سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم "حمال طلا" ساخته تورج اصلانی که به نوسانات بازار ارز میپردازد، میتوانست به دام همان فیلمهای اجتماعی رایج بیفتد که جز آه و ناله و دادوبیداد، چیز دیگری در آن نمییابیم اما نگاه شوخوشنگ و هزل گونه اصلانی، فیلم را به مسیر دیگری میبرد و از دل فضای چرک و کثیف و متعفن اثرش، لحظات خندهدار و مفرحی را خلق میکند و هرچقدر شخصیتها بیشتر در منجلاب نکبت و کثافت فرو میروند، طنز داستان شدت میگیرد اما به ناگه به خود میآییم و میبینیم آن دو کارگر مفلوک که وسط چاه فاضلاب به دنبال تکهای الماس دستوپا میزنند و درنهایت از میان خروارها کثافت اندکی طلا به دست میآورند، برآیندی از وضعیت امروز جامعهمان است که روزبهروز در فلاکت و بدبختی بیشتری غرق میشود و تازه گزندگی و تلخی و سیاهی پشت آن لحن شوخ و طناز آشکار میشود. دقیقاً همین نکته به پاشنه آشیل فیلم تبدیل میشود که اصلانی در قرینهسازی وضعیت شخصیتهایش با اجتماع کنونی دست به افراط میزند و زیادی بر نشانهها و نمادهای کنایی تأکید میکند و ایده بکر و بدیع خود را از طراوت و تازگی میاندازد. با این وجود در میان انبوه فیلمهای خنثی و فرتوت و کهنه، "حمال طلا" اثری با روحیهای جوان و سرحال و شوخ نسبت به معضلات اجتماعی پیرامونش واکنش نشان میدهد، تا جایی که مخاطب احساس میکند بوی گندی که فضای درون فیلم را پر کرده است، داخل سالن سینما نیز پخش میشود و همه جا را در برمیگیرد.
فیلم "جاندار" ساخته حسین امیری دوماری و پدرام امیری با صحنهای ملتهب و نفسگیر و پرتعلیق آغاز میشود و تا انتها ریتم تند و تپنده خود را حفظ میکند و چنان وقایع و روابط را به هم میآمیزد و گره کور و حل ناشدنی را به وجود میآورد که لحظهای به مخاطب اجازه نمیدهد نفس راحتی بکشد اما همین داستان پرماجرا و پرتنش حواس زوج فیلمساز را از اصل ماجرا دور میکند و نمیتواند بهدرستی نشان دهد که چطور خانوادهای که در لحظه وقوع فاجعه کنار هم بودند، بعد از فاجعه رو به فروپاشی و از هم گسستگی میروند. از چنین فیلمی انتظار میرود تا از دل کشمکشهای خانوادگی پیرامون بحران پیش آمده، اختلافها و دلخوریها و کینههای قدیمی و فروخورده را آشکار کند تا با حرف زدن درباره آنها و بخشیدن یکدیگر دوباره دور هم جمع شوند اما فیلم نمیتواند از وجود یاسر (جواد عزتی) بهعنوان نیروی تهدیدگر در جهت بر هم زدن نظم و وحدت و تعادل خانواده بهره ببرد و موقعیتهایی را بیافریند که آدمها به جای اینکه با او رودررو شوند، در تقابل با هم قرار بگیرند و درنهایت فیلم نشان دهد خطری که خانواده را تهدید میکند، یاسر نیست که کمر به انتقام گرفتن از خانواده بسته است، بلکه خودشاناند که دیگر به هم اعتماد ندارند و پشتوپناه یکدیگر نیستند. به همین دلیل فیلمی که میتوانست اثری در باب واکاوی روابط پنهانی و حل نشده یک خانواده به بهانه یک فاجعه باشد، قدم در همان مسیر آزموده فیلم "ابد و یک" روز میگذارد و سعی میکند فیلمش را با میزانسنهای شلوغ و گفتگوهای پر از دادوبیداد و کلنجارهای بیهوده پشت سر هم اثر مهمی جلوه دهد. در حالی که اگر به همان ایده اولیه پایبند میماند و به جزئیات و روابط درونی اهمیت بیشتری میداد و به دنبال جلب توجه نبود و از آفت جوزدگی در امان میماند، میتوانست در حد و اندازه خود تأثیر بگذارد.