سرویس فرهنگ هنرآنلاین: چهارمین دوره آئین کتابگردی از ابتدای صبح روز پنجشنبه (دوم آذرماه) با حضور، اعضای شورای شهر تهران، چهرههای فرهنگی، هنری، رسانهای و نیز مسئولان مربوطه و همچنین متولیان تشکلهای صنفی حوزه نشر و ناشران و کتابفروشان، آغاز شد.
سکانس اول؛ دید و بازدیدهایی از جنس کتاب
ورود به نشر چشمه و جمعیت قابل توجهی که مشغول ورق زدن کتابها هستند، خبر از روزی متفاوت برای کتاب میدهد. گپ و گفتهای این روز، مزه مزه کردن لذتی است که عاشقان کتاب و کتابخوانی از این یار مهربان همواره میبرند. البته که به اشتراک گذاشتن این لذت بیش از هر چیز دیگری در روز کتابگردی جلوه میکند به همین خاطر اغلب حاضران مشغول پیشنهاد کتابهای جذاب به یکدیگر هستند.
یکی از مسئولان فروش کتاب در نشر چشمه باوجود اینکه اعتقاد دارد، فاجعه زلزله غرب کشور سبب کاهش حضور علاقهمندان شده است اما روز کتابگردی را همچنان پرشور میداند.
محمود یکی از عاشقان کتابخوانی است که روز کتابگردی را شبیه به جشن میداند. او در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: اینکه در روز کتابگردی چهرههای ادبی و فرهنگی را میبینم برای من بسیار لذتبخش است.
چهره خندان او ادامه میدهد. آنچه که بیشتر از این چهرهها برای من جذاب است، تخفیفهایی است که باعث میشود بتوانم تعداد بیشتری کتاب با خودم به خانه ببرم.
تنها محمود نیست که تخفیفهای 20 تا 30 درصدی خرید کتاب را انگیزه مهمی برای حضورش در جشن کتاب میداند زیرا ساره نیز چنین نظری دارد. ساره میگوید: به جز مسائلی چون حضور اغلب هنرمندان و چهرههای ادبی، دیدن دوستان نیز در این روز زیبا لذتبخش است زیرا علیرغم آمارهای غمگینکننده از کمبود مطالعه در کشور، نشان میدهد که هنوز هم کتاب عاشقانه دنبال میشود.
در این روز، نسیم مرعشی، مهدی یزدانی خرم و محمدحسن شهسواری در میان علاقهمندان نشر چشمه حضور یافتند.
سکانس دوم؛ نجواهای مردم با هنرمندان
رفتوآمد چهرهها در خیابان کریمخان که یکی از پایگاههای کتاب در شهر تهران است بیش از هر چیزی جلبتوجه میکند. فاصله نشر چشمه تا نشر ثالث مملو از افرادی است که نایلونهای کتاب به دست، مقصد بعدی را دنبال میکنند.
در میان گشتوگذار علاقهمندان به کتاب اما دستفروشها نیز حضور دارند. در بساط مرد دستفروش که اندکی با فاصله از نشر ثالث ایستاده است، میتوان از کتابهای صادق هدایت گرفته تا مرشد و مارگاریتا را پیدا کرد.
مهدی، دستفروش کتاب میگوید که از صبح بازار نسبتاً خوبی داشته است. به گفته او اغلب افراد علاقهمند به خرید شاهکارهای ادبی و رمان هستند.
مهدی معتقد است که برخلاف آمارها که خبر از یک بازار نامناسب برای نشر کتاب دارند، خواندن کتاب بیشتر شده است زیرا بر اساس مشاهده چشمی او اغلب مشتریانش جوانترها هستند که با اشتیاق شاهکارها را خریداری میکنند.
انبوه جمعیت حاضر در نشر ثالث اما اندکی متفاوتتر هستند. چهرههای آشنایی که برای مردم کتاب امضاء میکنند و با آنها عکس یادگاری میاندازند، نخستین چیزی است که به چشم میخورد.
از لیلی گلستان گرفته که مشغول امضای کتابهایش است تا ایران درودی که بر روی ویلچر نشسته و بین علاقهمندانش احاطهشده، در این فضا حضور دارند. کامبیز درمبخش، اسدالله امرایی، احترام برومند، سعید پور صمیمی، بهاره رهنما، مسعود فروتن، ایرج طهماسب و مهدی پاکدل نیز از دیگر چهرههای حاضر در این فضا هستند.
حضور احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران و هیات همراه وی فضا را به تکاپوی بیشتر سوق داده است.
مسعود فروتن، نویسنده، مجری و کارگردان سینما معتقد است که برای کتابخوانی هر روز جشن است. او در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: کتابگردی یک کار سمبلیک است زیرا اغلب کتابخوانها این کار را بهصورت مداوم انجام میدهند به همین خاطر معتقدم که کتابخوانی جشن ندارد زیرا این امر یک رفتار، علاقه و عشق است.
او افزود: من هیچ شبی را بدون کتاب سر نمیکنم البته مخالف کتاب خواندن با گوشی و وسایل الکترونیک هستم زیرا معتقدم که باید هنگام کتابخوانی کاغذ را لمس کرد.
این هنرمند بیان کرد: امیدوارم که برنامههایی چون کتابگردی بتواند روی جذب افراد و گروههای تازه به سمت کتاب تأثیرگذار باشد و تعداد کتابخوانها بیشتر شود.
فروتن ترویج فرهنگ کتابخوانی را وظیفه هنرمندان دانست و افزود: این روزها من هفتهای یک روز به دبستانی میروم تا برای دانش آموزان کتاب بخوانم. درواقع ما سعی داریم که استعداد نوشتن و خواندن را در آنها فعال کنم زیرا معتقدم که ایجاد این ذوق و شوق وظیفه ما کتابخوانهاست.
جمعیت مشتاق کودکان کار و هدیه بن کتاب از سمت انتشارات ثالث به آنها بخش دیگری از روز کتابگردی تهران بود.
سکانس سوم؛ تولدی با طعم کتاب
تولد 94 سالگی داریوش اسد زاده در جمع چهرههای هنری با جشن امضای کتاب او همراه شد.
در این مراسم که به همت خانه فرهنگ و هنر گویا، برگزار شد، احمد مسجد جامعی بر اهمیت حضور چهرهها و پیشکسوتان در عرصه هنر تأکید کرد و گفت: تشکر از شخصیت استواری دارم که سالهای سال در عرصه هنر نقشآفرینی و خدمت کرده است.
او افزود: سال گذشته، ما برای پاسداشت زحمات استاد اسدزاده، جایزه تهران را که از نظر ما بسیار مهم است، به ایشان تقدیم کردیم زیرا ایشان آثار ارزشمندی در این عرصه دارند البته امیدوارم که شاهد افزایش برنامههای اینچنینی در راستای تقدیر از اساتید و چهرههای هنری باشیم.
در ادامه این مراسم لوح تقدیر موسسه هنرمندان پیشکسوت، توسط احمد مسجد جامعی قرائت و به داریوش اسدزاده هدیه شد.
احترام برومند نیز در این مراسم، داریوش اسدزاده را مایه مباهات هنر ایران دانست و گفت: از نظر من صحبت کردن در مورد داریوش اسدزاده نیازمند اطلاعات و مطالعه بیشتر است اما همینکه من سالها ایشان را از دور و نزدیک میشناسم، سبب میشود که به عنوان یک هنرمند مردمی به ایشان ارادت داشته باشم.
او افزود: ایشان از سالها قبل کار سینما و تئاتر را آغاز کردند و در نمایشهای مختلف حضور داشتند. در آن زمان تئاتر یک تفریح خانوادگی بود، به همین خاطر من اغلب با مادرم به تئاتر ایشان میرفتم.
برومند حضور اسدزاده در فیلمهای سینمایی را به یادماندنی خواند و گفت: به نظر من ایشان در چند سریال تلویزیونی درخشیدند و ثابت کردند که میتوانند به عنوان یک ستاره در کاری حضور داشته باشند و اثر را تحتالشعاع قرار دهند. از نگاه من "خانه سبز" و "سمندون" آثار درخشانی هستند که سبب شناخت نسل فعلی از ایشان شد.
او ادامه داد: از آنجاییکه ایشان سالها با همسر من مرحوم داوود رشیدی همکار بودند، شاهد روابط دوستانه این دو نفر در انجمن بازیگران بودم. این دوستی تا زمانی که داوود رشیدی کمتر از خانه بیرون میرفتند، داریوش اسدزاده مرتب احوال ایشان را جویا میشدند و از ایشان دیدار میکردند.
نصرالله حداد، پژوهشگر و نویسنده نیز در این جلسه ضمن تأکید بر اهمیت و ارزش نقل داستانهای تهران گفت: به واقع چه چیزی تهرانی است؟ به عنوان مثال ما میگوییم "شوهر آهو خانوم" متعلق به کرمانشاه است. من معتقدم که "دایی جان ناپلئون" نماد شهر تهران و استاد اسدزاده نماد هنر تهران است.
او تأکید کرد: بسیاری از ما داستانهای قدیم تهران را بهدرستی نمیشناسیم اما من امیدوارم که روزی شاهد زنده شدن این داستانها باشیم زیرا این روایتها و خاطرهنویسیها عامل زنده شدن شهر ماست لذا اگر امروزه بتوانیم از قصههای شهرمان بنویسیم و مستند کنیم، بسیار خوب است زیرا تهران گفتنی بسیار دارد.
علیاکبر عبدالرشیدی، مجری برنامههای زنده تلویزیونی نیز در این مراسم گفت: رسم تجلیل از بزرگان و پیشکسوتان اگر در جامعه ما پا بگیرد ما را جلوتر از آنچه امروز هستیم خواهد برد.
او نقش اسدزاده در هنر ایران را پررنگ دانست و بیان کرد: اسدزاده سهم خود را در هنر کشور به خوبی ادا کردند. مسئله اینجاست که هنرمند جز تزریق امید و شادمانی به جامعه چه کاری میتواند انجام دهد و البته که به نظر من این ارزشمندترین هدیه آنان به جامعه ماست.
عبدالرشیدی با اشاره به تدوین کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" گفت: از اینکه اسدزاده تاریخ تحلیلی تئاتر ایران را تدوین نموده، بسیار خوشحالم زیرا تاریخنویسی و خاطرهنویسی در کشور ما حلقه گمشده است لذا شهامت ایشان جای سپاسگزاری دارد.
در ادامه این مراسم، ابراهیم شفیعی، درباره کارگردانی مستندی درباره داریوش اسدزاده تحت عنوان " زندگی و دیگر هیچ" گفت: شخصیت استاد اسدزاده در نخستین کاری که ایشان را ملاقات کردم برای من بسیار جدی بود اما به محض دیدن ایشان و بعد از نیم ساعت به حدی جذب ایشان شدیم و رفاقتی رخ داد که عوامل او را بابا صدا میکردند.
او افزود: بسیار خوشحالم که در جشنوارهها ایرانی برای این فیلم اتفاقی رخ نداد. برخلاف ایران، وقتی ما این فیلم را به جشنواره مکزیک فرستادیم، بلافاصله ایمیلی دریافت کردیم که آیا واقعاً چنین شخصیتی وجود دارد که بالغ بر 70 سال فعالیت هنری انجام دهد؟
این کارگردان ادامه داد: به نظر میرسد که در جشنوارههای ایرانی عمق اثر مهم نیست و اغلب حاشیهها اهمیت مییابند.
داریوش اسدزاده نیز در این مراسم از تمام حاضران تشکر کرد و گفت: اینکه از راههای دور و نزدیک دوستان زحمت حضور کشیدند بسیار متشکرم و از خانواده میرباقری به دلیل حمایت و در اختیار قرار دادن فضای خانه فرهنگ و هنر گویا بسیار تشکر میکنم.
در این مراسم، جواد بختیاری عضو انجمن خوشنویسان، رضا رفیع طنزپرداز، مسعود فروتن کارگردان و میرباقری، مدیر خانه فرهنگ و هنر گویا نیز به ایراد سخنانی پرداختند.
همچنین در این مراسم چهرههایی چون: نادر مشایخی، حجت شکیبا، ناصرالدین صاحب زمانی، سعید پورصمیمی، بابک برزویه، اصغر همت، کیهان ملکی، شکرخدا گودرزی و فرزند دکتر حسابی نیز حضور داشتند.