سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: تا به حال شده کتابی را بخواهی و نیابی؟ چه توصیهای از استاد باشد یا پیشنهادی از دوست یا حتی از روی کنجکاوی محض. یا سیر مطالعات تو را به سمت کتابی میبرد و احساس میکنی هر طور شده باید آن کتاب را پیدا کنی تا اسمش را از لیست نخواندههایت خط بزنی. خودت را به نزدیکترین کتاب فروشی که میشناسی میرسانی و در جستوجوی آن کتاب قفسههای مربوط و لیست کتابهای موجود کتاب فروشی را از نظر میگذرانی.
دو سه عنوان به لیست نخواندههایت اضافه میشود و کتاب فروشی را در حالی که نام آن کتاب مورد نظر در فاکتور خریدت غایب است ترک میکنی. بعد از کتاب فروشی حتما سری به ذخایر معنوی دوستان میزنی. اگر هنوز کتاب را پیدا نکرده باشی و همچنان دچار نوستالوژی بوی جوهر و لمس کتاب باشید یا حتی عادت به مطالعه در حالتهای مختلف لمیده، دمر یا یه ور داشته باشی حتما نسخه چاپی را ترجیح میدهی. پس از جستوجوی کتاب در اینترنت و سایتهای انتشار کتاب اینترنتی صرف نظر کرده و همچنان نسخه چاپی کتاب را میجویی. اما حالا دیگر انتخاب چندانی برایتان نمانده و این را اگر از روی تجربه ندانی از صحبتهای دوست عینکی و با تجربهات خواهی دانست. یا باید به همان نسخه مجازی کتاب اگر در کتاب خانههای مجازی موجود باشد رضایت بدهی یا به توصیه همان دوست عینکی با تجربهات گوش فرا دهی. تنها یک جا مانده که به امید شکار کتاب مورد نظرسر بزنی: انقلاب؛ انتخاب آخر بیتجربهها و انتخاب اول عینکیهای باران دیده .
در میان کتاب فروشیها و فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی که در خیابان انقلاب واقع شدهاند کتاب فروشیهایی که کتابهای درسی و کمک درسی عرضه میکنند بیشترین سهم را دارند. در کنار این کتاب فروشیها که به ارائه کتابهای آموزشی و درسی اختصاص داده شدهاند کتاب فروشیها و فروشگاههای انتشارات مختلف نیز هستند که به ارائه کتابهای مختلف در زمینههای مختلف از جمله فلسفی، ادبی، تاریخی و... مشغولند. این کتاب فروشیها تنها کتابهای نو و دست اول و چاپ جدید را به فروش میرسانند.
کتابهای این کتاب فروشیها را میتوان از فروشگاههای مختلف که در نقاط دیگر شهر واقع شدهاند یا حتی به صورت خرید تلفنی تهیه کرد. اما انقلاب است و کتاب فروشیهایی که کتابهای قدیمی دست دوم (ای بسا دست چندم) میفروشند و بساط دست فروشهایی که با چند عنوان معدود کتاب تکراری که در بساط همهشان دیده می شود، در همسایگی همان کتاب فروشیهای بزرگ و فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی به کسب و کار مشغولند. کتابهایی که بر بساط کوچک همین دست فروشها پیدا میشوند در فروشگاههای بزرگی که در چند متری شان قرار دارد پیدا نمیشود و میان کالاهایی که ارائه میدهند همپوشانی وجود ندارد .
همین دست فروشها که بساط کوچکشان را زیر آسمان دود گرفته مرکز شهر تهران پهن کردهاند و کتاب فروشیهایی که کتاب دست دوم میفروشند انقلاب را به مکانی ایدهآل برای خرید کتابهای کمیاب، نایاب، چاپ قدیم و... تبدیل کردهاند.
مجوز دارد یا نه؟
اما چرا بعضی از کتابها از دسترسی به بازار رسمی و به طبع آن فروش در فروشگاههای رسمی محروم میمانند؟ کتاب در ایران پس از در خواست صدور مجوز از سوی ناشر به وزارت ارشاد فرستاده میشوند و پس از بررسی و صدور مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دریافت شابک از خانه کتاب منتشر میشوند اما به غیر از این راههای دیگری نیز برای چاپ کتاب وجود دارد. راههای غیر رسمی یا زیرزمینی که همان چاپ کتاب به صورت افست است. کتابی که به صورت غیر رسمی چاپ میشود در بازارهای غیر رسمی (همان دست فروشها و بعضی از مغازهها) نیز به فروش میرسد.
منطقیست کتابهای بیمجوز افست شوند و تنها در بازار زیر زمینی قابل خرید باشند اما تعداد کتابهای این بازار زیر زمینی بسیار بیشتر از تعداد کتابهای مشکل دارند. مثلا کتابهای بسیاری هستند که جزو این کتابها نیستند و اصلا در سالهای گذشته از وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز چاپ و انتشار گرفتهاند و به صورت رسمی منتشر شدهاند و حتی تجدید چاپ هم شدهاند اما امروز کتاب را تنها به صورت افست میتوان تهیه کرد. حالا دلیل این امر تغییر سیاستهای فرهنگی یا هر چیز دیگریست موضوع عجیبیست برای خود. همچنین پیدا شدن کتابهای تحقیقی، علمی و دانشگاهی که در گذشته چاپ شدهاند و هیچگونه مشکلی هم برای اخذ مجوز ندارند در میان کتابهای افست جای سوال دارد. معلوم نیست کم کاری مولف (یا وارثانش) یا بیانگیزگی ناشر برای تجدید چاپ این گونه کتابها را از بازار رسمی خارج کرده است. اما با یک آمار سرانگشتی نیز میتوان فهمید که ادبیات معاصر سهم زیادی از کتابهای افستی دارد.
رو زمینی یا زیر زمینی؟
این بازار زیر زمینی کتاب به خودی خود چیز بدی نیست کتابهای افست حتی با انگیزه بیشتری تهیه و خوانده میشوند. خوانده میشوند اما انگار دیده نمیشوند. انگار کتابهایی که افست میشوند از نقد و نظر در فضای رسمی محروم میمانند وانگار از تاریخ ادبیات و کتابهای رسمی تبعید میشوند و فرصت اثر گذاری لازم را ندارند. اما مجرای دیگر انتشار کتاب غیر از چاپ رسمی و افست شدن انتشار کتاب در اینترنت به صورت کتاب مجازی یا اینترنتیست که احتمالا انتخاب اول نویسندههای کار اولی است. اما کتابها در اینترنت به خصوص در سایتهای زیر زمینی یا شبکههای اجتماعی با تأسی از فضای موجود به جای نقد "لایک " و" دیس لایک" میشوند و از این نظر با همان مشکلات کتابهای افستی روبهرو هستند: محروم ماندن از فضای نقد و نظر و در نهایت عیار سنجی تاریخ.
محمد قاسمی