گروه سینمایی هنرآنلاین: ایرج طهماسب از موفقترین برنامهسازان حوزه کودک است که بیشتر مخاطبانش بزرگسالان هستند. خیلیها او را با فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی «کلاهقرمزی» به خاطر میآورند. شخصیتی که هر بار روی پرده نقرهای رفت و در تلویزیون ظاهر شد، حرفهای تازه برای گفتن داشت و رکورد جذب مخاطب را جابهجا کرد. موفقیتی که البته حاصل کار گروهی طهماسب، حمید جبلی و بسیاری از بزرگان حوزه نمایش عروسکی چون زندهیاد دنیا فنیزاده، مرضیه محبوب، محمد بحرانی، بهادر مالکی و بسیاری دیگر بود.
طهماسب در تازهترین فعالیت خود با گروهی جوان سراغ تولید برنامه برای شبکه نمایش خانگی رفته است. تاکنون ۹ قسمت «مهمونی» در پلتفرم نماوا روی آنتن رفته و مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است اما با این همه نمیتوان آن را با مجموعه «کلاهقرمزی» مقایسه کرد. «کلاهقرمزی» محصول گروهی از حرفهایترین افراد این حوزه بود که برآیند سالها فعالیت آنها در این مجموعه به نمایش عموم گذاشته میشد. به همین دلیل نیز هر سال با خلق شخصیتهای تازه در تلویزیون بیش از گذشته مورد توجه قرار میگرفت.
اینکه چرا طهماسب سراغ تولید مجموعهای تازه رفته، ریشه در اختلافی دارد که بیش از همه به ضرر تلویزیون است. رسانهای که در دهههای گذشته بستری برای شکوفایی استعدادهای جوان بود و به مخاطب اهمیت میداد، حالا یکی یکی ستارههای خود را میپراند. اکنون به صراحت میتوان گفت رسانه ملی خالی از سرمایههای مردمی شده که روزگاری در این رسانه رشد کردند، درخشیدند و محبوب میلیونها مخاطب شدند.
ایرج طهماسب یکی از همین سرمایههای مردمی است که حالا به جای تلویزیون به شبکه نمایش خانگی کوچ کرده و چه بسا بسیاری از مردم که توان خرید اشتراک این پلتفرم را ندارند، از دیدن برنامه او محروم شدهاند اما چرا این اتفاق رخ داد؟ طهماسب چه میخواست که در تلویزیون عملی نشد؟ چرا مدیران تلویزیون در این باره توضیح ندادند؟ آیا دیگر «کلاهقرمزی» را نمیبینیم؟ اینها تنها تعداد محدودی از پرسشهای بیشمار مخاطبانی است که به پاسخ نشنیدن، عادت کردهاند.
این روزها در فقر تولید محتوای خوب، «مهمونی» بیش از هر برنامه دیگری مورد توجه قرار گرفته اما وقتی آن را در کفه ترازو با «کلاهقرمزی» میگذاریم، شرایط متفاوت میشود. در «کلاهقرمزی» نمیشد شخصیتی پیدا کرد که مورد توجه بخشی از مخاطبان نباشد اما در «مهمونی» اینطور نیست؛ بسیاری از شخصیتهای این مجموعه هنوز نتوانستهاند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. در واقع «مهمونی» با «بچه» که نماد کودکان کار در جامعه امروز است دیده شد.
در ادامه «پشه» نیز اتفاقی ویژه ایجاد و طرفداران بسیاری را با خود همراه کرد. در این میان شاید بتوان با ارفاق شخصیت «قیمه» را هم در دسته پرمخاطبها قرار داد اما بقیه شخصیتهای این برنامه هنوز پختگی لازم را ندارند. در واقع اگر امکان کار کردن در بستر «کلاهقرمزی» فراهم بود، این سه شخصیت میتوانستند به آن مجموعه اضافه شوند و در کنار دیگران اتفاق ویژهتری ایجاد کنند.
البته «مهمونی» به نسبت کلاهقرمزی امتیازهای مثبتی هم دارد؛ در واقع باتوجه به تغییر بستر پخش از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی، زمینه برای طرح موضوعهای متفاوت بازتر شده است. علاوه بر این اضافه شدن بخش موسیقی ملل در کنار دو شخصیت خواننده رنگ و غنای تازهای به کار طهماسب داده است که نمیتوان از آن گذر کرد.
با همه این تفاسیر، قسمتهای پخششده این برنامه تاکنون بیش از ۹۰ تا ۹۵ درصد رضایت مخاطبان را به خود جلب کرده و همین موضوع نشان میدهد طهماسب میتواند همچنان برنامهای تولید کند که مورد توجه مخاطبان قرار گیرد؛ اتفاقی که باید مورد توجه مدیران تلویزیون باشد که این روزها بیش از هر زمان دیگری به جذب مخاطب برای رسانه خود نیازمندند.