سرویس سینمایی هنرآنلاین: "پایتخت" ازجمله سریالهای موفق تلویزیون در سالهای اخیر است که موفق شده تا حداکثر مخاطب را داشته باشد و لقب پرمخاطبترین سریال را از آن خود کند. امروز تکهکلامهای نقی، ارسطو، بهتاش و... نه برای کوچه و بازار که برای بسیاری از خانوادهها عادی است و از آنها در جمعهای خانوادگی و دوستانه استفاده میکنند.
موفقیت این سریال از آنجا شکل گرفت که این خانواده معمولی با لهجه شیرین مازندرانی خیلی معمولی و ساده و بیغلوغش جلوی دوربین "پایتخت" خود را نشان داد و همین نیز موجب شد تا با وجود برخی مخالفتها اما با اقبال و سربلند از این آزمون بیرون آمده و مخاطب خود را حفظ کند. مخاطبی که شاید یک سال صبر کند تا خانواده معمولی با قصههایشان، برای مدتی آنها را سرگرم کنند.
خانواده "پایتخت" چطور جان گرفت
نخستین فصل این سریال نوروز 1390 برای شبکه یک سیما تولید شد. سریالی که سکان هدایتش را سیروس مقدم عهدهدار شد و با طرحی از محسن تنابنده و همراهی خشایار الوند به تهیهکنندگی الهام غفوری شکل گرفت. محسن تنابنده، علیرضا خمسه، ریما رامینفر، احمد مهرانفر و سارا و نیکا فرقانی اصل در این فصل به ایفای نقش پرداختند و خانواده معمولی از اینجا شکل گرفت. درواقع نقی معمولی و همسرش هما سعادت به همراه بابا پنجعلی و ارسطو عامل پسرخاله نقی و سارا و نیکا دوقلوهای نقی شخصیتهایشان شکل گرفت. قصه از جایی آغاز میشود که آنها تصمیم میگیرند به دلیل قبولی هما در دانشگاه از شیرگاه مازندران به تهران کوچ کنند؛ اما هنگام ورود به پایتخت با مشکلات زیادی مواجه میشوند. صاحبخانه میمیرد و وراث حاضر به تحویل خانه نمیشوند، بدین ترتیب در پی مشکلاتی که در تهران برای آنها پیش میآید مجبور میشوند مدتی در کامیون ارسطو زندگی کنند. در این فصل علاوه بر معرفی خانواده معمولی، سمیرا حسنپور، پژمان بازغی، پوریا پورسرخ، حسین مهری، آزیتا لاچینی، آرش نوذری، کیانوش گرامی، گیتی قاسمی، نعیمه نظام دوست، افشین سنگ چاپ، رضا بنفشهخواه و بسیاری دیگر به ایفای نقش پرداختند.
پایتختیها به جنوب میروند
فصل اول سریال با اقبال خوبی در نوروز روبهرو شد، از این رو گروه برای ساخت فصل دوم این سریال تصمیم گرفت شخصیتها را پختهتر کند و رنگ و بویی دیگر به آنها بدهد که البته این طراحی یک سال زمان برد و خانواده معمولی سال 91 به تلویزیون نیامد تا فصل دوم نوروز 92 باز هم با طراحی محسن تنابنده و البته نویسندگی حسن وارسته و کورش نریمانی نوشته شود و به روی آنتن شبکه یک سیما برود. طرح آن بر اساس گفته سیروس مقدم زمانی شکل گرفت که او به همراه محسن تنابنده در جاده بابل به انبوهی از گنبد و گلدسته برمیخورند که نور خورشید و تلالو آن آنها را سحر میکند. در فصل دوم نقی در گنبد و گلدستهسازی کار میکند و با کامیون ارسطو از طرف محل کارش، مسئول میشود یک گنبد و گلدسته را به روستایی در قشم ببرند. او با خانوادهاش به همراه سرپرست بار راهی تهران میشوند تا گنبد و گلدسته را به صاحبش که در خانه سالمندان زندگی میکند نشان دهند و بعد به طرف مکان نصب بروند. در این بین اتفاقات بسیار جالبی ازجمله مسابقه تلفنی، گیر افتادن در رستوران، بکسل کردن ماشین مسئولین شورا و عاشق شدن ارسطو میافتد. این بار جدای از خانواده معمولی، رحمت امینی (رحمت خروس) با بازی هومن حاجی عبدالهی، خانم فدوی با بازی لیندا کیانی، شیرافکن برادر بهبود با بازی بهرام افشاری، فهیمه معمولی با بازی نسرین نصرتی و بهبود فریبا (شوهر خواهر نقی) با بازی مهران احمدی به مخاطبان معرفی شدند و "پایتخت" موفق شد بار دیگر موفقیت خود را تکرار کند.
ارسطو عاشق میشود
حالا تلویزیون به دلیل درخواستهای مکرر مخاطبانش تصمیم میگیرد خانواده معمولی را تبدیل به پای ثابت ایام نوروز کند. بر همین اساس فصل سوم سریال به سرپرستی محسن تنابنده و نویسندگی خشایار الوند و حسن وارسته نوروز 93 به روی آنتن رفت. الوند که در فصل دوم این سریال حضور نداشت، بار دیگر به این مجموعه پیوست و حضورش موجب شد تا فصل سوم بیشتر به ارسطو عامل پسرخاله نقی معمولی و زندگی او بپردازد و یکسری شخصیت دوستداشتنی دیگر به این مجموعه افزوده شوند که قصههای پایتخت را برای مخاطبانش نیز دلچسب کند. قصه از اینجا آغاز میشود که ارسطو برای سومین بار عاشق شده و قصد برپایی مراسم عروسی دارد در حالی که نقی در حال ساخت خانه خودش است. نقی تصمیم میگیرد در مسابقات کشتی پیشکسوتان شرکت کند در مرحله اول او مسابقه را واگذار میکند، اما در ادامه به دلیل مصدومیت برای مرحله نهایی باید اعزام شود تا در مسابقات جهانی پیشکسوتان حضور یابد. از سوی دیگر بهبود فریبا که یک جنگلبان است دچار مصدومیت میشود و این اتفاقات فصل سوم را پیش میبرد. حالا فهیمه و بهبود نیز جزو شخصیتهای اصلی این سریال قرار گرفتهاند و مورد توجه واقع شدهاند. در این فصل هدایت هاشمی در نقش اوس موسی، سلمان خطی در نقش نقی معمولی و منگ هان ژانگ در نقش چوچانگ همسر ارسطو به ایفای نقش پرداختند و به گروه "پایتخت" پیوستند. در کنار تمام اتفاقات ریز و درشتی که شخصیتهای این سریال را درگیر خود میکند، آنچه باعث موفقیت "پایتخت" شده است، ارائه درست از یک شخصیت و همچنین احترامی است که این خانواده برای پدرشان قائل هستند و در راستای حفظ چارچوب خانواده بسیار مورد توجه واقع شد.
"پایتخت" سیاسی میشود
فصل چهارم این سریال در رمضان سال 94 پخش شد. این فصل نیز با حضور تیم نویسندگان قبلی پیش رفت و کمی سیاسی شد. خانواده معمولی به شهر زادگاهش علیآباد بازگشته و هما سعادت در انتخابات شورای شهر رأی آورد و طرفداران او در منزلشان جمع شدند. همسر چینی ارسطو در سانحه هواپیمایی مالزی جان خودش را از دست داد و این مسئله موجب شد تا کام ارسطو هر روز تلخ و تلختر شود. نقی از همسرش درخواست میکند تا برای ساخت خانه فهیمه (خواهر نقی) مجوز بگیرد، اما او این کار را خلاف دانسته و زیر بار نمیرود. نقی به همراه اقوام و خویشانش و کمک اوس موسی دست به کار میشوند و خانه فهیمه را بهطور پنهانی با آوردن مصالح از راه و بیراه در دل جنگل میسازند، اما در آخر توسط شهرداری تخریب میشود. در این بین ماجراهایی ازجمله ازدواج بابا پنجعلی، دعوای نقی و هما، حضور بهبود در آفریقا اتفاق میافتد. در این فصل جدای از خانواده معمولی، محمدرضا علیمردانی، هدایت هاشمی، محیا دهقانی خواهرزاده اوس موسی، مجتبی و مصطفی بلال حبشی برادران رحمت به این جمع پیوستند اما مهران احمدی بازیگر نقش بهبود فریبا از این جمع جدا شد چرا که بهبود به افریقا میرود و آنجا خبر میرسد که بهبود مرده است.
نبرد اهالی "پایتخت" با داعش
فصل پنجم سریال با مشارکت موسسه فرهنگی اوج، نوروز سال 97 به روی آنتن رفت. در سالی که موضوع داعش و مدافعان حرم بسیار داغ بود، خانواده معمولی به جنگ با داعش رفت و همین اتفاقات نیز موجب شد تا در نظرسنجی سازمان صداوسیما عنوان بهترین سریال نوروزی را از نگاه مردم از آن خود کند. در این فصل ارسطو ماشین شاسیبلند میخرد و خانواده را برای خوردن هویج بستنی میبرد، امّا در میانه راه ماشین چپ میکند و در آب میافتد. خانواده نقی معمولی بر سر این اتفاق صدمات شدیدی دیده و نقی برای این موضوع رابطهاش را با ارسطو قطع میکند. او برای عوض شدن روحیه خانواده پس از این حادثه، آنها را به ترکیه میبرد. آنها در کشور ترکیه با رحمت و برادرانش و ارسطو سوار بر بالن میشوند. مسئول هدایت بالن بر اثر مصرف مشروبات الکلی، سکته کرده و میمیرد. سپس بالن، آنها را به سمت سوریه و جبهه داعش میبرد. خانواده نقی با یک عضو سابق داعش به نام الیزابت آشنا میشوند و از طریق وی میفهمند که در سوریه هستند. سپس برای نجات خود به سمت لاذقیه میروند. آنها به شهر لاذقیه میرسند و به کارخانه متروکهای میروند. در آنجا با عدهای داعشی روبرو میشوند و خانواده نقی توسط این افراد گروگان گرفته میشوند. اما سرانجام توسط نقی نجات پیدا میکنند و پس از کشتن آنها به کمک ارتش سوریه سوار هلیکوپتر میشوند و نجات پیدا میکنند. در فصل پنجم بهرام افشاری که در فصل دوم در نقش برادر بهبود ایفای نقش کرده بود حالا در نقش بهتاش فریبا پسر فهیمه عضو ثابت خانواده معمولی میشود.
این فصل را نیز تنابنده با همراهی الوند و امیرحسین قاسمی مینویسد و حسن وارسته و خشایار الوند از این تیم به دلیل درگیری و حضور سرکاری دیگر، از این مجموعه جدا میشوند. اما پس از سه قسمت بهیکباره نام امیرحسین قاسمی از تیتراژ سریال حذف شد و نام خشایار الوند جایگزین او شد. همین عامل نیز موجب شد تا قاسمی نسبت به این موضوع اعتراض کند و حواشی برای این فصل پایتخت شکل بگیرد. در ادامه خشایار الوند در گفتوگویی اعلام کرد که وقتی محسن تنابنده قصد نوشتن فیلمنامه "پایتخت ۵" را شروع میکند با او تماس میگیرد، اما چون الوند سر کار "دیوار به دیوار" بوده است. یک ماه صبر میکنند که متأسفانه الوند نمیتواند خود را به آنها برساند، بنابراین سه قسمت ابتدایی نوشته میشود و کار در شمال کلید زده میشود. از اواخر فیلمبرداری قسمت سوم الوند به گروه ملحق شد و فیلمنامه اثر را دست گرفت و قاسمی نیز از گروه خداحافظی کرد و به تهران برگشت و دلیل حذف نامش نیز همین بوده است. حواشی فصل پنجم به همینجا ختم نمیشود، در زمان فیلمبرداری در مازندران و ضبط سکانس تصادف ارسطو، امیرحسین خنجری بدلکار این مجموعه دچار حادثه از ناحیه سر شد و بهشدت آسیب دید و به بیمارستان منتقل شد و پس از چند روز بستری در بیمارستان سلامتی خود را به دست آورد.
فقدان خشایار الوند و بازگشت پر ابهام پایتختیها
در حالی که گروه "پایتخت" خود را آماده میکرد تا فصل ششم این سریال را برای نوروز 98 آماده کند، اما در نخستین روزهای اسفند سال 97 خشایار الوند نویسنده این سریال براثر ایست قلبی چشم از جهان فرومیبندد و حال و احوال تیم "پایتخت" به هم میریزد. پس از مدتی سیروس مقدم اعلام میکند که برای حفظ نام الوند یک فیلم سینمایی با شخصیتهای "پایتخت" میسازند، اما بعد دوباره اعلام شد به دلیل نامساعد بودن حال عوامل به دلیل فقدان الوند این موضوع به زمانی دیگر موکول میشود. بنابراین سال 98 بدون پایتختیها در تلویزیون گذشت و "پایتخت 6" به نوروز 99 رسید این بار بدون خشایار الوند و بدون بابا پنجعلی.
آرش عباسی در فصل ششم به جمع نویسندگان مجموعه پیوست تا با همراهی محسن تنابنده کار را پیش ببرد. در این فصل که این شبها در حال پخش است بابا پنجعلی فوت کرده و اعضای بدنش اهدا شده است. بهبود فریبا پس از پنج سال از آفریقا با سندرم دست بیقرار بازمیگردد و بهتاش فریبا تبدیل به ستاره فوتبال مازندران میشود. از سویی نقی در تلاش است تا خود را به شخصیتهای سیاسی نزدیک کند. هرچند که به نظر میرسید این فصل با پایان تعطیلات نوروزی تمام شود، اما سیروس مقدم در گفتوگویی اعلام کرد ساخت فینال سریال به بعد از دوره رفع بحران کرونا موکول شده است.
او در این گفتوگو بیان کرد: "از آنجا که قسمتهایی از فینال و پایان فیلمنامه به آمدن بهتاش به تهران و جذب شدنش به فوتبال حرفهای مربوط میشد و بخشهای جذاب دیگری به خانواده نقی و بهبود و رحمت در همین راستا میپرداخت، حتماً میبایستی در فضای فوتبالی و مسابقات ورزشی و همزمان قصه خانوادگی در اجتماع شهری، اتفاق میافتاد. با توجه به تعطیلی کلیه مسابقات ورزشی و لیگ برتر و همچنین منع تردد و تجمع در تهران و مازندران، ناخواسته و علیرغم میل باطنیمان، کار تصویربرداری هم در سطوح ورزشی و هم در بخشهای خانوادگی غیرممکن بود. به همین دلیل ما به تعهدمان که همان ساخت و پخش 15 قسمت "پایتخت" برای ایام نوروز بود، عمل کردیم."
سیروس مقدم در ادامه خاطرنشان کرد: "باید توجه داشت که شیوع ویروس کرونا جهانی شده و بسیاری از پروژههای سینمایی و تلویزیونی و سریالی در حال ساخت و تولید در ایران و جهان متوقف شده است. خانوادههای تیم "پایتخت" مثل دیگران، نگران فرزند، همسر، والدینشان و ... هستند. هر تردد و تجمع با مورد و بیمورد بهمنزله شیوع و گسترش این بیماری است؛ بنابراین "پایتخت" در 15 قسمت طبق قرار و تعهدش در تعطیلات نوروز پخش خواهد شد و تنها قسمتهای آخر و فینال آن طلب مخاطبان از ماست که انشاءالله در اولین روزی که وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام وضعیت عادی کردند، تیم پایتخت گِرد هم جمع شده و فینال را ساخته و در یکی از اعیاد مثل عید فطر و یا ... به محضر مردم عزیز تقدیم میکنند."
با تغییر تیم نویسندگان این فصل هرچند که جزو پرمخاطبترین سریالهای نوروزی است و همچنان در صدر قرار دارد، اما خالی از نقد هم نیست. در این فصل برخلاف فصول گذشته سریال که خانواده نقش مهمی داشت، خبر چندانی از احترام شخصیتهای سریال بهخصوص کوچکترها به بزرگترها نیست. دروغ در خانواده حرف اصلی را میزند و اتفاقات سریال تنها برگرفته از اتفاقات روز جامعه است که با چاشنی طنز تلاش میکند تا لبخند را به لبان مخاطبان بیاورد. از سویی ممیزیها باعث شده تا صدای عوامل سریال ازجمله نویسندگان و بازیگران درآید، اما کارگردان سریال نظر دیگری دارد.
مقدم درباره ممیزیها گفت: "من و همکارانم از "پایتخت" محافظت میکنیم تا شسته و رفته روی آنتن برود. برخی از موارد در هنگام فیلمبرداری ضبط میشود که ممکن است در شرایط فعلی جامعه ایجاد حساسیت کند و آن را تعدیل میکنیم. این موارد عنوان سانسور به خود نمیگیرد. ممکن است بعضی از کلمات یا دیالوگها را برای اکثریت مخاطب مناسب نبینیم؛ بنابراین ملاحظات را رعایت میکنیم تا سریال بهسلامت روی آنتن برود و دچار سوءبرداشت و سوءتعبیر نشویم؛ این به معنی سانسور نیست. این نوع اصلاحات را که به محتوای اثر لطمه نمیزند، سانسور نمیدانم."
حالا چیزی حدود 10 سال از عمر "پایتخت"میگذرد و شخصیتهای این سریال هرکدام دچار تغییر و تحولاتی شدهاند، اما همچنان برای خیلی از طرفداران مجموعه قابل باور و دوستداشتنی هستند. حفظ این جایگاه و حفظ این میزان مخاطب کار را برای سازندگان و بازیگران این سریال محبوب یک دهه اخیر تلویزیون سخت میکند و آنها باید با مراقبت و جدیت بیشتری در این زمینه گام بردارند. سه قسمت دیگر از فصل شش سریال باقی است تا بتوان نظر نهایی را درباره آن داد. فعلاً منتظر میمانیم تا ببینیم "پایتختیها" فصل ششم را چگونه به پایان میرسانند.