سرویس سینمایی هنرآنلاین: شخصیت امیر جدیدی در فیلم "هتتریک" ساخته رامتین لوافی از نوعی لاقیدی و بیمسئولیتی برخوردار است که در اوج بحران هم میتواند هیچ چیزی را جدی نگیرد و با بی خیالی بچگانهاش حرص بقیه کاراکترها را درآورد و درست وقتی زندگی خودش و بقیه را خراب کرده است، گوشهای بنشیند و روی بخت و شانس حساب کند که شاید معجزهای شود و همه چیز خود به خود درست شود. فیلم هتتریک نیز دقیقاً مبتنی بر چنین منش و رویکردی پیش میرود و در حالی که میخواهد داستانی جدی، پیچیده و عمیق درباره روابط متزلزل جامعه معاصر تعریف کند، همه چیز شوخی و سطحی و بی اهمیت به نظر میرسد و بحرانهای پیاپی و مداومی که در مسیر شخصیتها میگذارد، به یک بن بست گریزناپذیر منجر نمیشود و شخصیتها در موقعیت تراژیک جمعی گرفتار نمیشوند و رازهایی که میان آنها از پرده برون می افتد، جنبهای بی خاصیت و خنثی مییابد و تأثیر ویرانگری بر سرنوشتشان نمیگذارد.
همچون همان جمله امیر جدیدی که هر بار که زنش قهر میکند، بدون اینکه دنبالش برود و تلاشی برای برگشتن او بکند، بر زبان میآورد و میگوید که "خودش برمی گرده". مواجهه رامتین لوافی با ماجراها و روابط داستانش نیز همین است: خودش شکل میگیرد! به همین دلیل هیچ یک از بحرانهای پیش روی شخصیتها برای مخاطب جدی و مهم نمیشود و در میانه برملا شدن دروغها، خیانتها و بی اعتمادیها که قرار است زندگی تک تک کاراکترها را زیر و رو کند، نگرانی و تعلیقی به جان ما چنگ نمیزند. چون از همان ابتدا روابط عاشقانه و دوستانه میان چهار شخصیت داستان چنان بی ثبات، توخالی، کم مایه و سست است که اساساً فروپاشی آن برایمان اهمیتی ندارد و تلخی و دردناکی آن حس نمیشود.
رامتین لوافی انگار فقط دلش میخواهد هر چند دقیقه یکبار با رو کردن ناگهانی و غیرمنتظره یک راز، مخاطب را غافلگیر کند اما به این نکته توجه ندارد که ما باید پیش از افشاگریها نشانههایی از پنهانکاری شخصیتها را دیده باشیم و احساس کنیم در لایههای زیرین روابط آنها تنش، تردید، سوء ظن و نگرانی پنهانی جریان دارد که هر لحظه ممکن است سر برآورد و لحظات مشترکشان را به مخاطره بیندازد. نه اینکه یکدفعه ماجرایی عیان شود و شخصیتها به چیزی تبدیل شوند که هیچ پیش زمینه و مقدمهای برایش طراحی نشده است و انگار خودشان هم از قبل نمیدانستند که چه چیزی را در حال مخفی کردن هستند و آنها هم به اندازه ما و کاراکتر مقابلشان از آنچه برملا میشود، جا بخورند.
"هتتریک" نیز یکی از دیگر از دنبالههای تقلیدی از سینمای فرهادی است که هیچ درکی از طراحی و چیدمان بحران جمعی بهواسطه زنجیرهای ناگسستنی از جزئیاتی ظاهراً کوچک و پیشپاافتاده اما تکاندهنده و ویرانگر ندارد و فیلم که تمام میشود، با خودمان میگوییم حق با امیر جدیدی بود که با بیخیالی از کنار همه چیز میگذشت. وقتی فیلمساز در رویکردی حیرتانگیز قصد دارد نسخه شاد و شوخوشنگی از فیلمهای فرهادی را نشانمان بدهد و با مفاهیم تکاندهندهای همچون خیانت، دروغ و پنهانکاری سرگرممان کند و لحظات مفرحی را برایمان بسازد، ما چرا فیلم را جدی بگیریم و اوقاتمان را تلخ کنیم!