سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ادبیات تجربی اصطلاح نویی نیست... معمولا این اصطلاح برای آثاری بدیع، نو و تجربه گرا استفاده می‌شود که ایده‌ و طرحی نو برای پیش کشیدن مسائل، و نوشتن اثر داستانی ارائه می‌دهند... از قدیم الایام هم بوده است... می‌توانید کلی رمان قرن هجدهمی پیدا کنید که آثار تجربی به حساب می‌آیند... مثلا کتاب "زندگی و عقاید آقاید تریسترام شندی" اثر لارنس استرن یا "ژاک قضا و قدری" دنی دیدرو. در ادبیات داستانی معاصر هم تا دل‌تان بخواهد هستند نویسندگانی که در آثار داستانی‌شان تجربه‌ای نو می‌کنند و اثری بدیع می‌آفرینند.

معمولا نویسندگانی از این دست توجه ویژه‌ای به مسئله زبان دارند و حواس‌شان جمع است که از "زبان" تنها برای انتقال اطلاعات و مفهوم بهره نبرند. از سوی دیگر آن‌ها سعی می‌کنند طرح نویی نیز در روایت داستان‌های‌شان داشته باشند. به عبارت ساده‌تر نویسندگان تجربه گرا از ساختارهای روایی تجربه شده استفاده نمی‌کنند. این نویسندگان گاه از ژانرهای دیگر هنری برای ارئه اثر داستانی‌شان بهره می‌برند و در تلاشند اثرشان را از بُعد تک ساحتی داستان بیرون بیاورند.

محمدرضا کاتب

محمد رضا کاتب می‌گوید: هر دوره‌ای مختصاتی دارد که برای نشان دادن آن باید ابزارهای مورد نظرش را پیدا کنیم.  این جزیی از وظایف هنرمندان ونویسندگان هر دوره ای است. و برای نشان دادن کامل تکه‌های دور از خودمان در این زمان ما باید با ابزار های جور واجور،  ساحت‌های مختلف‌مان را کنار هم قرار بدهیم تا بتوانیم به چهره‌ی کامل خودمان و جهان بین ساحتی مان دست پیدا کنیم.  او توضیح می‌دهد: ما الان در دهه 30 یا اروپای 100سال پیش نیستیم که همان نسخه‌های کهنه را باز برای ادبیات‌مان بپیچیم.  دوستانی که این گونه فکر می‌کنند در گذشته جا مانده‌اند و باید یک توک پا تشریف بیاورند به امروز.

کاتب معتقد است:  جهان امروز ما  شبیه پازلی لغزنده و بی شکل است که می‌تواند هر شکلی را در خودش جا بدهد.  دیگر امروز یک تکه کوچک واغراق شده ما نمی‌تواند تمام ما را نمایندگی کند.  و اگر ما چشم‌مان را ببندیم و مثل گذشته بگوییم  فقط این تکه‌ کوچک هستیم خودمان را دست انداخته‌ایم.  واقعیت،  فرا واقعیت،  متافیزیک و... این‌ها همه جزیی از ما هستند و درون ما زندگی می‌کنند،  فقط باید به‌شان فرصت بدهیم تا خودشان را به ما نشان بدهند.  نمی‌توانیم فقط به یک تکه‌مان بسنده کنیم و باقی تکه‌های‌مان را ندیده بگیریم.  ازآن سو همه تکه‌هامان هم در یک لایه و ساحت نمی‌گنجند و اگر هم به زور بگنجند نمی‌توانند کنار هم به خوبی رشد کنند و به بلوغ برسند.

این نویسنده که به تازگی رمان "بالزن‌ها"ی او در نشر ققنوس منتشر شده است، می‌گوید: ما سر یک شاهراه گیر افتاده‌ایم.  از یک طرف نمی‌توانیم تکه‌های‌مان را از خودمان جدا کنیم و مثلا بگوییم همه چیز خلاصه می‌شود در  یک نوع واقعیت. چون امروز ما با واقعیت‌های بی شماری رو به رو هستیم.  و وقتی می‌گوییم واقعیت، منظورهرکسی یک جور واقعیت است. و هر چیز دیگری هم که بگوییم اشاره به یک نوع آن داریم و بقیه را حذف می‌کنیم. پس دیگر نمی‌توانیم به سادگی تکه‌های خودمان را ندیده بگیریم. از آن طرف هم همه‌ تکه‌های‌مان در یک لایه و بستر نمی‌گنجند.  پس چاره ای نداریم به جز آن که در سطح‌ها ولایه‌های مختلف تکه پاره‌ها خودمان را یک جوری جا بدهیم. و هر چه اثرمان لایه‌ها و سطوح بیشتری داشته باشد می‌توانیم به تکه‌های بیشتری از خودمان اشاره کنیم، و هر تکه از خودمان را که حذف کنیم قسمتی از روح وجسم مان را حذف کردیم.

محمد حسن شهسواری

محمد حسن شهسواری درباره این مسئله که "خود مسأله کارهای تجربی محل سؤال است. شما اگر یک کتاب منتشر کنید که در آن فقط 3000 هزار بار واژه "اما" را تکرار کرده باشید، امکان دارد در تاریخ ادبیات یک نمونه دیگر این‌چنینی هم وجود داشته باشد. در واقع در ادبیات به خاطر کثرت آثار هنری، این احتمال وجود دارد که نمونه کار شما در هر کجای دنیا هم انجام شده باشد و این مسأله با اصطلاح اثر تجربی تناقض دارد" می‌گوید: حرف‌تان را قبول دارم اما به هر حال باید سعی کنیم این احتمالات را در نظر نگیریم که در فلان جا و در فلان سال ممکن است چنین تجربه‌ای رخ داده باشد. همچنان که ما آن انتظار را در نظر می‌گیریم، این احتمال هم وجود دارد که اصلاً چنین چیزی تجربه نداشته باشد.

او ادامه می‌دهد: ولی خب هیچ نویسنده‌ی تجربه‌گرای به دردبخوری به سراغ چیزی که پیش از کار شده نمی‌رود. به همین دلیل است که نویسندگان کمتر سراغ رمان تجربی می‌روند. چون کار سخت‌تری است. معروف‌ترین رمان ایرانی که می‌توانم در این زمینه برای‌تان مثال بزنم، رمان "آزاده خانم و نویسنده‌اش" اثر رضا براهنی است. تجربه کردن در داستان کوتاه ریسک کمتری دارد چون یک کار تجربی در داستان کوتاه نهایتاً یک یا دو ماه وقت نویسنده را می‌گیرد اما یک رمان تجربی دو سه سال زمان می‌برد. من برای رمان "شب ممکن" سه سال وقت گذاشتم و برای نوشتن رمان "میم عزیز" یک مقدار حرفه‌ای‌تر شدم و آن را یک‌ ساله به تحریر درآوردم. به همین خاطر است که نویسنده‌ها یک مقدار کمتر به سراغ رمان‌های تجربی می‌روند.

محمد حسن شهسواری که به تازگی رمان "میم عزیز" او منتشر شده و به چاپ دوم رسیده است در پاسخ به این سوال که "به نظرتان ساخت‌گریزی، هنجارگریزی و تجربی بودن یک اثر، خصیصه‌ای ایجابی یا سلبی به حساب می‌آید؟" جواب می‌دهد: من معتقدم که این مسئله، نه یک خصیصه ایجابی محسوب می‌شود نه یک خصیصه سلبی. کما این‌که در دنیا الآن دارد از هر دوی این گروه کار تولید و منتشر می‌شود و در مورد هر کدام، یک سری کارهای موفق وجود دارد و یک سری کارهای ناموفق.

یکی از کتاب‌هایی که به تازگی منتشر شده است و به نوعی می‌توان آن را در دسته آثار تجربی قرار داد مجموعه داستانی "سیاهی چسبناک شب" اثر نویسنده و مترجم معاصر، محمود حسینی زاد است.

وقتی درباره شعر حرف می‌زنیم، کسی تعجب نمی‌کند که مسئله فشردگی زبان یا ساختار یکه و ساده نشدنی‌اش را پیش بکشیم، اما همیشه دیوار داستان برای تدقیق در مسائل اینچنینی کوتاه است، چون لابد رسالتش انتقال مفهوم است. آنچه در ساخت زبانی مجموعه داستان “سیاهی چسبناک شب”، و خصوصا در دو اثر “سیاهی چسبناک شب” و “هرم یادها”  در این مجموعه دیده می‌شود، نگرش تجربی مولف این آثار به مسئله زبان است. محمود حسینی زاد در این مجموعه داستان سراغ ادبیات تجربی را گرفته است. او روایتی بدیع و زبانی نو خلق کرده است که البته بر داستان‌های این مجموعه که شکلی نو دارند، خوب نشسته است.حسینی زاد از قصه نوشتن در این داستان‌های تجربی دست نشسته است، اما ساختاری ویژه به کارهایش بخشیده.

2470851

داستان کوتاه “سیاهی چسبناک شب” به 30 اپیزود کوتاه تقسیم می‌شود، و هر اپیزود تصویری خاص از داستان در ذهن ما ترسیم می‌کند. شاید در قرائت اول، این تصاویر اسکیزوفرن و متشتت به نظر برسند اما در واقعیت در ساختی یگانه و منسجم، توانستند به وحدت روایی-داستانی اثر وفادار باقی بمانند. محمود حسینی زاد پیشتر نیز مولف آثاری تجربی بوده است، اما به نظر می‌آید در “سیاهی چسبناک شب” توانسته امضای مشخص‌تری از خود پای داستان‌هایش مرقوم کند.

امتیاز ویژه داستان‌های این مجموعه این نیست که آثاری بدیع هستند، چرا که به خودی خود این ویژگی امتیاز به حساب نمی‌آید؛ محمود حسینی زاد در داستان‌های کوتاه این مجموعه به واسطه پیش کشیدن ساختار نو داستان‌هایش جهان تماتیک پیچیده‌ای خلق کرده است که مخاطب را درگیر می‌کند.