به گزارش هنرآنلاین، در ابتدای این نشست امید نجوان در مورد روند ساخت فیلم گفت: این مصاحبه و گفت وگویی که در فیلم می‌بینید  سال ۷۷ انجام شد و در حقیقت همان‌گونه که در خود فیلم نیز اشاره می‌شود قرار بود این گفت وگو در قالب یک پرونده در مورد شیوه‌های مختلف کارگردانی در سینمای ایران  انجام شود و یک فهرست ۱۰ نفره بود و گفت وگو‌های سه نفر از آن فهرست را من انجام دادم که یکی زنده‌یاد خاچیکیان بود، دیگری زنده‌یاد پوراحمد و نفر سوم هم ابوالفضل جلیلی، بعد از آن سال‌ها گذشت و من کاملاً این گفت وگو و نوار کاستش را فراموش کرده بودم تا اینکه در یکی از دوره‌های جشنواره سینما حقیقت فیلم «هیچکاک تروفو» را دیدم و برایم خیلی جالب بود که یک فیلم بر اساس صدای باقیمانده از یک گفت وگو ساخته شده است و چون آقای خاچیکیان را نیز همیشه در سینمای ایران به‌عنوان آلفرد هیچکاک سینمای ایران می‌شناختند ناگهان این در ذهن من جرقه زد  که این گفت وگو می‌تواند عاملی برای ساخت یک فیلم شود

وی ادامه داد: بخش‌هایی که شما در این فیلم می‌بینید بعد از سال‌ها و درگذشت زنده‌یاد خاچیکیان اولین‌بار است که منتشر می‌شود و اولین‌بار است که این اطلاعات از زبان ایشان به مخاطب منتقل می‌شود در اواسط کار می‌دیدم که لازم است دوستانی که به‌خصوص در زمینه تاریخ سینمای ایران فعالیت کرده‌اند بیایند و در فیلم این توضیحات را بدهند که اساساً  خاچیکیان چه جایگاهی در تاریخ سینمای ما داشته است 

نجوان

 امید نجوان در مورد بازخوردهایی که تاکنون درباره فیلم  وجود داشته گفت: واکنش‌ها بسیار خوب بود و همه نظر مثبت و خیلی خوبی نسبت به فیلم داشتند من تمام تلاش خودم را کردم که از این مصاحبه یک فیلم در بیاورم تا در تاریخ بماند.

هوشنگ گلمکانی روزنامه‌نگار، نویسنده و منتقد سینما نیز طی سخنانی با اشاره به  کیفیت فیلم ساموئل خاچیکیان یک گفتگو  تأکید کرد: این فیلم اگر برای نسل جوان و نسلی که آن دوره نبودند یک‌جور نگاهی به تاریخ است برای من و  افراد بسیاری  نوعی تجدید خاطره است با دورانی که این فیلم‌ها را در سینما می‌دیدیم 

 وی ادامه داد: خاچیکیان اولین فیلمساز تاریخ‌ساز سینمای ایران بوده است البته  افرادی مانند مرحوم کوشان نیز به نحوی پایه‌گذار بودند حتی بیشتر از آن سپنتا ولی آنها کسانی بودند که به‌صورت دوره‌ای کارهایی انجام دادند و سپس رها کردند؛ اما خاچیکیان در واقع چیزهایی به‌عنوان فرم سینمایی را در آن دوره جدی کرد. کاری که خاچیکیان کرد کار خیلی بزرگی بود بخصوص در دورانی که در سینمای ایران همه چیز به تعبیری در مرحله جنینی بود 

   وی با اشاره به اینکه خاچیکیان در آن زمان به هیچکاک ایران معروف بود افزود: سبک سینمای خاچیکیان از سینمای اکسپرسیونیستی آلمان آمد و بعد وارد فیلم نوآر شد و بعد تبلورش در فیلم‌های هیچکاک دیده شد و عموم مردم بیشتر این قسمت داستان را می‌شناختند به همین دلیل  خاچیکیان نیز با همین عنوان معروف شد.

گلمکانی

گلمکانی  با  اشاره به اینکه فیلم امید نجوان می‌توانست تدوین بهتری داشته باشد افزود: در این مستند به اهمیت نور، قاب‌بندی و این‌گونه عناصر در فیلم‌های خاچیکیان اشاره شده اما  یک نکته‌ای که گفته نشده است این است که یکی از عناصر خیلی مهم برای خاچیکیان، ریتم در صحنه‌های اکشن بود. خاچیکیان ریتم تند را خیلی دوست داشت و کاری که از نظر فنی می‌کرد این بود که فیلم‌ها را به‌جای ۲۴ فریم در ثانیه به‌صورت ۲۲ فریم در ثانیه  فیلم‌برداری می‌کرد و  اگر در همین مستند به صحنه‌های اکشن فیلم‌های خاچیکیان دقت کنید می‌بینید یک مقدار تندتر از حد معمول است و این ترفند ۲۲ فریم در ثانیه از ابتکارهای خاچیکیان بود که بعید می‌دانم کس دیگری این کار را کرده باشد. شاید امروز به نظر بیاید که این سرعت زیاد مصنوعی است؛ اما او با یک هدف زیبایی‌شناسانه و در جهت تأثیر بر مخاطب این کار را کرد.

  وی ادامه داد: من وقتی این مستند و آن فیلم هیچکاک تروفو را دیدم خیلی حسرت خوردم که چرا طی این چهل و اندی سالی که کار مطبوعاتی می‌کردیم و این‌همه مصاحبه انجام دادیم نوارهای مصاحبه‌ها را نگه نداشتیم البته تعدادی موجود است؛ اما اگر همه این نوارها می‌ماند متریال بسیار خوبی بود حال نه برای فیلم‌های بلند این‌چنینی اما می‌شد از آنها استفاده‌های زیادی کرد.

گلمکانی دررابطه‌با چالش‌هایی که  ساموئل خاچیکیان  در دوران فعالیت خود داشت گف: من پیش از انقلاب با او مصاحبه‌ای انجام دادم و متوجه شدم که او همچنان اجاره‌نشین است و خیلی تعجب کردم که کارگردانی بااین‌همه اهمیت و موفقیت و آن انبوه جمعیتی که جلوی سینماهای نمایش‌دهنده فیلم‌هایش صف می‌کشیدند همچنان اجاره‌نشین باشد و این سؤال را نیز از او پرسیدم؛ اما دقیقاً یادم نیست که چه گفت؛ اما یادم است که جوابش بسیار معصومانه بود. ساموئل خاچیکیان فردی بود که به‌اصطلاح امروزی خودش را نمی‌فروخت هرچند که آرمان سیاسی نداشت؛ اما بر اساس آن جنبه اخلاقی وجودش دوست نداشت بر خلاف آنچه که به آن معتقد است عمل کند و این خصلت آقای خاچیکیان باعث شد که به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین و مهم‌ترین کارگردانان سینمای ایران از حداقل‌های امکانات رفاهی کارگردانی در این سطح محروم باشد. 

 وی ادامه داد: شاید خاچیکیان بلد نبود از موفقیت‌هایشان استفاده اقتصادی کنند او یک حالت معصومانه‌ای داشت، گویی با کودکی روبرو هستید که کار جالبی انجام می‌دهد اما شاید حتی خودش نیز اهمیت کاری که انجام می‌دهد را نمی‌داند ازاین‌جهت رفتار او را معصومانه می‌دانم.

مهرداد

 گلمکانی افزود:  سینمای ایران در سال‌های زیادی گرفتار کلیشه‌ها شد؛ مثلاً آن اوایل پس از دوره دوم فیلم‌سازی در ایران ملودرام‌های اخلاقی و خانوادگی کلیشه قالب سینمای ایران بود و اینجا خاچیکیان می‌آید و تکانی به این  سینما  می‌دهد و بعد از آن دوره گنج قارون فرامی‌رسد و فیلم‌ها اغلب به آن سمت می‌روند تا زمانی که موج نو به وجود می‌آید. می‌توان گفت که دوره موفقیت خاچیکیان حدوداً کمتر از ۱۵ سال بود. خاچیکیان بیشتر به دنبال دلش می‌رفت. خاچیکیان اهل مبارزه صنفی نبود و این از همان خصلت ملایم و شاعرانه‌اش می‌آمد؛ بنابراین خیلی چیزها به او تحمیل شد و به‌نوعی صحنه را خالی کرد.

 وی ادامه داد: این مستند بسیار شبیه خود خاچیکیان است و با شخصیت ایشان تناسب دارد.  از امید نجوان تشکر می‌کنم که این فیلم را ساخت البته نام خاچیکیان همواره و در تمام این سال‌ها بوده و نمی‌توانیم بگوییم که احیا شده است؛ ولی این مستند باعث شد که دوباره یادآوری شود و جدی‌تر به آن نگاه کنیم.

ادوین خاچیکیان فرزند  ساموئل خاچیکیان و کارگردان سینما نیز گفت: تعهد حرفه‌ای و عشقی که پدرم به سینما داشت باعث شد که به سایر امتیازاتی که می‌توانست از این حرفه به دست بیاورد که حق مسلمش هم بود توجهی نکند مگر در سال‌ها و دهه پایانی عمرش شاید در آن زمان بود که متوجه آن شد.

خاچیکیان1

وی با اشاره به رفتارهای نادرستی که با مرحوم ساموئل خاچیکیان شده است  ادامه داد: به‌عنوان‌مثال در فیلم نعره طوفان بخش‌های که فردین آواز می‌خواند به خاچیکیان  تحمیل شد؛ اما او نپذیرفت و حتی پدرم خانه‌ای که در قرارداد به‌عنوان دستمزدش  بود را برگرداند و از حقش گذشت و یا مافیای آن زمان سینما در  زمان اکران  فیلم «قصه شب یلدا» به‌جای بلیت های «قصه شب یلدا» بلیت های فیلم دیگری را پاره می‌کردند؛ یعنی سالن پر از جمعیت بود؛ ولی آماری که داده می‌شد این بود که کسی برای دیدن فیلم نیامده و در نهایت سر یک هفته فیلم را پایین کشیدند و از همان زمان آن سراشیبی امتیازات اقتصادی که یک فیلم سینمایی و حضور موفق در این حرفه می‌تواند در برداشته باشد به شکل معکوسی در روند فیلمسازی پدر تأثیر می‌گذارد و در فیلم‌های دیگری که پس از آن ساخت نیز که مشکلات دیگری برایش پیش می‌آوردند.

 وی ادامه داد:  اما پدرم دوستانی که در این حرفه با او مواجه بودند را از صمیم قلب دوست داشت و هر کاری از دستش بر می‌آمد برایشان انجام می‌داد. «عقاب‌ها» را نیز برای برادران مزینانی که به قول خودش می‌گفت بچه‌های خودم هستند و خودم بزرگشان کردم ساخت؛ اما از آن فیلم هیچ عایدی نصیب خاچیکیان نشد به جز آن اقبال عمومی و اظهار لطف‌هایی که از سمت مردم صرفاً انجام می‌شد. این تنها دستاورد پدرم از آن فیلم بود که پرمخاطب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است 

ادوین خاچیکیان ادامه داد: به نظر من به‌عنوان پسرش، خاچیکیان تک‌ستاره و تنها فیلمسازی بود که بنای این موج نو را ۱۵ و حتی ۲۰ سال پیش‌تر در سینمای ایران نهاد و تغییرات و تحولی در سینمای آن زمان ایجاد کرد که زمینه‌ساز سینمای موج نویی بود که الان شاید ما به جایی رسیده‌ایم که فیلم‌های درخشانی داریم و او به‌تنهایی این کار را کرد و مفهوم فیلم‌سازی و مفهوم کارگردانی را بنا نهاد.

کیایی

  نظام‌الدین کیایی صدابردار پیش‌کسوت سینمای ایران و از دوستان نزدیک ساموئل خاچیکیان نیز گفت: 

 خاچیکیان اصلاً در پی مادیات نبود. ما در فستیوال‌های دنیا جایی نداشتیم  و  جز خاچیکیان فیلم‌سازی نداشتیم که  بشود فیلمش را یک خارجی ببیند و خوشش بیاید. من بیست سال از خاچیکیان کوچک‌تر بودم؛  اما خاچیکیان با من رفتاری متقابل صمیمانه و دوستانه داشت. او شخصیت والایی داشت و در این دنیا برای هیچ‌چیزی جز انسانیت ارزش قائل نبود. او می‌گفت من هر چقدر مشهورتر می‌شوم خودم را بیشتر پیدا می‌کنم و می‌بینم که من در مقابل عظمت سینما و عظمت هنر خیلی کوچک هستم.

طهماسب  صلح‌جو منتقد سینما نیز گفت: مواجهه من با مستندی که امید نجوان ساخته بسیار شخصی است. من در خاطرات دوران کودکی خودم یک ساموئل خاچیکیان داشتم که او را هیچ‌وقت ندیده بودم او بسیار مشهور و نامش اعتبار یک فیلم بود. درحالی‌که فیلم‌های دیگر را به اعتبار و نام بازیگرانش می‌شناختند؛ اما فیلم‌های خاچیکیان را به نام خودش.

صلح جو

 وی ادامه داد: بعدها با بعد دیگری از شخصیت و کاراکتر هنری و سینمایی خاچیکیان آشنا شدم و این دوره دوم کاری او بود که چندان با دور اول که به دوران کودکی من برمی‌گشت قابل‌قیاس نبود؛ یعنی جریان سینمای ایران و مسیری که طی کرد خودبه‌خود مسیر فیلم‌سازیِ خاچیکیان را نیز تغییر داد . وقتی به تاریخ سینمای ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم زمانی که فیلم‌های جنایی خاچیکیان مطرح بود و مردم استقبال می‌کردند خیلی از فیلمسازهای دیگر هم جنایی ساز شده بودند و بسیاری از فیلمسازان زیر آن موجی که سینمای خاچیکیان ایجاد کرده بود فیلم ساختند؛ ولی هیچ‌کدام فیلم‌ساز موفقی نشدند و هیچ‌کدام از فیلم‌هایشان به گرد فیلم‌های خاچیکیان نمی‌رسید. 

 امیر قادری منتقد سینما نیز گفت: از مستند امید نجوان عزیز بسیار لذت بردم و معتقدم که تدوین فیلم هم کافی بود از امید نجوان تشکر می‌کنم و واقعاً به‌عنوان یک مستند اصلاً خسته نشدیم و خیلی هم آموختیم.

علی علایی روزنامه‌نگار و منتقد سینما نیز گفت: من در حین تماشای این مستند اصلاً نفهمیدم که زمان چگونه گذشت؛ یعنی فیلم آن‌قدر روان بود به‌خصوص که من عادت دارم همواره به تایم نگاه می‌کنم؛ اما در این فیلم اصلاً به زمان نگاه نکردم که چقدر گذشته است.

علایی

 وی ادامه داد: من هر زمان که راجع به سینما صحبت می‌کنم نام دو نفر را حتماً می‌آورم که یکی از آنها ساموئل خاچیکیان بود؛ چون یک دینی احساس می‌کنم نه‌تنها خودم بلکه اساساً سینمای ایران به خاچیکیان این دین را دارد و روی صندلی هر سینمایی از دیروز تا امروز بنشینیم باید دینمان را به ساموئل خاچیکیان حس کنیم.  من همه‌جا می‌گویم که ساموئل خاچیکیان اعتبار و آبروی عنوان کارگردانی در سینمای ایران بود و ما حرفه کارگردانی را نمی‌توانیم غیر از ساموئل خاچیکیان در آن دوره تعریف کنیم. بسیاری از اسم‌هایی که ما در سینمای ایران می‌شناسیم عقبه‌ای در سینمای آقای خاچیکیان دارد.

خاچیکیان2