سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم سینمایی "یک روز طولانی " به کارگردانی بابک بهرام بیگی با بازی رضا بهبودی، شبنم مقدمی و علیرضا آرا در گروه هنر وتجربه در حال اکران است.
داستان فیلم درباره فردی به نام شاهین است، یک هنرمند نقاش که پس از سالها از آلمان به ایران سفر میکند و برای یک روز قصد دارد به زادگاهش بازگردد، اما برادر شاهین او را درگیر مسئلهای میکند که شاهین را سر دوراهی اخلاقی قرار میدهد که در آن مفهوم خوبی و بدی و اخلاق و غیر اخلاق مشخص نیست.
برادر شاهین در مقام طلبکار او را برای به دام انداختن فرد بدهکار درگیر ماجرا میکند و شاهین در این میان با سارا دختر مرد بدهکار مواجه میشود و به خاطر دروغی که در ابتدا به او گفته است، قول میدهد که پدر را به نزد او بازگرداند؛ اما در میان راه با همسر مرد بدهکار روبهرو میشود که برای به دست آوردن حضانت فرزندش تمایلی به همکاری با شاهین برای بیرون آوردن همسر سابقش ندارد. همین موضوع و فراهم کردن شرایط و پول لازم، باعث میشود تا شاهین نیم روزی را که میخواست در زادگاه خودسر کند به یک روز کامل تبدیل کند و در پی آن آشفتگیها و سرگردانیهایش را در معرض دید مخاطب بگذارد.
فیلم روایت پیچیدهای ندارد و موضوع آن کاملاً مشخص است. فردی ناخواسته وارد موضوعی میشود و زمانی که میفهمد اتفاقی که در آن حضور داشته موجب ناراحتی کودکی خردسال شده است برای جبران آن تلاش میکند؛ اما این روایت چنان کلاف سردرگم و کشداری در طی فیلم میشود که مخاطب را بیحوصلهتر از آن میکند تا با فراغ بال بر روی صندلی سینما بنشیند و آن را دنبال کند.
از سوی دیگر کارگردان برای اینکه بتواند درونگرایی کاراکتر اصلی فیلم یعنی شاهین را بیشتر در معرض نمایش بگذارد، نتوانسته موفق عمل کند و بیش از هر چیز بازی رضا بهبودی را تبدیل به یک بازی بیروح و بدون انسجام کرده است که این خود نقطهضعفی برای فیلم است.
"یک روز طولانی " را میتوان در زمره فیلمهای خیابانی دانست، چرا که بیش از هر چیز از لوکیشنهای خارجی برای پیشبرد قصه بهره گرفتهشده است و کارگردان بیش از هر چیز علاقهمند است برای این روزمرگی و اتفاقاتی که ممکن است برای هرکدام از ما در زندگی عادی رخ دهد بهجای موسیقی از صدای محیط استفاده کند، زندگی روزمره آدمها و مکالمات آنها در عادیترین و سادهترین شکل ممکن.
فیلم درواقع قصد دارد به مفهومیترین شکل ممکن روزمرگیها و اخلاقیترین موضوعات زندگی را که گاهی بهراحتی از کنار آن عبور میکنیم نشان دهد و به مخاطب گوشزد کند که زندگی امروز، بسیاری از اخلاقیات گذشته را ازدستداده است.
کاراکتر شاهین به خاطر دروغی که به سارا دختر مرد بدهکار گفت و خود را دوست پدرش خواند تا از سادگی کودک استفاده کند مقصر میداند و تلاش میکند دروغی را که به این کودک گفته است جبران کند، درواقع تلاش برای درست و نادرست، حقیقت و دروغ در این فیلم دیده میشود و فضای ساکن و حزنآلود فیلم بهنوعی نشاندهنده فضای حاکم بر زندگی ماشینی امروز است که کسی به فکر اخلاقیات نیست و آنکسی هم که درگیر این ماجراست عمدتاً با تضادهای درونی و بیرونی مواجه است که تمیز آن عمدتاً کار را سخت میکند.
به نظر میرسد "یک روز طولانی میتوانست " خیلی راحتتر و روانتر و با شادابی بیشتری به این نکته اساسی و حیاتی زندگی امروز ما انسانها اشاره کند، در زمانی کوتاهتر میشد مخاطب را روی صندلی با اشتیاق نگه داشت. این در حالی است که کارگردان "یک روز طولانی " معتقد است، "این فیلم هم به لحاظ سرمایه کاملاً مستقل است و هم به لحاظ مضمون. حتی رویکردمان هم جزو سینمای مستقل است. از اول هم میدانستیم که این فیلم شاید به مذاق مخاطب عام خوش نیاید و موردپسند جشنوارهها هم نباشد. هر ایدهای، هر فیلمنامهای و هر متنی شیوهای را میطلبد و خودش به ما میگوید که با چه فرم و استایلی کارکنیم. این فیلمنامه چنین بستری را میطلبید و من دوست داشتم نخستین فیلم، فیلم خودم باشد. ممکن است در فیلمی دیگر قصه نوع دیگری از روایت را طلب کند که به مخاطب عامتر بیندیشیم. ما از ابتدا این فیلم را برای مخاطب خاص ساختیم. مهم این است که حرف خودمان را زدیم."