سرویس سینمایی هنرآنلاین: هفتادمین جشنواره فیلم برلین روز چهارشنبه میزبان "راههای نرفته" (The Roads Not Taken) تازهترین فیلم سالی پاتر کارگردان بریتانیایی شد که یکی از 18 فیلم بخش مسابقه بینالملل است.
پاتر و ستارههای فیلمش شامل خاویر باردم، ال فانینگ و سلما هایک در مراسم فوتوکال، نشست مطبوعاتی و فرش قرمز اولین نمایش جهانی این فیلم بریتانیایی شرکت کردند. لورا لینی دیگر بازیگر فیلم 85 دقیقهای "راههای نرفته" است.
فیلم داستان یک روز از زندگی لئو (باردم) و دخترش مالی (فانینگ) در شهر نیویورک را به تصویر میکشد. لئو که یک نویسنده است، دچار زوال عقل شده و خاطراتش از گذشته، مانند لحظههایی از زندگی با همسر اولش دولورس (هایک) در مکزیک را با نسخههای خیالی از آنچه زندگی میتواند باشد، تلفیق میکند.
پاتر 70 ساله که بیش از همه برای فیلمهایی چون "اورلاندو"، "درس تانگو" و "جینجر و رزا" شهرت دارد، در نشست مطبوعاتی "راههای نرفته" گفت: این داستان را از زندگی خودم الهام گرفتم. متأسفانه برادرم دچار زوال عقل شد و من دو سال از او مراقبت کردم تا این که از دنیا رفت. از بودن در کنار او خیلی چیزها درباره کاربرد مغز یاد گرفتم.
باردم 50 ساله در نشست مطبوعاتی گفت هنگام فیلمبرداری پاتر دائم به او یادآوری میکرد لئویی که با دولورس زندگی میکند، همان لئو است که بعداً دچار زوال عقل میشود. او توضیح داد: در صحنههایی که با ال داشتم باید دائم تن به آن سفر میدادم. به دلایل مختلف سختترین بخش کار من بود. وقتی با سلما کار میکردم درد بزرگی را تجربه کردم.
"راههای نرفته"
برای فانینگ 21 ساله، "راههای نرفته" یک فیلم "بسیار ویژه" بود، چرا که برای دومین بار با پاتر و برای اولین بار با باردم همکاری میکرد. او گفت: لزوماً از این که مقابل خاویر نقشآفرینی میکنم نمیترسیدم، اما عصبی بودم. ما سر صحنه فیلمبرداری خیلی رابطه نزدیکی با هم داشتیم و لحظههای شگفتانگیزی داشتیم.
هایک 53 ساله درباره احساس خود نسبت به اسپانیایی صحبت کردن شخصیتش در فیلم گفت: تجربه فوقالعادهای بود. وقتی پای شعر در میان باشد، اسپانیایی حرف زدن یک چالش نیست. من از سالی خیلی ممنونم که گذاشت به زبان خودمان حرف بزنیم و همیشه در شخصیتهای فیلم دنبال حقیقت بود.
"راههای نرفته" نهمین فیلم بلند داستانی پاتر است که در لندن به دنیا آمد. او در 2017 نیز با فیلم "مهمانی" با بازی پاتریشیا کلارکسن، کیلیان مورفی و کریستین اسکات تامس در بخش مسابقه برلیناله شرکت کرد. پاتر عنوان فیلم جدیدش را از شعر "راه نرفته" اثر رابرت فراست شاعر آمریکایی گرفته است که ایدههایی چون سرنوشت و به اراده خود رفتار کردن را مورد توجه قرار میدهد. اگر لئو راهی را که کمتر از آن سفر شده است انتخاب کند، چه اتفاقی میافتد؟ اگر دو راه دیگر را انتخاب کند، چی؟
"برلین الکساندرپلاتس" (Berlin Alexanderplatz) به کارگردانی برهان قربانی سینماگر آلمانی افغان دیگر فیلمی بود که روز گذشته در بخش مسابقه بینالملل جشنواره برلین روی پرده رفت.
ولکت بونگه، یلا هازه، آلبرشت شوخ، یواخیم کرول و آنابله ماندنگ در این فیلم 183 دقیقهای بازی میکنند که تولید مشترک آلمان و هلند است. "برلین الکساندرپلاتس" روایتی روزآمد از رمان کلاسیک آلفرد دوبلین در 1929 است که از آن بهعنوان یکی از مهمترین آثار ادبی جمهوری وایمار یاد میشود. "برلین الکساندرپلاتس" در 1980 مبنای یک سریال معروف به کارگردانی راینر ورنر فاسبیندر کارگردان فقید آلمانی شد.
در روایت سینمایی جدید که اولین بار در دنیا در برلیناله نمایش داده شد، مضامینی چون مهاجرت و هویت در آلمان معاصر مورد توجه قرار گرفته است. فرانتز، خلافکار خردهپا رمان دوبلین جای خود را به فرانسیس، پناهجوی آفریقایی داده است که نقش او را ولکت بونگه هنرمند پرتغالی-گینهای بازی میکند. داستان فیلم دور از کلوبهای شبانه برلین و مناطق توریستی مشهور روی میدهد، جاهایی که قاچاقچیان مواد مخدر جوان که بسیاری از آنها مهاجر هستند، در حاشیههای شهر وجودی ناچیز دارند.
برهان قربانی که در 1980 در آلمان و در خانوادهای از پناهجویان افغان به دنیا آمد، در نشست مطبوعاتی "برلین الکساندرپلاتس" گفت همیشه دوست داشت ساقیهای پارک هازنهایده در برلین را در روایت خود از تاریخ آلمان بگنجاند. او گفت: به این پارک تفریحی رفتهام. مواد مخدر در آن خرید و فروش میشود. اگر آدمهای دیگری را انتخاب میکردم نمیشد آن را بهعنوان داستانی درباره آلمان در نظر گرفت و خیلی زود فراموش میشد.
در رمان "برلین الکساندرپلاتس"، فرانتز قهرمان داستان در حالی از زندان آزاد میشود که دوست دارد زندگی سالمی را در پیش بگیرد. فیلم با فرانسیس، 30 ساله، آغاز میشود که تنها بازمانده یک کشتی حامل مهاجرین غیرقانونی آفریقایی است. آب او را به یکی از سواحل جنوب اروپا آورده است. فرانسیس قسم میخورد از این به بعد یک زندگی تازه و بهتر را در پیش بگیرد و انسان شریفی باشد، اما همین که از برلین سر درمیآورد متوجه میشود اگر شما یک پناهجوی غیرقانونی در آلمان باشید، سخت میتوانید یک فرد درستکار باشید، آن هم بدون اوراق شناسایی، ملیت و اجازه کار. او باید در دنیایی پر از جنایتکاران روانی، فاشیستها، کلاهبردارها گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
قربانی پیش از این نیز در 2010 با فیلم "شهادة" در بخش مسابقه بینالملل جشنواره برلین رقابت کرد.
"دائو. ناتاشا" (DAU. Natasha) به کارگردانی ایلیا کژانوفسکی و یکاترینا اورتل سینماگران روسی، دیگر فیلمی بود که روز چهارشنبه در بخش مسابقه بینالملل نمایش داده شد. این فیلم تولید مشترک آلمان، اوکراین، بریتانیا و روسیه است و ناتالیا برژنایا، اولگا اشکابارنیا، ولادیمیر آزیپو، الکسی بلینوف و لوک بیژه در آن بازی میکنند.
"دائو. ناتاشا"
"دائو. ناتاشا" روایتی هراسانگیز و عریان از زنی به نام ناتاشا (برژنایا) است که در عصر استالین و دوران اتحاد جماهیر شوروی در غذاخوری یک موسسه تحقیقاتی محرمانه در مسکو کار میکند که ریاست آن را لییف لاندائو (با نام مستعار دائو) فیزیکدان نظری به عهده دارد. فیلم ارتباط ستیزهجویانه ناتاشا با اولگا (اشکابارنیا) دستیار جوانتر خود را نشان میدهد، همینطور اجازه میدهد اتاق بازجویی 101 را با تمام ترس و فلاکت آن ببینیم.
"دائو. ناتاشا" شکلی رادیکال از سینما را به نمایش میگذارد که بین خیال و واقعیت در حرکت است. ایلیا کژانوفسکی با همکاری یکاترینا اورتل همکار کارگردان، یورگن یورگس فیلمبردار و گروهی بازیگر غیرحرفهای به ورطه روح و روان چشم میدوزد و از افراطیترین رفتارهای انسانی پرده برمیدارد. "دائو. ناتاشا" قصهای بسیار هنجارشکن درباره تلاش برای رسیدن به قدرت و عشق و بهنوعی تجزیه و تحلیل تمامیتخواهی است.
"دائو. ناتاشا" بخشی از یک پروژه هنری گسترده و چند میلیون دلاری به نام "دائو" و اولین فیلم بلند مستقل این پروژه است. کژانوفسکی بانی پروژه "دائو" است که از 2005 با هدف ساخت فیلمی هنری درباره لییف لاندائو (1968-1908) فیزیکدان روسی برنده جایزه نوبل شروع شد.
"دائو. ناتاشا" حاصل فیلمها و تصاویر ویدیویی است که سال گذشته در نمایشگاه دائو در پاریس نمایش داده شد. اورتل ابتدا مسئول بخش چهرهپردازی و طراحی مو فیلم بود و در مرحله پس از تولید مسئولیت تدوین و کارگردانی مشترک را هم به عهده گرفت.
هفتادمین جشنواره فیلم برلین 20 فوریه تا 1 مارس (1 تا 11 اسفند) برگزار میشود.
علی افتخاری