سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم "قصر شیرین" ساخته رضا میرکریمی با ورود پدر عبوس و تلخ با بازی حامد بهداد به داستان آغاز میشود که مجبور است سفری ناخواسته با کودکانش را از سر بگذراند و در تمام فیلم با حضور مسلط و برتر مرد روبرو هستیم که نقشی فاعل و تعیینکننده در سرنوشت همه را دارد و مسیر زندگی/ فیلم را مشخص میکند، اما قصه پیش از ورود مرد شروع شده است، توسط زنی غایب که هرگز او را نمیبینیم، اما نشانههای حضورش، سلطه مرد بر جهان داستان را زیر سؤال میبرد و با انتخاب دشوار نهاییاش، مرد را وامیدارد تا قدم در مسیری بگذارد که آن را خودش قدمبهقدم ساخته است تا خانوادهاش را در فقدان خویش در کنار هم نگه دارد و به همان خانه رؤیایی برساند که تجسم آن را در عنوان فیلم میبینیم و بچهها نیز قرار است در غیاب مادر، حضور او را نمایندگی کنند و در همدستی ناآگاهانه با نقشه مادر، مرد را به همان پدری بدل سازند که مادر از او در ذهنشان خلق کرده است.
این طرح داستانی اولیه فیلم میرکریمی است که نوید اثری عمیق و تکاندهنده و درگیرکننده را میدهد که قابلیت برهم زدن قراردادهای تثبیتشده در نظام خانواده و سلسلهمراتب سنتی آن را دارد و از ایده جسورانهای مبنی بر تشکیل خانواده رؤیایی از دل تغییر و تحول روابط و نقشها و جایگاههای نابرابر کلیشهای سخن میگوید، اما فیلم فاقد جاهطلبی و ساختارشکنی لازم از لحاظ دیدگاه اخلاقی و زیباشناختی است و قدرت و شهامت کافی برای بسط و گسترش درونمایه زنانه خود را ندارد و از فقدان درک و فهم مدرن و معاصری نسبت به وضعیت زنان و سیر تحولات و پیشرفتهای فکری و روحی و اجتماعی آنها رنج میبرد. بنابراین هرچند در ظاهر شاهد تغییر مرد تحت تأثیر ایثار زن و معصومیت کودکان هستیم، اما درواقع به دلیل درک سنتی و ایدئولوژیکی فیلمساز، همچنان مرد را در جایگاه رأس خانواده و تصمیمگیرنده برجسته میکند و اهمیت و ارزش زن را در کلیشههای رایج و قدیمی میجوید و او را در سطح جنس دوم در جهت قدرت بخشیدن به مرد تقلیل میدهد و فیلمی که میتوانست از طریق تأکید بر شخصیت خارج از قاب، اثری مهم و امروزی پیرامون انتقال قدرت از مرد حاضر به زن غایب به حساب بیاید و درباره تبعات و پیامدهای نادیده انگاری و انکار زنان جدی گرفته شود، در جهت تأیید و تثبیت همان مردسالاری حاکم عمل میکند و فیلم هرچند در عنوانش نام زن را پنهان کرده، اما برای ابراز و خودنمایی قهرمان مرد خود ساخته شده است.