سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: فردا پنجم خرداد ماه سالروز تولد یکی از مترجمان بنام معاصر، کریم امامی است. کریم امامی در سال 1309 در کلکته هند به دنیا آمد، هر چند تولد او را در شهر شیراز نوشتهاند. پدر او شیرازی بود و خود امامی نیز تا زمان پایان تحصیلات متوسطه در شهر شیراز بود. پس از آن به تهران آمد و در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. او همچنین دو سال نیز در آمریکا به تحصیل پرداخت؛ در مینه سوتای آمریکا...
امامی درباره دوران اولیه زندگیاش و در کتاب "از پست و بلند ترجمه" مینویسد:"نخستین واژههای انگلیسی را در کودکی از پدرم آموختم. خانواده ما به خاطر تجارت چای با هندوستان ارتباط داشتند و به آن کشور رفتوآمد میکردند.... بعضی از افراد خانواده از جمله پدرم، مرحوم محمد حسن امامی، دارای معلومات خوبی در زبان انگلیسی بودند و از عهده محاوره و مکاتبه با افراد انگلیسی زبان بر میآمدند. برخی دیگر از افراد خاندان پرجمعیت امامیهای شیراز هم استعداد خود را در آموختن زبانهای خارجی دیگر بروز داده بودند، مثل مرحوم مهدی امامی که از فرط تبحر در زبان فرانسه در شیراز به "مسیو امامی" معروف بود، و پسر عمهام شادروان صلاح الدین امامی که آلمانی دان بسیار قابلی بود و علاوه بر آن انگلیسی وفرانسه هم میدانست و سالها سران کشورها و میهمانان عالیقدر دیگر را در تخت جمشید و تماشاگاههای دیگر شیراز به گردش میبرد."
کریم امامی سرچشمه آموختههای زبان انگلیسیاش را چنین شرح میدهد: "چیزی که باعث نجات من و جمع قابل توجهی از جوانان شیرازی آن دوران از تلفظ بد و ناجور بعضی از معلمان بومی شد تاسیس شعبه از انجمن فرهنگی ایران و انگلیس بود (که در سالهای بعد به شورای فرهنگی بریتانیا یا British Council تغییر نام داد) در شیراز در نیمه اول دهه ۱۳۲۰، و به راه افتادن کلاسهای آموزش زبان انگلیسی آن. از سال دوم دبیرستان در آنجا ثبت نام کردم و چند سال متوالی، در تمام طول سال، هفتهای سه روز و هر روز یک ساعت در کلاسهای انجمن انگلیسی خواندم."("از پست و بلند ترجمه")
ترجمه
نخستین ترجمههای امامی از مجله ریدرز دایجست بود که در روزنامهای در شیراز منتشر شد. همچنین شعری از ردیارد کیپلینگ به نام خواهران مارتابه، را نیز باید از کارهای اولیه این مترجم دانست.
امامی همچنین مدتی را در استودیو فیلمسازی گلستان مشغول به کار بود. در همیجا بود که با فروغ، اخوان ثالث و فریدون رهنما بیشتر آشنا شد. ترجمه "با خشم به یاد آر" اثر جان ازبرن در همین زمان انجام شد و همچنین ترجمه شعرهایی از از نیما یوشیج، شاملو، اخوان ثالث، نادرپور، سپهری و فروغ فرخزاد.
امامی همچنین از داستان نویسان ایرانی نیز داستانهایی را ترجمه کرد. او داستانهایی را از غلامحسین ساعدی، جمال میرصادقی، بهرام صادقی و صادق هدایت به زبان انگلیسی ترجمه کرده است.
کتاب فروشی
امامی در اوج کار حرفهای ترجمه به کتاب فروشی روی آورد. شاید به ناگزیر اما در هر صورت این بار کتاب فروشی زمینه در تجریش محل نشست و برخاست او و عدهای از اصحاب فرهنگ و هنر شد. عبدالحسین آذرنگ در این باره مینویسد :" نهنگ دریا رضایت داده بود که ماهی برکهی کوچکی باشد، اما مستغنی، سربلند، سرافراز، سودمند، محبوب و امین جامعهی کوچکی در حاشیهی حاشیه... ."
کریم امامی صرفا یک مترجم نبود. او در دورهای از زندگی پر ثمرش توانست نقش مهمی را در تاثیرگذاری بر اهل فرهنگ ایفا کند. شائول بخاش در این باره مینویسد:" اگر در دهه 90 فیلم های ایرانی شروع به بردن جایزههای بین المللی در فستیوال های کان و ونیز کردند و اگر کارهای هنرمندان ایرانی راه خود را به موزه های معروف جهان گشود و اگر نویسندگان ایرانی مورد تقدیر جهانی قرار گرفتند، همه این گل چینیها به دلیل بذرهایی بود که در دهه 1960 پاشیده شده بود… امامی بسیار زود دریافت که در حوزه فرهنگی اتفاق مهمی در حال وقوع است و بر آن شد تا نه تنها آن را ثبت و گزارش نماید، به آگاهی برساند و تبلیغ کند، بلکه آن را ارزیابی و نقد نماید… او منتقدی بود با توقع زیاد و در پی استاندارد بالا، تعهد هنری، اصالت، و تخصص حرفهای…. امامی هم چنین نگران نقش منتقد در آن شرایط بود و بدان میاندیشید. "
او را از بنیانگذاران نام "مکتب سقاخانه" در نقاشی معاصر ایران میدانند.
از آثار کریم امامی ست: نمایشنامهای از جان آزبرن با عنوان "با خشم به یاد آر، رمان معروف "گتسبی بزرگ" اثر اسکات فیتز جرالد، "آپارتهید" از الکس لاگوما، "ایرانیان در میان انگلیسیها" اثر دنیس رایت، "گراهام گرین" اثر دیوید لاج، "ماجراهای شرلوک هولمز" اثر آرتور کانن دویل، "فرهنگ دو جلدی حییم"، و ترجمه شعرهایی از سهراب سپهری و رباعیات خیام.