سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: به مجرد آغاز برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، مسئله کتاب و کتاب‌خوانی و همین طور سرانه مطالعه در ایران، مسئله‌ روز می‌شود. گویی با افتتاح نمایشگاه کتاب نه تنها بازار خرید کتاب که بازار بحث‌های همیشگی آن هم رونق می‌گیرد.

روز یکشنبه هفته جاری بود که نشست هم اندیشی کتابفروشان موفق و کتابفروشان مناطق کم برخوردار در طرح عیدانه کتاب ۹۷ برگزار شد. در این نشست که علاوه بر کتابفروشان یاد شده تعدادی از مسئولان فرهنگی از جمله احمد مسجدجامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران، نیکنام حسینی پور مدیرعامل خانه کتاب و تعدادی از معاونین و مسئولان این موسسه، شهردار و رئیس شورای شهر قمصر و همچنین حجت الاسلام والمسلمین ایزدپناه  مشاوره وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حضور داشتند، نیکنام حسینی پور از برنامه ریزی موسسه متبوعش برای بازبینی فرایندهای اجرای این قبیل طرح ها خبر داد وگفت اگر زمانی به این نتیجه برسیم که این قبیل طرح ها به هدف اصلی خودشان که همان رونق کتافروشی هاست منجر نمی شوند، قطعا جلوی اجرای آنها خواهیم گرفت. او با اشاره به وضعیت بازار نشر و کتابفروشی ها در قبل از سال ۹۳ و قبل از آن گفت: در آن سالها و زمانی که کتابفروشی ها به دلیل وضعیت بد اقتصادی شان داشتند به تعطیلی کشیده می شدند، اجرای طرح های حمایتی از کتابفروشی ها اقدامی حیاتی بود و اکنون که به آن زمان نگاه می کنیم، ضرورت این کار بیشتر نمایان می‌شود.

حسینی پور در بخش دیگری از سخنانش به مقایسه وضعیت نشر در ایران و فرانسه پرداخت  گفت: در کشوری مانند فرانسه ۲۰ هزار کتابفروشی فعال هستند که حدود ۱۲ هزار واحد آن به صورت حرفه ای فعالیت می کنند اما در کشور ما این آمار کاملا برعکس است؛ ما ۱۳ هزار ناشر داریم که از این تعداد تنها ۴ هزار ناشر فعال هستند. علاوه بر اینها ما حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ کتابفروشی برای کل کتابهای منتشر شده در کشور داریم این در حالی است که در کشور ما حدود یکصد هزار عنوان کتاب چاپ می‌شود.

محمود آموزگار، مدیر نشر کتاب آمه معتقد است اصلاح شیوه قیمت‌گذاری کتاب‌ها و درصد تخفیف‌هایی که به کتابفروشی‌ها داده می‌شود یکی از اقدامات اساسی برای بهبود وضعیت کتابفروشی‌ها است. او می‌گوید:علاوه بر این‌ها سیستم قیمت‌گذاری کتاب باید اصلاح شود، سهم مجموعه عواملی که در تولید یک کتاب شرکت دارند از قیمت پشت جلد کتاب باید اصلاح شود. درحال حاضر تخفیفی که ناشر به پخشی می‌دهد ۳۵ تا ۴۰ درصد است و از این میزان تخفیف نزدیک به ۲۵ درصد به کتابفروش تخفیف داده می‌شود. این میزان تخفیف واقعا رقم پایینی است. در دنیا آنچه که در اروپا متعارف است تخفیف ۳۳درصدی به کتابفروشی‌ها است و من حتی شنیده‌ام فرانسه قرار است این میزان راتا ۳۵ درصد افزایش بدهد و در اندونزی که تا ۴۰ درصد است. تمام این مسائل زنجیروار باید اصلاح شوند تا اگر ناشر به نمایشگاه کتاب نمی‌آید و می‌گوید کتاب را از کتابفروشی محل خودتان تهیه کنید کتابفروش محل هم باید کتاب‌های مد نظر مخاطبان را داشته باشند. البته در این داستان یک حقانیتی وجود دارد و آن هم اینکه ما مجموعه امکاناتمان را بسیج کنیم برای اینکه به فکر بهبود و اصلاح وضعیت توزیع و فروش کتاب در کشور باشیم.

اما واقعیت این است که این مسئله را می‌توان به شکل ریشه‌ای تر و از نظرگاه بحران کتاب‌خوانی که خواستگاهی فرهنگی دارد، ببرسی کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد مطالعه و کتاب‌خوانی وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزانند و در عین حال اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است. نگار حسینخانی پیشتر در هنرآنلاین نوشت: برای رفع موانع و ایجاد زمینه و بستر لازم برای ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهای مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشی، کتابداران و کتابخانه‌ها، دولت و رسانه‌های گروهی و ناشران و کتاب‌فروشی‌ها، باید با رفع مشکلات موجود، هم‌سو و هم‌هدف، به سمت مشخصی حرکت کنند.

در کنار این‌که خانواده‌ها، مدارس و کتابداران کتابخانه‌ها، از عوامل موثر در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی به شمار می‌روند، برگزاری مسابقات و جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها نیز به این امر کمک خواهد کرد. جوایز این مسابقات اغلب در سطح ملی و استانی؛ جوایز ادبی، کتاب، و نیز اعطای بن‌های کتاب بوده است.

روز کتابخوانی در نشر مرکز1

از این رو کتابخانه‌های عمومی در صورت برخورداری از کتاب‌های مناسب سعی در برگزاری مسابقاتی در راستای جا انداختن فرهنگ کتابخوانی می‌کنند. لزوم این امر از آنجا احساس می‌شود که از مشکلات کتابخانه‌های عمومی که متقاضیان جوانی دارند و می‌توانند در رشد آن‌ها سهیم باشند نداشتن فعالیت‌های جانبی است. نقش دولت و رسانه‌های گروهی نیز در این نوع فرهنگ‌سازی بیش از هر ارگان دیگری است. توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، گرچه عزمی همگانی می‌طلبد ولی سهم دولت در این فرهنگ‌سازی بسیار مهم است. چرا که با در اختیار داشتن امکانات رسانه‌ای و تبلیغاتی فراوان می‌تواند فرهنگی را جا بیندازد و مسلط کند. این در حالی است که تلاش‌هایی که در این راستا صورت گرفته، بسیار شتاب‌زده بوده و از تاثیرگذاری زیادی برخوردار نبوده است.

در حوزه رسانه، بیشترین بار در گسترش فرهنگ کتابخوانی بر دوش نشریات است، اما آنها نیز توان تحریک مخاطبان فرهیخته را نداشته‌اند. این مخاطبان، نیازمند مطالب غنی‌تر و پربارتری هستند. در حالی که برای رسیدن به شاخص‌های توسعه مورد نظر، باید شاهد انعکاس جلسات نقد و بررسی کتاب، آمار دقیق کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها و علاوه بر ‌آن حرکت‌های مختلف دولتی و غیردولتی در زمینه کتاب‌خوانی برای گسترش فرهنگ باشیم. رسانه‌های گروهی چون رادیو و تلویزیون، به جز معدود برنامه‌هایی که آن هم گاهی پخش می‌شود، دیگر هیچ پوششی در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی نمی‌کنند. مثلاً در برنامه‌های صدا و سیما در رابطه با کتاب، برای معرفی کتاب اغلب 15 دقیقه بیشتر وقت نمی‌گذارند؛ چندین کتاب خیلی شتابزده معرفی می‌شود و ... تمام.

این در حالی‌ است که در دیگر کشورها، با تهیه مسابقات مختلف در رابطه با همین معرفی کتاب، آن را از حالت ایستا و کتابخانه‌ای خارج کرده و تبدیل به امری هیجان‌انگیز مانند ورزش می‌کنند.

مثلاً یک آکادمی مطرح در آلمان روش ویژه‌ای با عنوان Book Slam یا "معرفی ضربتی کتاب" برای معرفی کتاب به مخاطبان و به‌ویژه کودکان و نوجوانان اتخاذ کرده که طی آن از تمهیدات مختلفی برای معرفی کتاب در سه دقیقه استفاده می‌کند. این طرح به صورت مسابقه اجرا می‌شود و هرکتاب باید در کمتر از سه دقیقه معرفی شود. این معرفی می‌تواند به صورت "خواندن گزیده‌ای از کتاب"، "ارائه خلاصه‌ای از داستان به صورت داستان‌گویی"، "خودنگاره‌ای از شخصیت اصلی داستان"، "مصاحبه‌ای با شخصیت اصلی یا نویسنده داستان" یا "گفت‌وگویی درباره موضوع اصلی کتاب" و ... باشد.

داوران پس از معرفی هر کتاب به آن نمره‌ای بین یک تا ده می‌دهند. مخاطبان حتی می‌توانند با سوت‌ زدن معرفی کتاب را قطع کنند. بعد از معرفی همه کتاب‌ها، امتیازات، جمع بسته و کتاب برنده معرفی می‌شود. در پایان برنامه، همه کتاب‌های معرفی‌شده به نمایش گذاشته می‌شوند. به نظر، ایده جالبی است که یک فعالیت تبلیغی ـ ترغیبی (معرفی کتاب) تبدیل به فعالیتی تهییجی (برگزاری مسابقه) شود که مسلماً میزان تأثیرگذاری بیشتری به‌ویژه در سنین پایین‌تر خواهد داشت. نهاد کتابخانه‌های عمومی، به عنوان نهاد اصلی متولی در امر کتابخوانی می‌تواند تغییر رویه داده و مسابقات کتابخوانی‌اش را با شیوه‌هایی مشابه تمرین کند.

مدیر سابق یکی از کتابخانه‌های عمومی درباره برگزاری مسابقات کتابخوانی می‌گوید: "مهم‌ترین معضل مسابقات کتابخوانی در کشور این است که هدف‌گذاری مشخصی ندارد و از این روست که گاهی احساس می‌شود برگزاری این مسابقات تنها وجه نمادین دارد".

سیدکریم محمدی معتقد است مسابقات کتابخوانی که از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی و با مشارکت اعضای کتابخانه‌ها کشور برگزار می‌شود رونق چندانی ندارد. او اضافه می‌کند: "انگیزه‌های مادی و معنوی باید در افرادی که می‌خواهند در مسابقات شرکت کنند تقویت شود. اختصاص جایزه‌های چهل‌پنجاه‌هزارتومانی آن هم به تعدادی انگشت‌شمار، کم‌تر کسی را به شرکت در چنین مسابقاتی ترغیب می‌کند".

پیشنهاد این فعال فرهنگی برای ارتقای سطح این مسابقات این است که "همه موانع و محدودیت‌ها از میان برداشته شود و مسئولان برگزارکننده با ارائه موضوعات آزاد و تعیین کتاب‌هایی متنوع، طیف‌های گوناگونی را با علاقه‌مندی‌های مختلف جزب کنند".

***

خشایار دیهیمی

شاید بهتر باشد به مسئله کتاب و کتاب‌خوانی نه به صورت فصلی که به عنوان معضلی همیشگی و بنیادین نگاه کنیم. باید متوجه این مسئله باشیم که وقتی فرزندان ما لحظاتی کوتاه را صرف کتاب خواندن می‌کنند، آن هم کتاب‌هایی از جنس کتاب‌های درسی، رونق بازار موقت نمایشگاه کتاب هم نباید خوشحال‌مان کند. به قول خشایار دیهیمی: کتاب‌خوان کسی است که خواندنش دائمی باشد و به یک عادت دائمی کتاب‌خوانی تبدیل شده باشد، آن هم نه کتاب درسی بلکه کسی که ادبیات، فلسفه‌ و علوم انسانی می‌خواند و در ذهنش پرسش‌های زیادی وجود دارد‌.

دیهیمی معتقد است اگر روزی بخواهیم راجع به مسأله کتاب و پایین بودن میزان فروش کتاب و کم شدن مطالعه تحقیق کنیم باید به مسائلی از همین قبیل اشاره کنیم. یعنی این‌که مردم جامعه ما چقدر در ذهن‌شان پرسش وجود دارد، چون اصولا مردم ما گمان می‌کنند همه چیز را می‌دانند و احتیاجی به مطالعه ندارند. این مردم برای همین جملات قصار را می‌خواهند چون می‌خواهند در جایی از آن‌ها استفاده کنند. همه این‌ها به خاطر این است که اصولا ما جامعه بی‌پرسشی هستیم.