گروه سینمایی هنرآنلاین: سخاوتدوست درباره اینکه موسیقی متن فیلم و سریال نسبت به گذشته تا چه اندازه دچار تغییر شده گفت: قطعا ما تغییر ساختاری و محتوایی در طول این سالها داشتیم و طبیعتا در آینده هم خواهیم داشت. اینکه این تغییر در آینده بهنوعی پیشرفت حساب میشود یا پسرفت، داوری نمیکنم اما تغییر ساختاری در این حوزه در طول این سالها خیلی مشهود است.
وی افزود: در واقع ما یک جریان اجتنابناپذیر حرکت از سمت آکوستیک به سمت الکترونیک را داشتیم که هر چقدر جلوتر میرود، پیشرفتهتر میشود. این بحث فقط منحصر به موسیقی نبوده و در سینمای ایران نیز به همین شکل است. ما هر چقدر به سمت جلو حرکت میکنیم سلیقه عمومی نسبت به کیفیت کارها در حال تغییر است و طیفهایی به صورت ویژه در حال تمرکز روی مسائل سینما هستند. اکنون موسیقی فیلم، تدوین، صداگذاری از مسائلی مورد توجه است که قبلا نبوده یا خیلی محدود و مربوط به ۴، ۵ قطب مشخص بوده است. در حوزه موسیقی فیلم نیز همین موضوع متجلی است به این شکل که به خاطر زیاد شدن تعداد آهنگسازان موسیقی فیلم با گونههای مختلفی از تفکر، نگرش و زیباییشناسی مواجه هستیم، در حالی که در گذشته این کثرت را نداشتیم.
آهنگساز فیلم سینمایی «میجر» در ادامه بیان کرد: همه این عوامل حرکت از سمت مباحث آکوستیکی به سمت مسائل الکترونیک و بحث کثرت ایدهها یک طرف، مباحث مربوط به بحثهای تهیه هم در این موضوع به لحاظ تغییر تاریخی دخیل شده است. یعنی در گذشته بهایی که برای موسیقی فیلم به لحاظ تهیهکنندگی و مالی در نظر گرفته میشد، شاید الان یک چهارم یا یک سوم شده و همین موضوع است که شاید حرکت یک آهنگساز را به لحاظ فرمال از سازهای ارکسترال و آکوستیک به سمت شیوههای الکتروآکوستیک یا به طور کل الکترونیک میکشاند. به این دلیل که هم هزینهها را پایینتر بیاورد هم به هر حال بتواند یک اثر قابل قبولی باتوجه به این بودجه ارائه دهد. این تغییرات از جمله تغییرات ساختاری این حوزه به شمار میآید.
سخاوتدوست همچنین درباره تغییرات محتوایی که برای موسیقی متن رخ داده نیز گفت: به هر حال ساختار روی محتوا تاثیرگذار خواهد بود. اینکه ما برای پیاده کرده ایدهها و محتویات کارمان یک معذوریتی داریم، میتواند روی خود محتوا تاثیرگذار باشد. در گذشته وقتی آقای فخرالدینی قصد داشتند یک ارکستر ملی را جمعآوری کنند و برای یک اثر سینمایی یا سریال بخواهند کاری را آهنگسازی کنند با سختیهایی که به لحاظ بحث تهیه و یا ارنج این موضوع که در حال حاضر وجود دارد، مواجه نبود و به بهترین شکل این کار را انجام میدادند. الان شرایط به طور کل متفاوت شده و خود تهیهکننده و کارگردان نیازی به ارکستر بزرگ نمیبینند و اساسا باتوجه به این خواسته از آهنگساز میخواهند کار را با یک حجم مینیمال و یک تک سازی به صورت سولو جلو ببرد.
وی ادامه داد: این موضوع در محتوا تاثیرگذار است. چراکه آثاری که آقای فخرالدینی خلق میکرد، نیازمند علم به موسیقی کلاسیک، ایرانی، فولکلور بود و احتیاج به این علوم اجتنابناپذیر بود اما الان شاید خیلی سادهتر بتوان با این قضیه برخورد کرد. در نتیجه این موضوع روی محتوا تاثیرگذار خواهد بود. البته این مواردی که عرض میکنم به این معنی نیست که همه آثار موسیقی الان دچار این تغییر محتوایی شدند و از آن جنبه علمی و ارکسترال کمکم به جنبههای ایدهمحور و انتزاعیتر و خیلی تجربهتر رفتهاند. خیر اینطور نیست و البته داوری هم نمیکنم و نمیگویم که در گذشته نوشتن آثار ارکسترال و بزرگ خیلی اهمیت بیشتری داشته تا الان. نه این صرفا یک توضیحی است از وضعیت سیر تحول موسیقی فیلم در ایران که البته خیلی مفصلتر هم هست.
آهنگساز فیلم سینمایی «ابلق» در ادامه عنوان کرد: به هر حال هم تغییر محتوایی و هم تغییر ساختاری مشهود بوده و در هر دو ساحت مباحث اقتصادی خیلی مهم شده است. از سوی دیگر سلیقه عمومی مردم هم به خاطر دیدن جنبههای مختلف سینما در دنیا و رشد مسائل ارتباطی در حال تغییر کردن است. اکنون فقط یکی دو شبکه نداریم که سریالهای محدودی را پخش کند؛ بیشمار شبکه وجود دارد که در حال پخش بیشمار سریال، درام و موسیقی است که شرایط دیدن و شنیدن را برای مردم فراهم میکنند. این موضوع باعث میشود که سطح موسیقیایی و سطح سلیقه مردم هم دچار تغییر شود.
سخاوتدوست در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تفاوت آهنگسازی در سینمای مستند و داستانی توضیح داد: از لحاظ ساختاری نباید تفاوتی خیلی عجیبی بین آنها وجود داشته باشد، چراکه به هر حال بحث آهنگسازی و اصول کمپوزیسیون در هر دو مورد باید به شیوه خودشان رعایت شود. البته شاید ما بتوانیم در سینمای مستند تجربیتر کار بکنیم و از ایدههای کمی جسورتر استفاده کنیم. چون به هر حال به لحاظ صوتی یک حوزه بازتری داریم و آن ظرفیتهای دراماتیکی که ما در سینمای داستانی داریم، در مستند به شکل دیگری وجود دارد.
وی افزود: در سینمای مستند ما بحث تم، واریاسیون را الزاما نداریم و نیاز نیست که هر شخصیتی برای خود تمی داشته باشد و بحثهای اتمسفری و فضاسازی خیلی بیشتر میتواند مطرح باشد. چراکه یک روایتی در سینمای مستند داریم که ممکن است اساسا سوم شخص باشد و همین موضوع در موسیقی تاثیرگذار خواهد بود. اما نکتهای که در این بحث خیلی مهم است، بحث بضاعت تهیه موسیقی مستند است. در حقیقت آن چیزی که ما الان از موسیقی آثار مستند میبینیم یک لایه خیلی نحیف و لاغری از موسیقی است. علت این موضوع هم بحث بضاعت است.
این آهنگساز سینمای ایران در ادامه بیان کرد: کل سینمای مستند غیر از چند مورد خیلی خاص که از حمایتهای خاص برخوردارند، غالبا حمایت مالی عجیب و غریبی ندارند و اصطلاحا به صورت لوباجت تولید میشوند. همین امر باعث میشود که در حوزه پست پرداکشن هم این موضوع را ببینیم. به صورتی که حمایت مالی به آن صورت از موسیقی صورت نمیگیرد. همین موضوع هم باعث میشود که هم روی فرم و هم روی محتوا ما با اغماض ساختاری مواجه باشیم. به عنوان مثال یک اثر مستند که به طور کل و نهایتا بودجه آن ۵۰۰ میلیون تومان است را در نظر بگیرید؛ تمام بودجه این فیلم صرف تصویربرداری، لوکیشن، عوامل شده، در نهایت شاید ۲۰، ۳۰ میلیون باقی بماند که میخواهند با آن پست پرداکشن خود را به نتیجه برسانند.
سخاوتدوست ادامه داد: این در حالی است که یک ضبط ساده موسیقی که حداقلهایی را داشته باشد، الان ترکی حدودا ۱۰ تا ۱۵ میلیون هزینه دارد. حال فرض کنید اگر این اثر مستند فقط سه یا چهار قطعه داشته باشد در حدود ۵۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت، در حالی که قطعا بضاعت سینمای مستند اینقدر نیست. به این خاطر باید به سمت لاغر کار کردن روی بیاورند و این موضوع مسئلهای است که خیلی در سینمای مستند به چشم میخورد.
آهنگساز فیلم سینمایی «شنای پروانه» در پایان گفت: در سینمای داستانی وضعیت کمی بهتر است، چون به هر حال بحث موسیقی فیلم یک موضوع اجتناب ناپذیر است ولی در مستند این موضوع همیشه با اغماض به آن پرداخته شده و آن کسانی که کار کردن و موفق هم بودن خیلی روشنفکرانه با این قضیه برخورد کردند و سراغ موسیقیهای انتخابی نرفتهاند. چون عمدتا وقتی بودجه فشار بیاورد، شاید گزینه جایگزین و به صرفه انتخاب موسیقی باشد. در نتیجه باید بگویم این تفاوت بحث پرداکشن در سینمای مستند در نحوه کار برای این موضوع خیلی تاثیرگذار است.