به گزارش هنرآنلاین، در این برنامه مصطفی شیری، دبیر کارگروه نمایش انجمن کارگردانان مستند به همراه کارگردانِ فیلم و دکتر مینو خانی (کارشناس مهمان) حضور داشتند.

در ابتدای نشست محمدحسن دامن‌زن درباره ساخت فیلم و آشنایی‌اش با شخصیت اصلی فیلم (زهره تنکابنی) گفت: هر فیلمسازی بر اساس تفکرات اجتماعی خودش موضوعی را انتخاب می‌کند و موضوع خانم تنکابنی و زندگی‌شان هم برای من جذاب بود. فکر کردم جا دارد در مورد ایشان فیلمی ساخته شود. از طریق مادر یکی از دوستان با خانم تنکابنی تماس گرفتم و ایشان هم با روی باز بنده را پذیرفتند و قبول کردند فیلم ساخته شود.

مینو خانی (کارشناس جلسه) صحبتهایش در خصوص فیلم را اینگونه آغاز کرد: من میخواهم از آخر فیلم شروع کنم. فکر می‌کنم بروز احساسات شخصیت اصلی فیلم در بسیاری از پلان‌های فیلم با ثبات و اثرگذار بوده است و زندگی با رنج سالیان این را ایجاد کرده بود. رنج تحمل کردن در سالیان، یک ثباتی را در چهره ایشون نمایان کرده است. انتهای فیلم بدین ترتیب بسیار جذاب تمام شد. خاطره‌ی شفاهی، این فیلم را متفاوت و برجسته می‌کند. ما فارغ از سوگیری های سیاسی می‌دانیم که خاطرات شفاهی هر کدام از افرادی که طی این سالها درگیر نوعی مسائل اجتماعی و سیاسی بودند در حکم قطعات مختلف یک پازل هستند که باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانند روایت‌گر تاریخ معاصر ایران باشند. به هر حال این فیلم در کلیتش با همه رنج و دردی که حتی اگر مخالف باشیم حس می‌کنم هم‌زادِ آن می‌شویم و در فیلم با شخصیتی همراه هستیم یک قطعه از تاریخ معاصر را روایت میکند.

هر چند در صحنه‌های آخر دیدیم که افراد دیگری هم با خانم تنکابنی درد مشترک داشتند و این وصف به ما نشان می‌دهد که این بخشی از پازلی بوده که در شرایط اجتماعی و سیاسی بر مردمان این سرزمین حاکم بوده است. مهم است که این‌گونه فیلم‌ها ساخته شود، جدا از رویکرد سیاسی می‌گویم هر شکلی از تاریخ سیاسی وقتی به ثبت می‌رسد، این قطعات پازل را کامل می‌کند و شناخت آیندگان رو نسبت به یک برهه زمانی بیشتر خواهد کرد.

فروید در مورد روان زخم جمعی و ارتباط آن با اثر هنری اینطور بیان می‌کند که روان زخم جمعی تعداد زیادی را درگیر می‌کند. جنگ‌ها و انقلاب‌ها روان زخم جمعی برای ما ایجاد می‌کنند، برای آن مردمانی که با آن همراه هستند یا نیستند.

بنابراین یکی از مهمترین وجوه این فیلم بازنمایی این روان زخم جمعی است که ما با دیدن آن و مواجهه با شخصیت‌هایی که به آن دچار و درگیرش بودند و سالها با آن رنج زندگی کردند و حالا با دیدن اثر آزاد می‌شود. بنابراین غیر از ثبت خاطره شفاهی، افرادی که درگیر این مسئله بودند، آن روان‌زخم جمعی به یک همراهیِ جمعی و نوعی التیام منجر می‌شود و از این بابت به آقای دامن زن تبریک میگویم که به هر حال ساخت این اثر فارغ از فرم و ارائه زیبائی که داشت و حال و هوای عاشقانه‌اش، یکی از مهمترین وجوهش همین بوده است.

محمد حسن دامن زن در ادامه بیان داشت:

عشقی که در زندگی‌ خانم تنکابنی وجود داشت و در زمانی که از مشکلاتی که داشتند عبور می‌کردند مثل یک جواهر درخشان خودش را نشان می‌داد. آن عشق برایم خیلی مهم بود. حالا خارج از مسائل سیاسی و حزبی اون چیزی که خیلی خودش را این وسط نشان می‌داد همین عشق بود.

خاطرم هست که یک روز خانم تنکابنی گفتند بنده رو عضو سازمان نمیکردند، پرسیدم چرا؟ چون یکی از خانمها گفته بودند ایشون اینقدر همسرشان را دوست دارند که اگر یک روز سازمان بگوید کاری را انجام بدهید ایشون میفرمایند همسرم هم باید با من باشند. این است که وقتی عشق وجود داشته باشد عشق دوم هم نمود پیدا می‌کند، عشق به مبارزه، عشق به آزادی و عشق به عدالت که در فیلم هم دیده می‌شود.

مینو خانی منتقد مهمان نشست  در ادامه افزود:

زندگی توام با درد و رنج است. اتفاقا اگر فیلمساز صرفا دنبال تحلیل سیاسی می‌رفت حتما این احساس را در پایان فیلم نداشتیم و اتفاقا پیوند زدن مسئله‌ای به شدت سیاسی با زندگی جاری فرد باعث ایجاد یک قصه و ماندگار شدنش در ذهن ما می‌شود و با آن همراه می‌شویم. شخصیت اصلی اثر در روایت فیلم اول عاشق رضا شده بعد فعالیت سیاسی داشته‌اند. و البته هیچ فیلم یا روایتی حتی در یک کتاب نمی‌تواند همه وجوه را در بر بگیرد. هم از نظر راوی و هم کسی که ثبتش می‌کند.

نشست با پرسش و پاسخ و مشارکت مخاطبان و طرح نظرات تعدادی از مستندسازان درباره برگردان تاریخیِ متاثر از روایت عاشقانه‌ی فیلمساز در اثرش ادامه پیدا کرد.

انتهای پیام