصول" از تالیفات امام خمینی (ره) شمرده شده است.

38- حضرت آقای سبحانی که از شاگردان برجسته حضرت امام بوده است، گفتند: "امام خمینی (ره) تقریرات درس مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی را نیز از آغاز مباحث اصول تا حجیت مظنه نوشته‌اند".

رساله‌های عملیه یا فقه غیراستدلالی

39- "تعلیقه علی العروه الوثقی" (عربی)، حاشیه‌ای است ‌بر تمام عروه الوثقی مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی. تاریخ پایان این تعلیقه 7 جمادی‌الاولی 1375(ق) است، چاپ اول آن در 345 صفحه در قم انجام شده است و پس از چندی توسط مطبوعات "دارالفکر" چاپ دوم شده و سپس به ضمیمه خود عروه الوثقی، مکرر به چاپ رسیده است.

40- "تعلیقه علی وسیله النجاه" (عربی)، حاشیه‌ای است‌ بر تمام وسیله النجاه سیدابوالحسن اصفهانی، تاریخ تالیف آن مشخص نیست.

41- "حاشیه توضیح المسائل" (فارسی)، حاشیه‌ای است‌بر توضیح المسائل آیت‌الله العظمی بروجردی که در قم در 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیت‌الله بروجردی چاپ شده است.

42- "رساله نجاه العباد" (فارسی)، این رساله باید سه جلد باشد، نویسنده فقط جلد دوم آن را که از مکاسب محرمه تا طلاق است و در 155 صفحه در قم در حدود سال 1380 به چاپ رسیده، زیارت کرده است. این رساله ظاهرا تالیف خود حضرت امام است و باید درباره قسمت‌های چاپ نشده آن تحقیق شود.

43- "حاشیه رساله ارث" (فارسی)، مرحوم حاج ملاهاشم خراسانی صاحب کتاب منتخب‌التواریخ رساله‌ای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی مراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است. حضرت امام خمینی(ره) حاشیه‌ای بر این رساله نوشته‌اند که با اصل رساله در 120 صفحه در قم ظاهرا، پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، چاپ شده است.

44- "مناسک یا دستور حج" (فارسی)، این رساله مکرر چاپ شده و چاپ سوم آن که نویسنده زیارت کرده در 187 صفحه در سال 1384 (ق) انجام شده است.

45 و 46- "تحریر الوسیله" (عربی)، وسیله النجاه تالیف مرحوم آیت‌الله العظمی آقاسیدابوالحسن اصفهانی از جهت کثرت با بهای فقه (نه کثرت فروع) بر عروه الوثقی تالیف سیدمحمد کاظم یزدی برتری دارد یعنی بسیاری از باب‌های فقه مانند مکاسب، طلاق، نذر و . . . در عروه‌الوثقی نیست ولی در "وسیله‌النجاه "هست. امام خمینی همان‌طور که قبلا گفته شد بر "وسیله‌النجاه" حاشیه داشتند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند به این فکر افتادند که حاشیه خود را در متن وسیله درج و در ضمن با بهایی را هم که وسیله‌النجاه، ناقص دارد تتمیم و مسائل مستحدثه را هم به آن بی‌افزایند. این کار به صورت بسیار خوبی در مدتی که تبعید بودند انجام گرفت و به نام " تحریرالوسیله" در همان سال‌ها، در نجف، در دو جلد ( 66و647 صفحه) چاپ و سپس مکرر تجدید نشر شد.

47- "زبده الاحکام" (عربی)، رساله مختصری است که با توجه به تحریرالوسیله حضرت امام خمینی توسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم شده و مکرر به چاپ رسیده، یکی از چاپ‌های ممتاز آن چاپ سازمان تبلیغات اسلامی در 273 صفحه در سال 1404 (ق) انجام شده است. یادآوری این نکته لازم است که متن اولی این رساله سال‌ها قبل تالیف شده و به نام چند نفر از مراجع تقلید از جمله آیت‌الله میلانی و آیت‌الله حاج سیداحمد خوانساری نیز به نام‌های دیگر چاپ شده است و بنابر این باید گفت همان متن اولی با توجه به تحریرالوسیله به این صورت تنظیم شده.

48- "توضیح المسائل" (فارسی)،  در زمان آیت‌الله العظمی بروجردی احساس شد که رساله عملیه ایشان باید ویرایش شود تا برای عامه مردم باسواد قابل فهم باشد. به این منظور حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی‌اصغر کرباسچی موسس مدرسه علوی در تهران و استاد محترم جناب آقای علی‌اصغر فقیهی صاحب تالیفات متعدد، با همکاری یکدیگر رساله عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبی در آوردند و به نام توضیح المسائل نامیده شد. پس از رحلت آیت‌الله بروجردی مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند. از جمله حضرت امام حاشیه‌ای بر این کتاب نوشتند که بعدها توسط برخی از علما، حاشیه ایشان در متن درج و به نام توضیح المسائل امام خمینی مکرر چاپ شده است.

49- "ملحقات توضیح المسائل" (فارسی)، تحریرالوسیله حضرت امام خمینی(ره) مسائل جدید و مستحدثه را هم داشت ولی به زبان عربی بود و چون این مسائل برای فارسی زبانان هم لازم بود، به فارسی ترجمه و به ضمیمه برخی مسائل امر به معروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیح المسائل نبود، به نام ملحقات توضیح المسائل و نام‌های دیگر، هم مستقل و هم به ضمیمه توضیح‌المسائل مکرر چاپ شد.

50و 51- "استفتائات" (فارسی)، یکی از کارهای بسیار ارزنده، جمع و تنظیم جواب سوالاتی است که از فقها می‌شده تا برای غیر سوال کننده هم مورد استفاده قرار گیرد. کتاب‌های بسیار مهم "جامع‌الشتاب" میرزای قمی و "سوال و جواب" حجت‌الاسلام شفتی و "سوال و جواب" سیدمحمد کاظم یزدی، همه از این قبیل است. اخیرا مجموعه سوال و جواب‌های آیت‌الله العظمی گلپایگانی هم در چند جلد تنظیم و چاپ شده است. برخی از علاقه‌مندان به امام خمینی(ره) به فکر افتادند که همین کار را در مورد استفتائات و جواب‌های حضرت امام انجام دهند که قسمتی از آن که گویا مربوط به سال‌های 1360-1362 شمسی است و در دو جلد تنظیم شده. یک جلد آن در 519 صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است.

52- "حکومت اسلامی یا ولایت فقیه" (فارسی )، این کتاب حاصل درس‌های حضرت امام خمینی(ره) راجع به ولایت فقیه است که در کتاب "البیع" ایشان هم به گونه‌ای مختصرتر آمده است. چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شده. و این همان کتابی است که زمینه فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایران آماده ساخت و دستگاه جبار شاهنشاهی نسبت‌به آن خیلی حساسیت نشان می‌داد.

53- "کشف الاسرار" (فارسی)، مرحوم حاج شیخ مهدی پائین شهری از علمای بزرگ قم و اتقیا بود. فرزند ناخلف او علی‌اکبر حکمی‌زاده رساله‌ای به نام "اسرار هزار ساله" نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 شمسی منتشر ساخت. موضوع این رساله حمله به مذهب تشیع بود. یعنی حرف‌های فرقه ضاله وهابی را به ضمیمه تبلیغات سو علیه روحانیان که آن روزها بازارشان داغ بود، در این رساله آورده بود و در حقیقت رساله‌ای بود در ترویج وهابیت و از طرفی همسو با کسروی و از طرف دیگر با رضاخان که دشمن روحانیان بود. امام خمینی(ره) سکوت را روا ندانستند و کتاب "کشف الاسرار" را در همان تاریخ، در پاسخ آن رساله نوشتند و خیانت‌های رضاخان را هم بیان کردند. کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارها چاپ شد. چاپ اول در سال 1323 شمسی و چاپ سوم آن در سال 1327 شمسی در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است. حضرت امام برای تالیف "کشف‌الاسرار" مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتن این کتاب پرداختند و یک بار دیگر به همه این در را آموختند که باید دنبال عمل به تکلیف بود نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست. امام خمینی همیشه حامی حفظ وحدت مسلمانان بودند، اما در عین حال بیان کردن بطلان عقاید وهابیان و خرافاتی را که آنان قائلند، جایز می‌دانستند و کتاب "کشف‌الاسرار" در همین راستا بود. در ضمن حضرت امام خمینی بیان مبانی تشیع و استدلال بر حقانیت این مذهب را هم به طوری که اختلاف‌انگیز نباشد جایز، بلکه لازم می‌دانستند که نمونه اعلای آن پیش‌گفتار وصیت‌نامه سیاسی ایشان است.

54- "رساله در رجال" (عربی)، حضرت امام در علم رجال تالیفی ندارند، اما در جلد اول کتاب طهارت‌شان که قبلا یاد شد، بحثی درباره "محبت‌خبر اصحاب الاصول والکتب" در 24صفحه که می‌توان آن را رساله‌ای جداگانه داشت و ما این بحث را به عنوان رساله‌ای مستقل یاد کردیم تا نظر افاضل را به آن جلب و این بعد علمی حضرت امام(ره) نیز معلوم شود. در این بحث درباره عبارت معروف: "اجمعت العصابه علی تصحیح . . . " و درباره فرق اصل و کتاب در اصطلاح قدما تحقیق شده است.

55- دیوان شعر (فارسی)، حضرت امام از آغاز جوانی تا پایان عمر گاه‌گاهی شعر می‌سرودند و نمونه‌هایی از آن در کتاب‌ها آمده و یا در حافظه‌ها هست و بخشی از آن‌ها پس از رحلت‌حضرت امام به صورت‌های گوناگون چاپ شد. مجموعه اشعار ایشان دیوانی نسبتا بزرگ را تشکیل می‌دهد ولی قسمت‌هایی از آن مفقود شده.

56- "رساله‌ای مشتمل بر فوایدی در بعضی مسائل مشکله"، این کتاب در بعضی مصادر، یاد شده است و اطلاعی از کم و کیف آن در دست نیست. کتاب‌هایی که تاکنون یاد شد، جز چند مورد آن، به قلم خود حضرت امام خمینی (ره) بود. اما چند کتاب هم تقریرات بحث‌های فقه و اصول ایشان است که شاگردان آن بزرگوار آن‌ها را نوشته‌اند.

57 و 58- "تهذیب الاصول" (عربی)، تقریر بحث اصول فقه حضرت امام است به قلم استاد محترم حاج‌شیخ جعفر سبحانی که با چهار رساله الاضرر، استصحاب، تعادل و تراجیح و اجتهاد و تقلید که به قلم خود امام است، دوره کامل فقه است. پایان جلد اول 1373 (ق) و تاریخ تقریری که حضرت امام بر آن نوشته‌اند، 1375ق است. تاریخ پایان جلد دوم که تا اواخر برائت است 1375(ق) و تاریخ پاک‌نویس آن 1379(ق) است. این کتاب در، سه جلد و دو جلد مکرر چاپ شده است.

59- "رساله فی قاعده لا ضرر یا نیل الاوطار"، تقریر بحث امام است ‌به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تالیف 1375 (ق) و تاریخ پاک‌نویس آن 1380(ق)، این رساله ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده است.

60- "رساله فی الاجتهاد والتقلید" (عربی)، تقریر بحث امام است‌ به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تالیف 1370(ق) که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه امام است و تاریخ تجدید نظر در این رساله 1377(ق)، و تاریخ پایان دوره دوم درس اصول فقه امام است و تاریخ پاک‌نویس آن 1382(ق) است. این رساله هم به ضمیمه تهذیب‌الاصول چاپ شده.

61- "لب الاثر یا رساله فی الطلب والاراده والجبر والتفویض" (عربی)، تقریرات بحث امام است ‌به قلم آقای سبحانی. تاریخ پایان تالیف 1371(ق) و تاریخ پاک‌نویس 1373(ق)، عکس نسخه خطی آن در 57 صفحه در کتابخانه موسسه در راه حق قم موجود است. سه بحث اخیر یعنی قاعده لاضرر و اجتهاد و تقلید و طلب و اراده را هم خود امام نوشته‌اند و هم جناب آقای سبحانی و شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.

62- "کتاب البیع" (عربی)، تقریر قسمتی از بحث‌بیع حضرت امام است‌ به قلم استاد محترم جناب آقای قدیری که اخیرا وزارت ارشاد آن را چاپ کرده است. البته همین قسمت‌به قلم خود امام هم نوشته شده که قبلا یاد شد.

63 تا 82- "صحیفه نور" (فارسی)، اعلامیه‌ها، گفتارها، حکم‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های حضرت امام از سال 1341 شمسی تا سال آخر عمر شریفشان به صورت‌های گوناگون و سلیقه‌های مختلف جمع‌آوری و تنظیم و نشر شده است و شاید معتبرترین و جامع‌ترین آن‌ها کتاب شریف صحیفه نور باشد. این کتاب حدود بیست جلد است و شامل رهنمودهای حضرت امام از سال 1341(ش) تا آخر عمرشان یعنی 1368(ش) را دربرمی‌گیرد.

83- "وصیت‌نامه سیاسی الهی" (فارسی)،  آخرین تالیف حضرت امام خمینی(ره) است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت.

84- "ره عشق"، نامه عرفانی حضرت امام خمینی مورخ 1404(ق)، از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

85- "باده عشق"، نامه عرفانی دیگری است از انتشارات سروش.

 

انتخاب سه شعر از "دیوان شعر امام خمینی(ره)":

دیدار یار

عشق نگار، سر سویدای جان ما است

ما خاکسار کوی تو تا در توان ما است

با خلدیان بگو که، شما و قصور خویش!

آرام ما به سایه‌ی‌ سرو روان ما است

فردوس و هر چه هست در آن، قسمت رقیب

رنج و غمی‌‌ که می‌‌‌رسد از او، از آن ما است

با مدعی‌ بگو که: تو و "جنّت النعیم"

دیدار یار، حاصل سر نهان ما است

ساغر بیار و، باده بریز و، کرشمه کن!

کاین غمزه، روح پرور جان و روان ما است

این باهشان و، علم فروشان و، صوفیان

می‌‌نشنوند آنچه که ورد زبان ما است

 

دریای‌ جمال

سر زلفت به کناری‌ زن و، رخسار گشا!

تا جهان محو شود، خرقه کشد سوی‌ فنا

به سر کوی‌ تو ای‌ قبله‌ی‌ دل! راهی‌ نیست

ورنه هرگز نشوم راهی‌ وادی‌ "منا"

از صفای‌ گل روی‌ تو هر آن کس برخورد

بر کند دل ز حریم و، نکند رو به "صفا"

طاق ابروی‌ تو محراب دل و جان من است

من کجا و تو کجا؟ زاهد و محراب کجا؟

ملحد و، عارف و، درویش و، خراباتی‌ و، مست

همه در امر تو هستند و، تو فرمانفرما

خرقه‌ی‌ صوفی‌ و، جام می‌ و، شمشیر جهاد

قبله‌گاهی‌ تو و، این جمله همه قبله‌نما

رسم آیا به وصال تو که در جان منی‌؟

هجر روی‌ تو که در جان منی‌، نیست روا!

ما همه موج و، تو دریای‌ جمالی‌، ای‌ دوست!

موج دریاست، عجب آن که نباشد دریا!

 

سبوی‌‌ عاشقان

برخیز مطربا! که طرب آرزوی‌ ما است

چشم خراب یار وفادار سوی‌‌ ما است

دیوانگی عاشق خوبان، ز باده است

مستی عاشقان خدا، از سبوی‌ ما است

ما عاشقان ز قله کوه هدایتیم

روح الامین به "سدره" پی‌ جستجوی‌‌ ما است

گلشن کنید میکده را ای‌‌ قلندران!

طیر بهشت می‌زده در گفتگوی‌ ما است

با مطربان بگو که: طرب را فزون کنند

دست گدای‌ صومعه بالا به سوی‌ ما است

ساقی‌! بریز باده‌ی‌ گلگون به جام من

این خم پر ز می‌ سبب آبروی‌ ما است

باد بهار پرده‌ی‌ رخسار را گشود

سرخی گل، ز دلبر آشفته روی‌ ما است

ای‌ پردگی‌! که جلوه‌ات از عرش بگذرد

مهر رخت عجین به بن موی‌ موی‌ ما است