گروه سینمایی هنرآنلاین: «رویای سهراب» به کارگردانی علیقویتن زندگیِ سهراب سپهری شاعر نامآشنای ایرانی را به تصویر میکشد. این فیلم در خارج از ایران نیز نمایشهایی داشته است. قویتن در گفتگو با هنرآنلاین درباره شرایط تولید و اکران این اثر گفت: پیش از اینکه فیلم را در ایران اکران کنیم، در خارج از ایران، توفیق را دیدیم. «رویای سهراب» در پنج جشنواره معتبر اکران و پسندیده شد.
وی ادامه داد: تقاضا برای اکرانِ عمومی در آلمان، استرالیا، کانادا و آمریکا وجود دارد و بناست بهزودی در خارج از ایران به نمایش گذاشته شود. کشورهای فرانسه و ترکیه نیز از دیگر گزینههای اکرانِ عمومی هستند. برای من افتخار است که این فیلم در شهرهای بخارا و سمرقند به نمایش گذاشته و از آن بسیار استقبال شد.
کارگردان «رویای سهراب» که ایفای نقشِ سهراب سپهری را نیز بر عهده داشته، دربارۀ شرایط ساخت و دشواریهای پیشِروی تولید گفت: ابتدا تصمیم بر این بود که فیلم شکل و شمایلِ بیوگرافی داشته باشد. در آن زمان، هزینۀ تولید فیلم بینِ ۸ تا ۱۰ میلیارد تومان تخمین زده میشد و سرمایهگذار هم پیدا شده بود اما مورد تأیید ارشاد قرار نگرفت. در حالِ حاضر این فیلم بهصورت مستقل با سرمایۀ شخصی ساخته شده است. ما سالِ ۹۷ با توجه به افزایشِ ناگهانیِ قیمتها، بخشی از روندِ تولید را طی کردیم اما در مرحلۀ جلوههای بصری و صداگذاری با کمبودِ بودجه مواجه شدیم و از بنیاد سینمایی فارابی کمک گرفتیم. کمکهزینۀ بنیاد تنها صرفِ جلوههای بصریِ فیلم شده و دیگر مخارجِ از سرمایۀ شخصی است.
قویتن دربارۀ واکنشِ برخی رسانهها نسبت به مأخذِ مالیِ فیلم «رویای سهراب» ابرازِ ناراحتی کرد و گفت: برخی رسانهها منبعِ مالیِ فیلم را بنیاد سینمایی فارابی میخوانند. در حالی که برای تولید «رویای سهراب» از سرمایۀ شخصی هزینه شده و تنها یارانهای از سوی بنیاد به ما تعلّق گرفته است. اگر من با هزینههای ساخت این فیلم سرمایهگذاریِ دیگری میکردم، سود بیشتری به دستم میرسید اما هرگز پشیمان نیستم چون سرمایۀ خود را صرف ساختنِ فیلمی کردهام که در تاریخ ماندگار میشود و بهمثابۀ کتابی نفیس در گنجینۀ فرهنگیِ ایران باقی میماند و آیندگان از آن استفاده خواهند کرد. ساختِ فیلم «رویای سهراب» افتخاری است برای ما؛ اینکه از یکی از تأثیرگذارترین شاعرانِ ایران فیلمی را به تصویر بکشیم. سهراب ماندگار است و فیلمی دربارهاش، او را ماندگارتر میکند. این دِینی است که ما از مفاخر، شعرا، هنرمندان و بزرگانِ ایران به گردن داریم.
این کارگردانِ سینما دربارۀ مشکلاتی که اکران این فیلم را دستخوشِ تغییر کرده گفت: در دهههای قبل، هم فیلمهای باارزشی وجود داشت، هم این فیلمها فروش میرفتند هم سینمادارها برایشان صبر و تأمل میکردند تا تماشاچیشان را پیدا کند. هر چند در سینمایی مانند سینمای شهر آفتاب در شیراز، ما سانسهای خوبی برای اکران داشتیم و قسمتِ زیادی از فروشمان از آنجا بود اما در تهران اتفاقاتِ خوبی برای فیلم نیفتاد؛ برای مثال فیلم در سانسهای مُرده اکران میشد. حتی فیلمهایی که ظاهراً هیاهو دارند و اصطلاحاً «بفروش»اند، در سانسِ مُرده با ظرفیت کم، فروشی نخواهند داشت، چرا که سالن خالی است. بنابراین «رویای سهراب» بعد از دو هفته، در تهران لغو اکران شد. حتی بسیاری از مخاطبین دنبالِ این فیلم گشتند، اما سینمایی را برای تماشا پیدا نکردند یا حتی پوسترِ آن را هم نمیدیدند.
قویتن همچنین از اقبالِ عمومی نسبت به فیلمهای شاعرانه ابرازِ ناراحتی کرد و در ادامه گفت: من سینماگرِ مستقلی هستم که ۳۵ سال در سینما کار کرده و با چشم باز این فیلم را ساختهام و از ابتدا میدانستم این نوع فیلمها برای سازندگان تنها عاقبتبهخیری میآورد نه پول. این فیلمها میمانند و مردم تا سالیان آن را خواهند دید. این فیلمها همانند کتابیاند که همه سراغشان نمیروند. بنابراین ما ضرر نخواهیم کرد.
علی قویتن، کارگردانِ فیلم «رویای سهراب» دربارۀ زمینههای ساختن فیلمی با محوریت زندگیِ سهراب سپهری گفت: سالِ ۸۱ و با توجه به علاقۀ قبلی که به سهراب سپهری، شعرها و سبک زندگیاش داشتم، تصمیم به ساختن مستندی از زندگیِ او گرفتم و با افرادی چون معصومه جیحون، مشفق کاشانی، فهیمه راستکار و دیگر افرادی که همسن و سالِ او بودند و با او مراوده داشتند، مصاحبه کردم. این افراد اطلاعاتی از سهراب در اختیارِ من قرار دادند؛ از جمله مکانهایی که او در کاشان و اطراف میرفت یا کشورهایی که دیده بود. تحقیقاتِ من دربارۀ سهراب، هم میدانی بود هم کتابخانهای و در نهایت به این نتیجه رسیدم که مستند را ارائه نکنم و کار در نیمۀ راه متوقف شد.
او دربارۀ علّت توقف مستند توضیح داد: آن زمان تصمیم گرفتم مستند و پژوهشم تا اینجا باقی بماند و در آینده آن را به سرانجام برسانم. اما سالِ ۸۵ و هنگام ساخت فیلم «نسکافۀ داغِ داغ»، مرحوم خسرو شکیبایی بارها ابراز کرد که من شبیه سهراب سپهری هستم و پیشنهاد کرد فیلمی دربارۀ این شاعرِ بزرگ بسازم و خود نیز در نقشِ او بازی کنم. این پیشنهاد فکرِ مرا مشغول کرد و از آنجا که از پیش تحقیقاتی در اینباره کرده بودم، به نگارشِ فیلمنامه اقدام کردم. چند بار فیلمنامۀ زندگیِ او را نوشتم اما نپسندیدم. در نهایت سالِ ۹۶ به نتیجه رسیدم و فیلم به تولید رسید.