سرویس سینمایی هنرآنلاین: بخشی از کارنامه سینمایی پربار ناصر تقوایی شامل آثاری میشود که او در آنها به جغرافیای اقلیمی و فرهنگ بومی و آدابورسوم آیینی و مذهبی مردمان خط جنوب ایران میپردازد.
اخیراً سه فیلم کوتاه "کشتی یونانی"، "تمرین آخر" و "تعزیه" در سینماهای هنر و تجربه به نمایش درآمده است که فرصت خوبی برای تجدیددیدار با فیلمسازی است که به طرز منحصربهفرد و بینظیری از دل عناصر بومی و اقلیمی زادگاهش اصالت ملی را یادآوری میکند که آن را فراموش و گم کردهایم و به میانجی این هویت محلی و ملی است که از مرزهای سرزمینش فراتر میرود و به یک امر جهانی پیوند مییابد.
در "کشتی یونانی" تقوایی از طریق پرداختن به یک سنت آیینی و رسم قبیلهای که پیرامون بیماری غریب و مرموز بادجن و مراسم تکاندهنده زار شکل گرفته است، دغدغههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود را در زمینه سیطره و هجوم بیگانه بر هویت بومی و اقلیمیمان بیان میکند و مرثیهای تغزلی و شاعرانه بر سرگشتگی و تک افتادگی انسان معاصری میسراید که با دشواری اندوهباری میکوشد در دنیای پیشرفته و مدرن پیرامونش ریشههای خود در آبوخاک اجدادیاش را حفظ کند و بدون اینکه از آداب و سنتهای کهن خود دست بکشد، قواعد و سبک زندگی مدرن را نیز بیاموزد.
همین دیالکتیک و چالشی که انسان بومی در مواجهه با جهان مدرن از سر میگذراند، اجازه نمیدهد که فیلم به ورطه تقدیس بدویت و موضعگیری منفی در برابر مدرنیته تبدیل شود و در عوض تناقضات و تنشهای پیش روی مردمانی را بازنمایاند که هنوز نمیدانند چطور به جزئی از فرهنگ جهانی درآیند، بیآنکه هویتشان در آن مستحیل شود.
تقوایی در "تمرین آخر" اجرای تعزیه حر دلاور در تکیهای در شهر زواره را به تصویر میکشد و از آنجا که تعزیه اساساً نمایشی است که تماشاگرانش جزئی از آن به حساب میآیند، تقوایی تلاش میکند تا جای خالی تماشاگران را پر کند و مخاطبان فیلمش در دنیای خارج از قاب را به فضای درونی پیرامون اجرای تعزیه در فیلمش بکشاند. درواقع از لحاظ فضاسازی و قاببندی و نورپردازی به گونهای عمل میکند که گویی صحنههای مرتبط به تعزیه از زاویه دید تماشاگرانی غایب به تصویر کشیده و چشم دوربین خود را بجای صدها نگاهی جایگزین کرده است که به صحنه تعزیه خیره شدهاند. با چنین رویکردی تقوایی موفق میشود از یک مراسم آیینی راهی برای رجوع و بازگشت به مفهوم تاریخی آن بگشاید و آن را به روح پرشور و فناناپذیر واقعه کربلا پیوند دهد و ما به عنوان مخاطبان فیلم ما به ازای کسانی قرار بگیریم که توانستهایم در طول تاریخ سفر کنیم و چشم بدوزیم به آن رخداد عظیم تاریخی که در قالب تعزیه پیش چشمانمان بازسازی میشود.
تقوایی در مستند "تعزیه" که سیر تکوین و تطور و تکامل تعزیه را به ثبت تصویری درمیآورد، با نگاهی سرشار از حسرت و اندوهی عمیق به مناسک و سنتهای آیینی و ملی در حال زوال مینگرد و ما تلاش ناامیدانه فیلمسازی را میبینیم که از جان خویش میکاهد تا مراسم و آداب قدیمی سرزمین مادریاش را در میان قابهای مسحورکننده و جادویی خود جاودانه کند و جلوی فراموشی و نابودی آنها را بگیرد و این حس را به وجود آورد که حفظ و بقای زادگاه و موطن انسان در تثبیت و پایداری سنتها و مناسک و آداب قدمت داری است که با هویت و گذشته و اصالت ما پیوند دارد. به همین دلیل مستند "تعزیه نه فقط اثری در جهت معرفی و شناساندن یک مراسم آیینی است، بلکه تلاشی در جهت تداوم و ماندگاری آب و خاکی است که فیلمساز به آن مهر میورزد و هرگز از آن دل نکنده است.