گروه سینما و تلویزیون «هنرآنلاین» :وقتی دست صداوسیما برای تولید برنامه و سریال سرگرمکننده بسته است، پلتفرمهای مختلف برای جذب مخاطب از طریق تولید برنامههایی که بیشترشان تکراری و کپی است، با یکدیگر به رقابت میپردازند و گونهای از این برنامهها رئالیتیشوها هستند. پلتفرمها بدون توجه به این که چقدر در برنامهشان نوآوری و خلاقیت دارند، از روی دست هم مینویسند و برای برخی از آنها هم تقلب جواب داده و مخاطب هم دارند.
جذابیت این گونه نمایشی و واقعی بودنش، پایین بودن هزینههای ساخت و تولید سریع آن و اتفاقهای واقعی و بامزه و از سوی دیگر حضور بازیگران و سلبریتیها که طیف مخاطب گستردهای را برای برنامه به ارمغان میآورد، موجب این شده است تا برنامهسازان به سمت تولید آن بروند.
آفت این برنامههای با محوریت سرگرمی، تکرار است؛ اساسا عنصر تکرار سرگرمی را حذف میکند. چیزی که امروز در رئالیتی شوهایمان میبینیم، همین تکرار در ایده پردازی و حتی انتخاب نقشآفرینان و بازیکنها است.
بارها پیش آمده که حضور مداوم یک چهره در برنامههای مختلف تلویزیونی، بحث برانگیز شده و بعضا حتی به کنایه و متلک گفتن به آن بازیگر منجر شده که چرا در همه کانالها حضور دارد، غیر از کانال کولر!
حال این مسئله گریبانگیر سریالها و رئالیتیشو های شبکه نمایش خانگی شده است که انگار بازیگران را کپی و در برنامه دیگری آن را جایگذاری میکنند.
نمیتوان کتمان کرد که حضور چهرهها در برنامهها موجب دیده شدن آن برنامه میشود؛ اما در حقیقت استفاده مداوم از چهرههای تکراری در بازیها و برنامههای مختلف چقدر به تبلیغات اثر کمک میکند و چقدر مخاطب رغبت دارد که همان چهره همیشگی را در بازی یا برنامه مشابه مجدد تماشا کند؟
ایراد و نقد اصلی به برنامهسازان و کارگردانها و تهیهکنندهها وارد است که از چهرههای مشابه برای برنامههای مختلف استفاده میکنند و نسبت به انبوه بازیگران دیگر بیاعتنا هستند.
شاید این سوال پیش بیاید که مگر چقدر بازیگر داریم که علاقهمند به بازی و حضور در رئالیتیشوها و گیمشو ها باشند؟ طبیعتا تعداد چهرههایی که اهل بازی باشند کم است اما در وضعیت کساد سینما و تلویزیون که بازیگران کمتر پیشنهاد کاری مناسب خود را دریافت میکنند، برای گذران زندگی و کسب درآمد، تا دلتان بخواهد بازیگرانی هستند که مایل به حضور در برنامه باشند. اما طبیعتا برنامهساز دوست ندارد الگویی که از پیش امتحانش را پس داده و دایره مخاطب خودش را دارد، کنار بگذارد و ریسک کند.این رویکرد منجر به نوعی انحصارگرایی در انتخاب چهرهها شده است و به نظر میرسد که شبیه همان بازی مافیایی که انجام میدهند، در انتخاب بازیگران هم مافیا وجود دارد؛ این نه به نفع برنامهساز است و نه چهرهها. این بازیگران خودشان منجر به محدود شدن پیشنهادات سریالی و سینمایی خود میشوند؛ چرا که رفته رفته هم مخاطب و هم تهیهکنندگان و کارگردانان آنها را تنها در قالب بازیکن میبینند و نه بازیگر! و این بازیکن بودن هم تاریخ انقضا دارد که چندان هم دور نیست؛ چرا که همانطور که بالاتر گفتیم، تکرار آفت سررمی است و هر برنامه فاقد سرگرمی محکوم به سقوط است.
در پایان به برخی از این چهرهها و برخی از برنامههایی که در آن حضور داشتند اشاره میکنیم:
امیرحسین رستمی: شام ایرانی – شبهای مافیا _ پدرخوانده _ شب آهنگی _ ارتش سری _ ناتو _ ضد
متین ستوده: شبهای مافیا_ ارتش سری_ ناتو _ پدرخوانده_ تی ان تی_ ضد
آشا محرابی: شام ایرانی_ شبهای مافیا_ ارتش سری_ پدرخوانده_ ناتو
بهنام تشکر: شبهای مافیا_ جوکر_ پدرخوانده_ ارتش سری_ ناتو
یوسف تیموری: شام ایرانی_ شبهای مافیا_ جوکر_ ناتو _ ضد
مریم مومن: شبهای مافیا_ ارتش سری_ تی ان تی_ ضد_ چیدمانه
مجید واشقانی: شبهای مافیا_ جوکر_ پدرخوانده_ شبآهنگی_ ضد