گروه سینمایی هنرآنلاین: مستند «رم تا شهبازان» به کارگردانی محمدرضا صاحبی و تهیهکنندگی نرگس صفری به تازگی اکران آنلاین خود را در پلتفرم هاشور آغاز کرده است. این مستند روایتی تاریخی از احداث راهآهن سراسری در ایران است. در خلاصه داستان مستند «رم تا شهبازان» آمده است: «چهارم شهریور ۱۳۱۷ رویای صد ساله ایرانیان به تحقق پیوست. ایستگاه سمیه، محل برگزاری جشن افتتاح راهآهن سراسری ایران، شاهد به هم پیوستن ریلهای خطوط شمال و جنوب بود تا بعد از هفده سال تلاش، بالاخره این کمربند آهنی با بسته شدن پیچ طلایی محکم شود...»
نرگس صفری (تهیهکننده) در گفتگو با هنرآنلاین درباره روند تولید مستند «رم تا شهبازان» گفت: این مستند را سال ۹۸ به اتمام رساندیم و اواخر همان سال قصد اکران آن را در هنر و تجربه داشتیم که متاسفانه با کرونا مواجه شدیم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که فیلم را به صورت آنلاین اکران کنیم.
وی درباره پرداختن به تاریخ راهآهن سراسری در ایران گفت: «رم تا شهبازان» در واقع روی تحقیق محمد محسنیان که باستانشناس صنعتی است، شکل گرفته است. ایشان وقتی در سفرهای خود در حال پیگیری موضوع راهآهن بود، به شناسایی نکاتی پرداخت که تازه بود. در نهایت با توجه به اسنادی که قبلا در کتابخانهها و آرشیوها پیدا کرده بود، به این نتیجه رسیدیم که میتوان درباره راهآهن مستندی کار کرد.
صفری در ادامه با بیان اینکه در این اثر تلاش شده نگاهی متفاوت به تاریخ راهآهن شود، عنوان کرد: این مستند تنها تاریخ را روایت نمیکند. از آنجا که تاریخ راهآهن در ایران با یکسری اسامی شاخص شناخته میشود، متاسفانه خیلی از اسامی در آن گم شدهاند. یعنی باید بگویم تاریخ درباره راهآهن به دلایلی درست روایت نشده است. شاید یکی از علتهای آن مربوط به فرضیههایی باشد که میگوید راهآهن برای ایران ساخته نشده و این موضوع روی تاریخ راهآهن سایه انداخته است.
وی افزود: آقای محسنیان در پژوهش خود به صورت مستند تاریخ راهآهن را روایت میکنند. در کنار این موضوع به حضور چند کشور اروپایی که در ایران نقش اجرایی برای این موضوع داشتند نیز اشاره کرده است.
این تهیهکننده مستند همچنین درباره فرضیههایی که راهآهن ایران را در راستای منافع کشورهای دیگر چون آلمان، روسیه و انگلیس معرفی میکند، بیان کرد: این مشکلی است که ما همچنان با آن مواجهیم. به صورتی که تا میگوییم راهآهن ایران، همه به آلمان اشاره میکنند. در صورتی که نمیتوانیم بگوییم در ساخت راهآهن سراسری ایران، آلمان خیلی نقش داشته است. درباره روسیه و انگلیس هم چون در جنگ جهانی دوم ایران اشغال شد، این فرضیه قوت گرفت که کشورهای دیگر از راهآهن استفاده کردهاند.
صفری ادامه داد: عدهای باتوجه به ویژگیهای شاخص صنعتی تصور میکنند که تمام طرح راهآهن توسط آلمانها بوده و به این صورت ساخته شده. ولی واقعا اینطور نیست. در حقیقت این فرضیهها سبب زیر سایه رفتن این پرسش شده که بالاخره راهآهن سراسری ایران چطور ساخته شده است؟
وی همچنین درباره حساسیتها نسبت به پرداختن به موضوع راهآهن گفت: اگر واقعا درست تاریخ راهآهن را روایت کنیم، میبینیم که آنطور که تصور میشود هم این موضوع حساسیت برانگیز نبوده و به پهلوی ارتباطی ندارد. اولین جرقههایی که روشنفکران ایرانی با آن به این نتیجه رسیدند که باید راهآهن سراسری داشته باشند، به قبل از دوران پهلوی و مربوط به اواخر دوران قاجار است. یعنی از سال ۱۲۸۵ جزوههایی درباره ترقی که راهآهن میتواند برای کشور ایجاد کند، در قشر مترقی آن زمان بوده و به دولت ارائه میشده است.
این سینماگر در ادامه اظهار داشت: اینکه راهآهن نهایتا در دوره پهلوی به نتیجه رسیده است؛ میتوانیم بگوییم کشور در آن زمان به نسبت قبل تا حدودی سامان گرفته و خواست ترقیخواهی هم وجود داشته که منتج به عملیاتی شدن طرح راهآهن شده است. اگر تاریخ درست بررسی شود، میبینیم که حضور یک شخص را نمیتوانیم برای این موضوع بزرگ کنیم. در واقع خواست کشور و مطالبات مردم سبب شده تا برآیند آن راهآهن شود.
صفری با بیان اینکه در روایت این مستند تا حد ممکن تلاش شده از بیان موضوعهای سیاسی دوری شود، گفت: ما هر چیز مستند را روایت کردیم. به عنوان مثال وقتی شما در آرشیو تاریخ راهآهن را دوره میکنید، یکی از کلیدواژههای آن پهلوی است و شما ناگزیرید یک سری اسناد آن دوره را بررسی کنید. ولی ما به بعد سیاسی ماجرا کاری نداشتیم و تنها بعد صنعتی را در نظر گرفتیم. همچنین به این موضوع پرداختیم که این پروژه تا چه اندازه برآیند فعالیت و هنر و صنعت چند کشور با هم بوده که در ایران محقق شده است.
این تهیهکننده سینمای مستند در بخش دیگری از صحبتهایش درباره چالشهایی که تولید مستندهای تاریخی به همراه دارد، گفت: آن چیزی که امروز در دنیا و کشور ما طرفدار دارد، مستند اجتماعی است. آن چیزی که از مستندسازهای امروز هم دیده میشود، مستندهای اجتماعی است. شاید این موضوع به خاطر در دسترس بودن منابع است. چون به هر حال یکی از موانعی که در ساخت مستندهای تاریخی وجود دارد، دسترسی به منابع مرتبط با موضوع مستند است. اینکه آرشیوها را پیدا کنیم و غربالگری شود که اصلا از کدام میتوان استفاده کرد.
وی افزود: به هر حال یکسری از آرشیوها هم محدودیت دسترسی دارند. این موضوع پروسه را زمانبر میکند. به عنوان مثال در پروژه ما حداقل ۵ سال برای دسترسی به منابع دست اول زمان گذاشته شده است. علاوه بر این نیز ممکن است، مسائل تاریخی زیر بار مسائل سیاسی گم شود و آن بخش سیاسی ماجرا بیشتر دیده شود که این خود مانعی است.
وی در ادامه گفت: متاسفانه گاهی اوقات دوستان ترجیح میدهند به بیان مسائلی بپردازند که مردم راحتتر میپذیرند و بعد قضاوت را به دست مخاطب بسپرند. اما من فکر میکنم ذات مستند زمانی اعتبار دارد که سازنده آن اعتقاد داشته باشد در حال گفتن نکته درستی است. اینکه ما چقدر پایبند به این باشیم که در حال ساخت روایتی مستند هستیم. نه اینکه هر کسی هر چیزی دوست دارد بگوید و بعد بگوییم خودتان بروید و بررسی کنید و ببینید کدام درست و غلط است. برای ما خیلی مهم بود از منابعی استفاده کنیم که میتوان آن را به واقعیت و منابع درستتر نزدیک کند.
صفری در بخش پایانی صحبتهایش بیان کرد: خیلی امیدواریم ساخت مستند درباره راهآهن را ادامه دهیم. چون هنوز بخشهایی وجود دارد که هم ناگفته هم خیلی جذاب است. سال ۹۴ برای اولین بار مطرح کردیم که راهآهن میتواند موضوعی گردشگری باشد. بر همین اساس روی تحقیقات آقای محسنیان قطار گردشگری شکل گرفت و ما قطار را راه انداختیم با این اعتقاد که راهآهن دیدنی است نه اینکه تنها از آن عبور کنیم.
وی در پایان گفت: این فیلم نیز همان اعتقاد ما را دنبال میکند که تاریخ راهآهن شنیدنی و دیدنی است و هنوز هم ادامه دارد. تمام تلاش ما این است که در سالهای آینده هم منابع هم موضوعهای بهتری را به تصویر بکشیم. اگر هم علاقهمندانی باشند که بخواهند در این پروژه با ما همکاری کنند بسیار خوشحال میشویم این مسیر را با دوستان جدید ادامه دهیم.