سرویس سینمایی هنرآنلاین: علیرضا کریمزاده مدیر پلتفرم "نمافیلم"، سالها در عرصه فیلمسازی فعالیت کرده و فیلمهای مستند و داستانی بسیاری را کارگردانی و تولید کرده است.
او علاوه بر این دو دوره عضو هیئتمدیره انجمن شرکتها و مؤسسات فیلمسازی ایران (آیفیک) و یک دوره عضو شورای داوری آن بوده است. او همچنین عضو تأیید صلاحیت تهیهکنندگان شبکه نمایش خانگی و داور جشنواره یاس نیز بوده است. این روزها آنچه در میان سینماگران تبدیل به دغدغه شده است جلوگیری از صدور مجوز ساخت آثار شبکه نمایش خانگی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارجاع صدور مجوز به سازمان صدا و سیما است که محل بحث و گفتوگو در میان سینماگران شده است.
به همین بهانه میزبان علیرضا کریمزاده شدیم تا بهعنوان مدیر یک پلتفرم داخلی و فیلمساز که فعالیتهای صنفی در این حوزه داشته است به گفتوگو بپردازیم. ماحصل این گپ و گفت را در زیر میخوانید:
آقای کریمزاده، شما سالها در عرصه سینما فعالیت دارید و دو دوره نیز عضو هیئتمدیره انجمن شرکتها و مؤسسات فیلمسازی ایران (آیفیک) بودید. درباره مباحثی که این روزها در رابطه با مجوز شبکه نمایش خانگی مطرح میشود چه نظری دارید فکر میکنید مجوزهای ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی باید از طرف وزارت ارشاد صادر شود یا از سوی سازمان صدا و سیما؟
این بحث برای من یک بحث پیچیده و دشوار است، فعالان سینما و نمایش خانگی بسیار نگران و سردرگم هستند، به اعتقاد من مجوز تولید محتوا را نه وزارت ارشاد اسلامی و نه سازمان صدا و سیما هیچکدام نباید بدهند، بلکه اساساً باید تهیهکنندگان و مؤسساتی که قبلاً ارزشیابی و صلاحیتشان تائید شده بدون نیاز به پروانه ساخت فیلم یا مجموعه نمایش خود تهیه و منتشر کنند و چنانچه چیزی خلاف قانون و شرع بود همانند قانون مطبوعات با صاحبان امتیاز این شرکتها برخورد شود. ببینید چند نفر باید استخدام شوند چه هزینهای باید پرداخت شود و چه رانتهایی به وجود خواهد آمد که همگی به ضرر صدا و سیما، ارشاد، اصحاب رسانه و ... است. در حال حاضر با توقیف، دادن مجوز ساخت، بازار سیاه فروش مجوزهای از قبل صادرشده داغ و همین امر موجب فساد شده است؛ فیلمسازان بین دعوای وزارت ارشاد و صدا و سیما خرد شدهاند و همه یا بدون مجوز کار میکنند و یا اصلاً کار نمیکنند. به نظر من باید شورای عالی انقلاب فرهنگی زودتر دست به کار شود و این مشکل را حل کند. این مسئله در سالی که به سال "جهش تولید" نامگذاری شده بسیار عجیب است، درواقع بهجای آنکه موانع تولید را کم کنیم و سرمایهگذاران را تشویق کنیم تا با سرمایهگذاری و تولید فرهنگی، امیدوارانهتر به آینده این صنعت بنگرند عملاً کاری میکنیم تا هنرمندان این حوزه بیکار و خانهنشین شوند. گاهی فکر میکنم احتمالاً باید آتش به اختیار عمل کرد.
در مورد واکنش هفته گذشته وزارت ارشاد به این موضوع، چه نظری دارید؟
در اطلاعیه معاونت محترم ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی بیان شده طبق قانون، مسئولیت صدور مجوز محتوا در شبکه نمایش خانگی اعم از فیزیکی و مجازی بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. من سؤال میپرسم اگر مجوزها دست وزارت ارشاد است، چرا درخواستهای ما برای صدور مجوز پروانه ساخت سریالهای نمایش خانگی را بررسی نمیکنید؟ در حالی که بازار سیاه فروش مجوزهای از قبل صادرشده راه افتاده، چه کسانی ذینفع این موضوع هستند و چرا؟
حجتالاسلام مازنی در کمیسیون فرهنگی مجلس قبل، در گفتوگوهای رسانهای خودشان در این زمینه اعلام کردند که مجوز تأسیس شبکهها بر عهده سازمان صدا و سیما است و مجوز تولید سریال و محتواهای مشابه آن را نیز وزارت ارشاد صادر میکند. یعنی از همان اول مشخص کرده بودند که نمایندگان مجلس بر این موضوع تأکید دارند.
بله طبق قانون موجود اینچنین است، اما آنچه بیشتر مورد اختلاف است: مصادیق صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی است و صدا و سیما مدعی این است که ویاودیها از مصادیق صوت و تصویر فراگیر هستند، درحالیکه ویاودیها همان ویدئوکلوپهای قدیمی هستند که امروز بهصورت آنلاین فعالیت میکنند. از یک طرف هم نمیشود انتظار داشت که مجوز فعالیت ویاودیها را سازمان تنظیم مقررات و رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) زیر نظر صدا و سیما صادر کند و محتوا را ارشاد، وقتی ساترا به من بهعنوان صاحب پلتفرم اجازه ندهد که یک فیلم یا سریال بر روی پلتفرم خود بارگذاری کنم، چه فایده دارد که مجوز تولید سریال و محتواهای مشابه به عهده وزارت ارشاد باشد.
در حال حاضر بیشتر درباره مخاطب و ارتباط او با این فضا صحبت میشود و تأکید بر روی دوسویه بودن آن است. سؤال من این است که مگر ارتباط در ویاودی تکسویه است که بحث فراگیر بودن را مطرح میکنند؟
در تعریف رسانههای فراگیر آمده که صوت و تصویر فراگیر باید همه چهار شرط زیر را داشته باشد. محتوای توزیعشده، زندهبودن یا کنداکتور و جدول پخش زمانی داشته باشد. بهصورت یکسویه و برای مخاطب عام باشد. الزامی به شناسایی کاربرد مخاطب نباشد. بیش از پنج هزار کاربر مخاطب همزبان داشته باشد. درصورتیکه وقتی ویاودیها را با چهار شرط گفتهشده مورد بررسی قرار میدهیم متوجه میشویم که ویاودیها شامل صوت و تصویر فراگیر نمیشوند.
اگر قرار است صدا و سیما به این ماجرا ورود پیدا کند و همه چیز به آنها محول شود، فکر میکنید چرا تاکنون سکوت کرده است؟ آیا در حال حاضر مجوزی از سوی سازمان صادر میشود یا نه؟
من نماینده صدا و سیما نیستم که بخواهم بگویم چرا سکوت کرده است، بلکه فقط نظرات شخصی خودم را میگویم. فکر میکنم صدا و سیما دنبال حل کردن موضوع بهوسیله راهحل قانونی است. آنها سعی میکنند که از طریق مجلس شورای اسلامی این موضوع را پیگیری کنند. ما در اخبار هم خواندیم که 26 نفر از نمایندگان مجلس طرحی را به مجلس ارائه دادهاند که عنوان این طرح اصلاح بند (۲۹) ماده (۲) قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در اصلاحیه بند ۲۹ چنین آمده است: "بهمنظور ساماندهی حوزه انتشار محتوا (صوت و تصویر) بر اساس اصول 44 و 175 قانون اساسی و نظریههای تفسیری آن و نیز مرقومه مقام معظم رهبری مبنی بر مسئولیت سازمان صدا و سیما در حوزه تنظیم مقررات، صدور مجوز و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی و با عنایت بهضرورت ساماندهی فرهنگی سریالهای نمایش خانگی که بدون نظارت کافی در جامعه عرضه میشود، طرح تقدیم میشود". یعنی این طرح را با این رویکرد ارائه کردند. اما به نظرم این طرح یکسری اشکالات دارد، سالیان زیادی است که مجوزهای متعدد فرهنگی همچون کنسرتهای موسیقی، تئاتر و کتاب توسط ارشاد صادر میشود، اما اگر بخواهیم همین کتاب را در بستر فضای مجازی منتشر کنیم باید مجوز صدا و سیما بگیرد، در شرایطی که حذف مجوزهای غیرضروری و بهبود محیط کسب و کار از عوامل مهم در جهش تولید است و در ضمن حدود سه هزار نفر هستند که در این حوزه مشغول به فعالیتند که امور مربوط به بیمه و مالیات آنها توسط وزارت ارشاد اسلامی انجام میشود، که این خودش یک چالش بزرگ برای صدا و سیما خواهد بود.
بسیاری از افراد معتقد هستند که در حال حاضر سریالهای شبکه نمایش خانگی با آنچه در تلویزیون پخش میشود متفاوت است و همین مسئله باعث شده مخاطب جذب نمایش خانگی شود. شبکه نمایش خانگی به لحاظ نوع حجاب و نوع قصه نسبت به آنچه در تلویزیون نمایش داده میشود متفاوت است. شاید بهجای این که شبکه نمایش خانگی را مکمل صدا و سیما بدانند، بهنوعی آن را رقیب صدا و سیما میدانند. فکر میکنید اگر صدور مجوز بر عهده سازمان صدا و سیما باشد با توجه به چهارچوبها و خط قرمزهای تلویزیون تا چه اندازه این اتفاق میتواند در شبکه نمایش خانگی یک اتفاق مثبت باشد؟
واقعیت این است که صدا و سیما خودش نمیخواهد وارد شبکه نمایش خانگی شود. بلکه مجوزهایی که صادر میکند به چند دسته تقسیم میشوند. یک نوع مجوز فقط جهت پخش در شبکه نمایش خانگی صادر میشود که آزادتر است و ضوابط کمتری را برای آن در نظر میگیرد ولی صدا و سیما آن را از شبکههای خود پخش نمیکند. زمانی هم صدا و سیما میگوید قصه شما خوب است و ما تمایل داریم که پس از نمایش خانگی سریال را از شما بخریم و از شبکههای سیما پخش کنیم. حال این من تهیهکننده هستم که حساب میکنم و میگویم اگر صدا و سیما بخواهد سریال من را بخرد، بهنوعی بازگشت سرمایه من تضمین میشود یا نه. این مسئله به من تهیهکننده بستگی دارد که آیا میخواهم کار من از صدا و سیما پخش شود یا نه؟ بنابراین اگر بخواهم از صدا و سیما پخش شود، باید ضوابط آنجا را رعایت کنم.
فکر میکنید اگر صدا و سیما خود بخواهد مجوزها را صادر کند، آیا میتواند یک مرجع بیطرف باشد؟ چون اگر قرار باشد مجوزی را صادر کند و بعد آن سریال بخواهد در تلویزیون پخش شود، قاعدتاً صدا و سیما وارد چرخه تولید میشود.
اگر قرار باشد از تلویزیون پخش شود، بله. همانطور که گفتم بستگی به تهیهکننده دارد که این قضیه را بپذیرد یا نپذیرد. سازمان صدا و سیما طبق افق رسانهای که دارد عمل میکند. شما اگر سریالی بسازید که بخواهید آن را در صدا و سیما هم پخش کنید، باید ضوابط را رعایت کنید. یک زمان ممکن است شما نخواهید سریالتان را به تلویزیون بفروشید، در آن صورت دستتان بازتر است. در حال حاضر تلویزیون با مطرح کردن مسئله خرید توسط سازمان بهنوعی تهیهکنندگان را تشویق میکند که شما اگر طبق ضوابط من سریال ساختید، آن کار را از شما خریداری میکنم.
ارائه این تسهیلات از سوی صدا و سیما به تهیهکنندگان تا چه اندازه به دلیل قهر تهیهکنندگان خوب قدیمی تلویزیون است و تا چه اندازه برای کشش و جذب مخاطب بیشتر است؟
من فکر میکنم تفکری که در تلویزیون حاکم شده است اتفاق بسیار خوبی را رقم میزند، چون کارهای متفاوتی بهوسیله تهیهکنندگان درجه یک و توانمندتر ساخته میشود. علاوه بر این که بینندگان نمایش خانگی این سریالها را میبینند، مدتی بعد در تلویزیون نیز پخش میشوند. صدا و سیما بهجای این که بیاید هزینههای سرسامآوری برای تولید سریال خرج کند، با هزینه خیلی کمتر آن کار خوب را میخرد و پخش میکند. قاعدتاً وقتی این اتفاق بیفتد بینندههای تلویزیون هم بیشتر میشوند و به نظرم تلویزیون میتواند متفاوتتر ظاهر شود.
در چند سال گذشته ویاودیهای بسیاری شکل گرفتهاند ولی از بین همه آنها فقط تعداد محدودی بسیار جدی کار میکنند. فکر میکنید چه عاملی باعث شد پلتفرمهای دیگر نتوانند وارد این گردونه شوند؟
یکی از جدیترین دلایلی که وجود دارد قدرت و سرمایهای است که پشت این دو پلتفرم قرار دارد و موجب انحصار شده است. البته پلتفرمهای دیگر هم بازار خودشان را تا حدودی البته بهسختی حفظ کردهاند، اما آنچه بیشتر به ویاودیها ضربه میزند درواقع سایتهای اشتراکگذاری ویدئو هستند. بهطور مثال وقتی شما در آپارات یا تماشا و ... میتوانید هر ویدئویی را بدون سانسور و رایگان ببینید چه کسی میرود تلویزیون و یا شبکه نمایش خانگی ببیند؟ به نظرم مسئولین بهجای این که به نمایش خانگی و ویاودیها گیر بدهند باید به این مسئله رسیدگی کنند، چون آنها نه قوانین کپیرایت را رعایت میکنند و نه قانون و شرع را، باید تکلیف این سایتها مشخص شود.
در حال حاضر میبینیم که پلتفرمهای دیگر فعال نیستند و انحصار به این دو پلتفرم رسیده است. آیا در این شبکه هم مافیا شکل گرفته است؟
سیستم غلط است. شما قبلاً در نمایش خانگی یک دیویدی تولید میکردید و آن را از طریق سوپرمارکتها میفروختید. در حال حاضر مخاطب یک اشتراک 20 هزار تومانی میخرد و هر چقدر دلش میخواهد فیلم میبیند. شما اگر حساب و کتاب اینها را کنار همدیگر بگذارید میبینید که دخل و خرجشان با هم نمیخواند. این پولها از کجا میآید؟ ما نمیتوانیم بگوییم از تبلیغات میآید. در نتیجه، این کار به ورشکست شدن سایر ویاودیها و بیکار شدن خیل عظیمی از هنرمندان ختم میشود.
ما معمولاً در پلتفرمهای ایرانی کمتر تولید محتوا میبینیم. در حالی که پلتفرمهای خارجی مانند نتفلیکس و آمازون تولید محتوا کرده و در سطح جهانی خوش درخشیدهاند، به نظر شما چرا تولید محتوا در پلتفرمهای داخلی کمرنگ است؟
همه اینها به اقتصاد سینما و شبکه نمایش خانگی برمیگردد. نتفلیکس یک ویاودی است که در کل دنیا کار میکند. اگر ما تحریم نبودیم و نتفلیکس در ایران هم اجازه فعالیت داشت، مطمئن باشید که هیچ ویاودی داخلی، توان رقابت با این پلتفرم را نداشت.
یعنی اینجا تحریمها به کمک ما آمده است؟
دقیقاً همینطور است. اگر تحریمها نباشد و شما بتوانید آزادانه خرید کنید، از آمازون خرید میکنید یا دیجی کالا؟ در آن صورت شما با پایینترین قیمت میتوانید بهترین جنس را از هر کجای دنیا خریداری و بهصورت رایگان دریافت کنید. میخواهم بگویم گاهی تحریمها به نفع کسب و کارهای داخلی میشود، ولی بازار ما محدود است. چرا سینمای ما با هالیوود و بالیوود قابل مقایسه نیست؟ به خاطر این که فیلمهای ما فقط در بازار داخل کاربرد دارند. شاید هزینه فیلمهایی که در خارج از کشور میسازند برای ما قابل درک نباشد. پلتفرمهایی که شما نام بردید تعداد مشترکین بسیار زیادی دارند و برای آنها میصرفد که این کار را انجام دهند ولی بقیه چون تعداد مشترکین کمتری دارند، از عهده هزینه ساخت این کار برنمیآیند و به مشکل برمیخورند. ضمن این که آنها فقط میتوانند سرمایهگذار باشند. یعنی قرار نیست که تولیدکننده باشند.
ما در بخش تکنیکی تا چه اندازه قدرت رقابت با آثار خارجی را به لحاظ ساختاری داریم که حتی اگر بحث تحریمها هم وجود نداشته باشد بتوانیم آثارمان را به کشورهای دیگر عرضه کنیم و مخاطب خارج از کشور نیز داشته باشیم؟ مثلاً اگر سریالی ساخته میشود حداقل بتوانیم این کار را در کشورهای خاورمیانه یا اروپایی به فروش بگذاریم و یا آثارمان را در این کشورها به نمایش بگذاریم. آیا آثار ما به لحاظ تکنیکی قابل رقابت هستند؟
بله قابل رقابت هستند. من گروههای زیادی را میشناسم که در اینجا کار میکنند و تولیداتشان را به کشورهای دیگر میفروشند. یعنی از کشورهای دیگر سفارش گرفتهاند و اینجا کار را تولید میکنند. ما افراد باسواد و خوبی در این حرفه داریم. در بحثهای VFX و انیمیشن بسیار جلو رفتهایم و در سطح قابل قبولی هستیم.
و در پایان آیا قصد تولید اثر جدید ندارید؟
در حال حاضر تیم نویسندگان موسسه ما مشغول نگارش یک قصه نو وجدید هستند که به نظرم طرح جذاب و خوبی دارد و بهزودی درباره آن اطلاعرسانی خواهیم کرد.