سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اوشن وانگ متولد 14 اکتبر 1988 شاعر و مقاله نویس آمریکایی است که سال گذشته جایزه بنیاد شعر که بنیادی ادبی در شیکاگو آمریکاست را از آن خود کرد. از او دو مجموعه منتشر شده است: "نه. کتابهای بله بله" (2013) و "آسمان شب با زخمهای بیرونی" (2016).
وانگ در حومه سایگن از توابع بزرگترین شهر ویتنام؛ یعنی هوشی مین، در مزرعهای برنج به دنیا آمده است و سالهایی را نیز به عنوان یک پناهنده در کمپی در فیلیپین سپری کرده. او بعد از آشنایی با شاعر و نویسنده آمریکایی، بن لارنر (Ben Lerner) مسیر زندگیاش عوض میشود. خود او معتقد است، بدون لارنر هرگز امکان نداشت استعداد او به منصه ظهور برسد و به آمریکا سفر کند.
پیش از این از اوشن وانگ دو شعر در همین رسانه خواندهاید. شعرهایی که هر دو از آخرین کتاب او انتخاب شده بودند. برای مطالعه آنها میتوانید روی "جایی که همه چیز قیمتی دارد" کلیک کنید.
شعری که اکنون میخوانید برگرفته از کتاب "آسمان شب با زخمهای بیرونی(Night Sky With Exit Wound)" است که سال گذشته در آمریکا منتشر شد(2016:copper anyon press).
تلماخوس*
مثل هر پسر خوبی، پدرم را از آب بیرون کشیدم
موهایش را گرفتم
و کشیدمش روی شنهای سفید.
رد انگشتهایش با هر موجی پاک میشد
از آنجا که شهر ِ
پشت ساحل چندان از جایی که آمدیم دور نیست
از آنجا که کلیسای جامع
اکنون کلیسای جامعِ درختان است
در کنارش زانو میزنم تا ببینم چه قدر دور میشود
لابد غرق میشوم
منو میشناسی، با؟
اما هرگز جوابی نیست
جوابی که گلولهای باشد در حفرهای در پشت، در کرانهی آبِ دریا
هنوز هست
و من فکر میکنم او میتواند پدر کسی باشد
راهی پیدا کنیم
شاید بطری سبزی پیدا شود
که پاهای بچهای را با خودش داشته باشد
پاهایی که هیچ وقت لمس نشده
گوشهایش را لمس کردم.
بی فایده بود.
برش گرداندم.
صورتش را.
کلیسای جامعی در دریای سیاهِ چشمهایش پیداست
این صورت من نیست
اما یکبارمثل همهی عاشقان شبهای خوش بوسیدمش:
راهی برای مهر و موم کردن لبهای پدرم
با آنچه دارم:
آغازِ کار نجیبانهی غرق شدن.
پی نوشت:
*از اسطورههای یونانی، فرزند ادوسئوس معروف به اولیس و پنلوپه. او به وقتِ سرگردانی اولیس در دریاها و سالهای طولانیِ او دور از خانه، در جست وجوی پدر بود.
مجتبا هوشیار محبوب