گروه سینما «هنرآنلاین»: مستند «آذرآبادگان» به کارگردانی حامد کلجهای، یکی از مستندهای تاریخی به نمایش درآمده در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» است. مستندی که دست روی یکی از مقاطع کمتر بازخوانیشده از تاریخ معاصر ایران گذاشته است و تلاش دارد از زاویه نگاه یک پژوهشگر، ناگفتهها و نادانستهها درباره شکلگیری جریان فرقه دموکرات در آذربایجان را به تصویر درآورد. این اصلیترین ویژگی مستند «آذرآبادگان» است که تماشای آن را تبدیل به تجربهای متفاوت برای مخاطب علاقهمند به تاریخ میکند.
اگر بخواهیم درباره مستندهای تاریخی ۲ رویکرد کلی را توصیف کنیم، از منظر زاویه نگاه کارگردان، میتوان این دست آثار را یا مستندهایی «پاسخمحور» دانست و یا «پرسشمحور». مستندهای «پاسخمحور» همان دست مستندهایی محسوب میشود که فیلمساز برپایه باوری که نسبت به شناخت خود از مقطعی از تاریخ و یا یک شخصیت تاریخی دارند، سراغ آن میروند و تلاش میکنند شناخت و روایت خود را با ابزار تصویر، پیش روی مخاطبان خود قرار دهند.
این دست آثار گاهی جنبه آموزشی هم پیدا میکنند و مخاطب در مواجهه با آنها میتواند پازل شناختی خود نسبت به فرآیندها و اتفاقات تاریخی را تکمیل کند. مستندساز در این موارد، در جایگاه یک تاریخدان قرار میگیرد که آموختههای پیشینی خود را با ابزار سینما، پیش روی مخاطب قرار میدهد.
در دسته دوم از مستندهای تاریخی اما با آثار «پرسشمحور» مواجهیم که اساس شکلگیری آنها، تلاش برای واکاوی و بررسی ابعاد مختلف یک پرسش تاریخی است. در این جنس از مستندهای تاریخی، مستندساز، الزاما فردی مسلط بر تاریخ نیست و تلاش دارد با ابزار سینما، مخاطب را برای بررسی یک پرسش تاریخی با خود همراه کند.
براساس این تقسیمبندی مستند «آذرآبادگان» را میتوان مستندی «پرسشمحور» به حساب آورد. مستند که حامد کلجهای در مقام کارگردان و پژوهشگر در قالب آن تلاش کرده است بخشی از ابهامات درباره شکلگیری جریان دموکرات در آذربایجان را مورد واکاوی قرار دهد. نکته مهم اما این است که این مستند در کنار طرح درست پرسشها در موارد بسیاری جنبه آموزشی هم پیدا میکند و دادههای دستاولی را در اختیار علاقهمندان به تاریخ قرار میدهد.
این اتفاق بهطور خاص در فرآیند بررسی کارنامه سیدجعفر پیشهوری بروز و نمود دارد. مستندساز بهخوبی به این شخصیت تاریخی نزدیک میشود و در فرازهایی حتی اثر خود را تبدیل به یک روایت پرتره درباره او میکند. گویی مستندساز در حین ثبت وقایع تاریخی، همزمان تلاش کرده است تا بهصورت ویژهتر بهدنبال ردپای جعفر پیشهوری در این تحولات بگردد. شخصیتی تاریخی که داستانهایی گاه متضاد و متناقض درباره کارنامهاش در روایتهای تاریخی به ثبت رسیده و تلاش برای یافتن واقعیتها درباره او تبدیل به یکی از فرازهای دراماتیک مستند «آذرآبادگان» شده، کلجهای در مستند خود، تلاش کرده است، در مقام یک پرسشگر ظاهر شود و همین انتخاب، مستند او را به روایتی عاری از هرگونه قضاوت کرده است. البته این به معنای خنثی بودن مستند نیست. مستندساز در فرآیند انتخاب چهرهها و ساماندادن به روایتهای آنها، به خوبی توانسته است رویکرد خود را نسبت به مقطع تاریخی مدنظر مشخص کند و به این ترتیب «آذرآبادگان» تبدیل به یک پژوهش تصویری شده است.
البته نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که نزدیک شدن ساختار روایی یک مستند به فضای پژوهشی، مستلزم کاستن از ابعاد دراماتیک و قصهگوی روایت است و همین اتفاق، بهصورت ناخواسته در فرازهایی از مستند شاید مخاطب ناآشنا با تاریخ را خسته کند اما این نکتهای است که کارگردان تلاش کرده است با بهرهگیری از ظرفیتهای بصری مانند تصاویر آرشیوی و جلوههای رایانهای، تا حدودی آن را مدیریت کرده و چالش آن را پشت سر بگذارد.
یکی دیگر از وجوه مستند «آذرآبادگان» هم که میتواند برای گروهی از مخاطبان سینمای مستند جذابیت داشته باشد، قرار گرفتن آن در فصل مشترک سینمای تاریخی و سینمای سیاسی است. به تعبیری این مستند، از زاویه سیاست سراغ بازخوانی تحولات تاریخی رفته و این ویژگی آن را فراتر از مخاطبان علاقهمند به تاریخ، برای پژوهشگران علوم سیاسی هم تبدیل به اثری قابلتأمل کرده است.