سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: فردا، شانزدهم آبان ماه، سالروز تولد محمد تقی بهار است. او 16 آبان سال 1265 به دنیا آمد و به سال 1330 درگذشت.
آثار منثور و منظوم بهار متنوع است و انواع شعر سنتی و اشعار به زبان محلی، تصنیف و ترانه، مقالهها و سخنرانیهای سیاسی و انتقادی، رسالههای تحقیقی، نمایشنامه، اخوانیات و مکتوبات، تصحیح انتقادی متون، ترجمههای متون پهلوی، سبکشناسی نظم و نثر، دستورزبان، تاریخ احزاب، مقدمه بر کتابها و حواشی بر متون به خصوص شاهنامه فردوسی را دربرمیگیرد.
مهمترین اثر بهار اما دیوان اشعار اوست که به اعتباری کارنامه عمر او نیز به شمار میرود.
در میان آثار تحقیقی بهار نیز "سبکشناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی" ممتاز است. این کتاب حاصل ۳۰ سال تتبع و تدریس استاد است.
از تصنیفها و ترانههای سروده بهار "بهار دلکش"، "باد صبا بر گل گذر کن"، "ای شهنشه"، "ای شکستهدل"، "ای کبوتر"، "گر رقیب آید"، "ایران هنگام کار"، "ز من نگارم"، "پرده ز رخ برافکن"، "سرود پهلوی"، "عروس گل"، "به اصفهان رو" و "مرغ سحر" را میتوان نام برد.
محمد رضا شفیعی کدکنی درباره شعر بهار میگوید: "هر نسلی بیشتر، شعر نسل خود را در حافظه دارد، ولی اگر شاعری که از اوج دوران شاعریش تا امروز پنج شش نسل گذشته (نسل را با فاصله ده سال تا دوازده سال به کار می برم نه به اصطلاح علمای انساب) در ذهن و ضمیر تمام نسل ها به یک اندازه یا به طور مستمر، شعرهایش حکومت کرده باشد، میتوان پذیرفت که شخصیت طبیعی خویش را در تاریخ ادبیات عصر ما به دست آورده است و از خطر فراموشی مطلق رسته است. من معتقدم که شعر بهار و شعر ایرج از روزگارعرضه شدن تا امروز، همه نسل ها را تسخیرکرده است و در آینده نیز بیش وکم، حضور و استمرار خود را در حافظه نسلهای مختلف حفظ خواهد کرد."
محمدتقی بهار در مشهد زاده شد. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. خاندان پدری بهار خود را از نسل میرزا احمد کاشانی قصیده سرای سرشناس عهد فتحعلی شاه میدانند و به همین جهت پدر بهار تخلص صبوری را برگزید. مادرش از یک خانواده گرجی، که در دوره عباس میرزا به ایران آمده بودند، بود. مادرش نیز مانند پدر اهل سواد و شعر و دانش بود. میگوید که پدرش ترجمههای الکساندر دوما را که تازه منتشر شده بود به خانه میآورد و با صدای بلند برای افراد خانواده میخواند و چون خسته میشد، مادرش خواندن را ادامه میداد.
بهار در چهارسالگی به مکتب رفت و در شش سالگی فارسی و قرآن را به خوبی میخواند. از هفت سالگی نزد پدر شاهنامه را آموخت و اولین شعر خود را در همین دوره سرود. اصول ادبیات را نزد پدر فراگرفت و سپس تحصیلات خود را نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری تکمیل کرد. وقتی ۱۵ ساله شد، اوضاع کشور یعنی مرگ ناصرالدین شاه و روی کار آمدن مظفرالدین شاه چنان بود که پدرش به این نتیجه رسید که با تغییر اوضاع دیگر کسی به شاعران اعتنایی نخواهد کرد و تقریبا او را از شعر گفتن منع کرد و تلاش کرد تا او را به تجارت وادارد. اما این تلاش به دو دلیل به نتیجه نرسید، نخست اینکه محمدتقی بهار چندان علاقهای به تجارت نداشت و دوم اینکه پدرش در ۱۸ سالگی او درگذشت و موفق نشد که جلوی شاعر شدن او را بگیرد.
بهار در بیست سالگی به صف مشروطهطلبان خراسان پیوست و به انجمن سعادت خراسان راه یافت. اولین آثار ادبی-سیاسی او در روزنامه خراسان بدون امضاء به چاپ میرسید که مشهورترین آنها مستزادی خطاب به محمدعلی شاه است.
بهار با دیگر شاعران روشنفکر عصر مشروطه به خصوص میرزاده عشقی دوستی و روابط صمیمانه و نزدیکی داشت و در ۱۳۰۳، در دوره نخست وزیری رضاخان به همراه عشقی و با همکاری او، مثنوی معروف "جمهوری نامه" را در مخالفت با جمهوری رضاخانی سرود.
بهار در ۱۳۲۸ روزنامه نوبهار را که ناشر افکار حزب دموکرات بود، منتشر ساخت و به عضویت کمیته ایالتی این حزب درآمد. این روزنامه پس از چندی به دلیل مخالفت با حضور قوای روسیه در ایران و مخاصمه با سیاست آن دولت، به امر کنسول روس تعطیل شد. او بلافاصله روزنامه تازهبهار را تأسیس کرد. این روزنامه در محرم ۱۳۳۰ به امر وثوق الدوله، وزیر خارجه تعطیل و بهار نیز دستگیر و به تهران تبعید شد.
بهار در سال ۱۳۳۲ (هجری قمری) به نمایندگی مجلس سوم شورای ملی از حوزه انتخابیه درگز انتخاب شد. یک سال بعد دوره سوم نوبهار را در تهران منتشر کرد و در ۱۳۳۴ (هجری قمری) انجمن ادبی دانشکده و نیز مجله دانشکده را بنیان گذاشت که به اعتقاد او مکتب تازهای در نظم و نثر پدیدآورد. علاوه بر بهار عدهای از اهل قلم مانند عباس اقبال آشتیانی، غلامرضا رشید یاسمی، سعید نفیسی و تیمورتاش با این مجله همکاری داشتند.
انتشار نوبهار بارها ممنوع و دوباره آزاد شد. یکی از معروفترین قصیدههای بهار، "بثالشکوی"، در ۱۳۳۷ هجری قمری به مناسبت توقیف نوبهار سروده شدهاست. کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی بهار را برای سه ماه خانهنشین کرد و در همین مدت، یکی از به یادماندنیترین قصیدههای خود "هیجان روح" را سرود. چندی بعد که زندانیان رژیم کودتا آزاد شدند، و قوامالسلطنه نخستوزیر شد، بهار به نمایندگی مجلس چهارم انتخاب شد. از این دوره با سیدحسن مدرس رهبر فراکسیون اقلیت همراهی میکرد. بهار در این دوره نزد هرتسفلد زبان پهلوی میآموخت.
در خرداد ۱۳۲۹ جمعیت ایرانی هواداران صلح تأسیس شد و بهار که از پایهگذاران آن بود به ریاست جمعیت انتخاب شد و قصیده معروف "جغد جنگ" را، به اقتفای چکامه بلند منوچهری سرود.
بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.