به گزارش هنرآنلاین، احمد طالبی نژاد نویسنده و منتقد سینما با اشاره به اکران فیلم سینمایی در جهنم باران نمیبارد در گروه سینمایی هنرو تجربه گفت: در شرایط فعلی ساخته شدن فیلمهایی از جنس «در جهنم باران نمیبارد» که خوب هم ساخته شده است حائز اهمیت است و برای من که حدود چهل و اندی سال است در مورد فیلمهای سینمایی ایران نوشتهام شاید به نوعی غافلگیر کننده نیز بوده است.
وی ادامه داد: سینمای هنری و تجربی یعنی نوعی از سینما که خرق عادت میکند و تمام عادتها، باورها، مترها و معیارهای کلاسیک و پذیرفته شده مورد وثوق عموم را به هم میزند و طرحی نو در میاندازد. فیلم «در جهنم باران نمیبارد» را از نظر نوع و جنس میتوانیم یک فیلم تجربی بدانیم و از نظر ژانر هم در ژانر جنگی است.
وی با اشاره به دستهبندی فیلم های سینما از منظر ناصر تقوایی گفت: آقای تقوایی در کتابی که خود من در مورد ایشان نوشتم کل فیلمهایی که تا به امروز در تاریخ سینما ساخته شدهاند را به سه دسته تقسیم میکند. دسته اول فیلمهای تجاری که اقتصاد سینما را تامین میکنند، نوع دوم فیلمهایی هستند که باعث توسعه فرهنگی شده و در واقع پلی میشوند بین فیلمهای عوام پسند و نخبهگرا، نوع سوم فیلمهایی هستند که باعث ارتقا خود سینما و هنر سینما میشوند یعنی فیلمهایی که در واقع باعث میشوند ظرفیتهای نامکشوف سینما شناخته شود. این فیلمها تجربهگرا و ساختارشکن نامیده میشوند یعنی فیلمهایی که از فرمهای مالوف جدا میشوند و تبدیل میشوند به جریانی که شاید جریان قدرتمندی هم نباشد.
طالبی نژاد افزود: واقعیت این است که فیلم «در جهنم باران نمیبارد» از ابتدا تا انتها نفرت از جنگ را بیان میکند برای همین این فیلم به عنوان یک فیلم ارزشمند مانند یک برگ برنده در دستان خانم شاهحاتمی و آقای شاهحاتمی است و در تاریخ سینمای ایران خواهند ماند.
وی با اشاره به شباهت این فیلم با اثار نقاشی مهم جهان گفت: در سرتاسر فیلم ما با برخی از آشناترین و نامدارترین تابلوهای نقاشی از آثار میکلآنژ و دیگران روبرو هستیم و فیلم بسیار شبیه نقاشی گرنیکای پیکاسو است که شباهت زیادی به لحاظ فرم به فیلم «در جهنم باران نمیبارد» دارد. در این تابلو و همان سبک کوبیستی چهرهها و سرهایی را میبینید که گویی نفرت از جنگ را فریاد میزنند و چیزی که در فیلم نیز میبینیم همین است. «در جهنم باران نمیبارد» از آن فیلمهایی است که در حقیقت با یک بار دیدن نمیشود هم از نظر روحی، روانی ارضا شد و هم دریافت کاملی از همه چیز پیدا کرد.
وی ادامه داد: دیالوگهای این فیلم مجموعهای از کلمات قصار را از اندیشمندان، فلاسفه و بزرگان است که گرفته شده و و در دهان کاراکترها گذاشتهاند و به نظرم خانم شاهحاتمی در دیالوگ نویسی از رمان جنایت و مکافات داستایوفسکی بسیار متاثر بوده، به خصوص صحنه دادگاه رمان که برادر بزرگ را محاکمه میکنند. وقتی فیلم را میدیدم یاد آن صحنه در رمان میافتادم به نوعی یک محاکات درونی را شاهد هستیم.
خصلت ادبی دیالوگهای این فیلم بیشتر از خصلت سینمایی گفتار معمولیست و از نظر من این یک نکته مثبت است. اگر به دیالوگهای فیلمهای تاریخی زنده یاد علی حاتمی دقت کنید میبینید که نثرش بیشتر شبیه گلستان سعدی است تا گفتار معمولی با اینکه حتی در دربار نیز بین سلطان، ایادی، دربان و باغبانش در نوع دیالوگ گفتن و حرف زدن تفاوتهایی وجود دارد اما ما این تفاوت را در کارهای علی حاتمی با تمام زیباییهایی و خلاقیتهایی که داشت کمتر میدیدیم و به نوعی احساس میکردیم که یک نثر مسجع میشنویم.
وی ادامه داد: امروز سینمایی موسوم به سینمای هنری و تجربی به نقطهای رسیده که چه گفتن مهم نیست، بلکه چگونه گفتن است که اهمیت دارد. کاری که خانم شاهحاتمی کردهاند این است که با فرمی بدیع و نو در مورد مضرات جنگ و مصائبش سخن گفتهاند و این فیلم قطعاً در تاریخ سینمای ایران میماند.
زهرا شاهحاتمی کارگردان فیلم نیز با اشاره به روند ساخت این فیلم گفت: شیوه فیلمنامه نویسی من اینگونه است که چندان علاقهای به دیالوگ ندارم و دوست دارم که با زبان تصویر سخن بگویم من پیش از اینکه این فیلمنامه را بنویسم نزدیک به ۶ ماه مستندهایی در مورد جنگ میدیدم و کتابهایی در این مورد میخواندم. تقریباً حدود ۹۵ درصد دیالوگهای بازیگران در فیلم، دیالوگهای واقعی کسانی است که در جنگ حضور داشتند و از مستندهایی که دیدهام یا کتابهایی که خواندهام پیدا کردم. وقتی این مستندها را نگاه میکردم، دیدم که صحبتها و دیالوگهای افرادی که در میانه جنگ زندگی میکنند با ما فرق میکند، دنیای آنها به ما متفاوت است و مانند ما سخن نمیگویند.
وی ادامه داد: برای من تصویر بینهایت مهم بود و اساسا فیلم میسازم تا با تصویر حرف بزنم و برایم خیلی مهم بود که هر پلانی که میگیریم بیمعنا نباشد.
شاه حاتمی که برای اکران فیلمش از آمریکا به ایران امده بود با اشاره به واکنش مخاطبان خارجی به نمایش این فیلم در آمریکا و کشورهای دیگر گفت: ما چندین اکران در شهرهای مختلف آمریکا داشتم و بازخوردهای بسیار خوبی دریافت کردیم. در آمریکامخاطبان جدی سینما، سینمای ایران را میشناسند و بسیار دوست دارند. برای مخاطب بسیار جذاب بود که یک کارگردان زن ایرانی توانسته است یک فیلم ضد جنگ بسازد و با آن ارتباط برقرار کردند.
علی شاهحاتمی تهیه کننده فیلم نیز درباره روند ساخت این فیلم گفت: من به عنوان تهیه کننده و مشاور پیش از این نیز سه فیلم دیگر با کارگردانهایی که کار اولی بودند ساختیم و شروع کار من در زمینه تهیه کنندگی به غیر از کارهایی که خودم کار کردم و تهیه کنندگیاش را بر عهده داشتم، با جوانهایی بود که فیلم اولی بودند و به این دلیل که میخواستند از تجربه ما بهرهمند شوند من هم به عنوان مشاور و تهیه کننده در کنارشان بودم من از هر جوانی که فیلمنامه خوبی داشته باشد با تمام وجودم حمایت میکنم.