سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: از شاعران مشهور نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم است که در دربار غزنویان می زیست و در اثر حسادت و تهمت بدخواهان ، در دو بار زندانی شد. او در حدود 18 سال در زندان بسر برد و در زندان شعرهای بسیار تا ثیر گذاری سرود که به حبسیات مشهور است .
مسعود سعد سلمان، در سال ۴۳۸ هجری به دنیا آمد. اجداد مسعود سعد همدانی بودند همچنین سعد سلمان پدر مسعود اهل همدان بود ولی ارباب تذکره (تذکره کتابیست که در آن شرح احوال شعرا، نویسندگان، درباریان، فلاسفه، عرفا و... نوشته شده باشد) دربارهٔ زادبومش اختلاف دارند. بنا به گفته عوفی در همدان به دنیا آمده دولتشاه سمرقندی زادگاهش را جرجان میداند، واله داغستانی گوید که اصلش از همدان است ولی مدتها در لاهور به سر بردهاست؛ غلامعلی آزاده وی را اهل لاهور میداند؛ و بدیعالزمان فروزانفر در سخن و سخنوران زادگاهش را لاهور نوشتهاست.
حیات مسعود سعد سلمان مصادف با عهد شش پادشاه غزنوی بودهاست که عبارتاند از؛ شاه فرخزاد، سلطان ابراهیم، مسعود بن ابراهیم، شهرزاد، ملک ارسلان و بهرامشاه. کودکی او در عهد پادشاه فرخزاد بوده و زندگی ادبی و خدمت شاهی او، از عهد سلطان ابراهیم، آغاز میشود. مسعود سعد تا شصت سال به عنوان یکی از عمّال دیوان غزنوی، خدمت کرد. در سال ۴۳۸ هجری قمری هنگامی که سلطان مسعود بن محمود، فرزند خود "مجدود" را به فرمانفرمایی هند فرستاد، سعد سلمان همراه او بود.
مسعود سعد سلمان دو پسر و یک دختر داشت. یک پسرش موسوم به "سعادت" که شاعر بود و پسرِ دیگر "صالح" (یا محمد) نام داشته که هنگام زندانیبودن پدر، در مرنج، وفات یافت. مسعود سعد سلمان در سال ۵۱۸ هجری از دنیا رفت. بخشی از حیات هشتادساله او در زندانهای دهک، نای، سو و مرنج گذشتهاست. شغل رسمی او کتابدار سلطنتی بودهاست.
وصف بهار از مسعود سعد سلمان :
زمین ز گریه ابرست چون بهشت نعیم/هوا از خنده ابرست چون کوه سینا
کنار جوی پر از جام های یاقوتست/که شد به جوی درون رنگ آب چون صهبا
جهان برنا اگر پیر شد نبود عجب/عجب تر آنکه کنون پیر بود شد برنا
ز شادمانی هر ساعتی کنون بزند/هزار دستان بر هر گلی هزار نوا