گروه فرهنگی خبرگزاری هنر ایران: محمدباقر مفیدیکیا درباره حمایتهای مرحوم طالب زاده از دو اثرش گفت: در ایامی که برخوردهای زردی با «ایستاده ایم 2» صورت میگرفت و تلاش میشد با دروغ و آمارسازی، بحثهای حاشیهای حول این اثر شکل بگیرد؛ آقای طالب زاده به نوع دیگری با این مسئله برخورد کرد.
مفیدیکیا افزود: پشت صحنۀ آن ماجرا، دعوای برخی از افراد با برخی از نهادها بود و همین، بهانهای شده بود تا بحثهای مالی این کار را پیش بکشند و شبهاتی مطرح کنند. آقای طالب زاده چون آدم با سوادی بود و نگاه فنی به کارها داشت و از طرفی هم به لحاظ تکنیکی، سینما را خوب می شناخت، به ارزش فنی کارها آگاه بود.
این کارگردان گفت: او ارزش دستاوردهای فرمی و محتوایی ایستادهایم2 را میدانست و برای همین از کار حمایت کرد. چرا که میدانست پشت صحنه آن، اختلاسی و حیف و میلی رقم نخورده و برعکس با چه مشقتی تولید شده و هزینهها صرف ایجاد یک دستاورد فنی و هنری و محتوایی شده است.
مفیدیکیا بیان کرد: فیلمی مثل «محمد (ص)» آقای مجیدی چه بسا یک دهم هزینهاش هم در گیشه برنگشته باشد ولی یک دستاورد فنی- هنری داشته است. حتی دستاورد دیپلماتیک و فرهنگی داشته است. هزینه کردن صرفاً این نیست که کار در گیشه بفروشد. هر چند که در مسئله نماهنگ، گیشه موضوعیتی ندارد.
وی ادامه داد: آقای طالب زاده در یک نشست خبری، از دستاورد فنی و هنری «ایستادهایم 2» دفاع کرد و گفت اینجا کار هنری حرفهای انجام شده است و بعضی از تکنیکها برای اولین بار در ایران اتفاق افتاده است.
مفیدی کیا اضافه کرد: او چون شاگرد استفان شارف بود و در دانشگاه کلمبیا، سینما خوانده بود و به لحاظ آکادمیک از خیلیها جلوتر بود. من در دانشگاه صدا و سیما با خیلیها کلاس کارگردانی و فیلمنامه نویسی داشتم و شاگرد خیلی از آدمهای معروف سینما بودم ولی ایشان به دلیل اینکه در بطن امریکا، سینما خوانده بود به شدت حرفهای آموزش میداد. زیباشناسی کادر، زیبایی شناسی تصویر، ریتم، تدوین و کارگردانی را خیلی خوب تدریس میکرد. از این نظر میشود گفت که در حقیقت یک معلم بسیار خوب و فنی بود.
این فیلمساز خاطرنشان کرد:نحوه تدریس و آموزش ایشان خیلی مدرن بود. روش دیگر اساتید خیلی سنتی و شخصی و سلیقهای بود اما برخورد آقای طالب زاده خیلی فنی و مهندسی بود. یعنی ایشان دکوپاژ معکوس یا آنالیز تصویری را بر اساس متدهایی که در امریکا یاد گرفته بود به ما آموزش میداد و به همین خاطر تدریس منحصر به فردی داشت.
وی تصریح کرد: او از هنرجویانش حمایت ویژهای انجام میداد. مثلاً هنرجویی که کار عملی انجام میداد اگر خروجیاش قابل تأمل بود، ایشان از همه توان خود استفاده میکرد تا هنرجو یا فیلمسازی را که تازه این مسیر را آغاز کرده و در این حوزه توانمند است به فضای رسانه معرفی کند. مثلاً از او برای حضور در برنامه راز دعوت میکرد یا در جشنواره عمار به نوعی آنها را معرفی میکرد. در هر صوت این چتر حمایتی را از او دریغ نمیکرد. کسی نبود که به آموزش دادن صرف اکتفا کند، بلکه هنرجو را دنبال میکرد و اگر کاری را میپسندید از آن حمایت میکرد و اگر به مشکلی بر میخورد تلاش میکرد آن مشکل را برطرف کند. با یک حالت پدرانه برخورد میکرد و صرفاً یک معلم نبود. بالاتر از معلم بود.
وی افزود: همچنان که در خصوص فیلم «لکه» هم از ما حمایت کرد. اولین برخورد ایشان با این فیلم، یک برخورد فنی و هنری بود و اصلاً برخورد سیاسی نبود. بنده و آقای شفاه به خاطر همین فیلم به برنامه راز دعوت شدیم. ایشان در آن برنامه، اصلاً درباره موضوع فیلم صحبت نمیکرد بلکه به مسائلی درباره قاب بندی و دکوپاژ و زیبایی شناسی فیلم پرداختند. ایشان معتقد بود این فیلم به لحاظ زیبایی شناسی و سینمایی ویژگیهایی دارد که قابل بررسی است. اصلاً آنجا بحث سیاسی فیلم مطرح نبود. کاملاً هنری به مساله نگاه میکرد و اصول سینمایی و سبک کار برایش مسئله بود و در برنامه هم با این نگاه به لکه پرداخت.
مفیدی کیا در پایان گفت: بعضی از آدمها جایگزین ندارند. آقای طالب زاده از جمله کسانی است که جایگزین نداشت و ندارد به خاطر اینکه ذوابعاد بود و ویژگیهای مختلفی داشت. مشابه بعضی از توانمندیهای او در فرد دیگری نمونه ندارد؛ مثل ارتباطاتی که با آدمهای مختلف، در سطح بین الملل داشت.
کسی مثل الیور استون وقتی به ایران آمد شاید تنها کسی که خیلی تحویل گرفت آقای طالب زاده بود. حتی در دیگر جمعهای سینمایی هم که رفته بود چندان از آنها خوشش نیامده بود ولی ارتباطش با آقای طالبزاده خیلی خوب بود. در برنامه زنده تلویزیونی هم که حاضر شد فقط با آقای طالب زاده صحبت کرد.