گروه سینما هنرآنلاین: به یاد آوردن آخرین مرتبهای که یک فیلم غیرکمدی بر صدر جدول فروش گیشه نشسته باشد، کار سختی است. مدتهاست بازار داغ کمدیهای چرخه اکران، باعث شده به دیگر ژانرهای حاضر روی پرده توجه چندانی نشود و عناوین «پرفروشترین» و «رکوردشکنی» و «پربینندهترین» را فقط برای کمدیها بشنویم و همین عناوین خودشان تبلیغی بشوند برای آن پرفروشها؛ و پرفروشها را پرفروشتر کنند!
البته نمیتوان منکر آن شد که در سالهای اخیر اگر کمدیها را از گیشه فاکتور بگیریم، بخاطر عدم تنوع در ژانرهایمان، یک درام میماند و بس! اما همین آثار درام هم غالبا در سایه همان کمدیها، میآیند و اکرانی کمرمق را تجربه میکنند و میروند. به تازگی فیلمی در همین ژانر درام به چرخه اکران آمده که علیرغم تازه اضافهشدنش به این جمع، توانسته استقبال نسبی خوبی از سوی مخاطب کسب کند و از برخی فیلمهای این ژانر که پیشتر روی پرده بودند نیز پیشی بگیرد. «عامهپسند» از 17 آبان اکران خودش را آغاز کرده و در هفته ابتدایی نمایش، توانسته پس از چهار فیلم پرفروش هفته که یک مورد اثر کودک و سه مورد دیگر کمدی هستند، پنجمین فیلم در جدول فروش هفتگی شود. به عبارت دیگر «عامهپسند» در هفته آغازین اکران عمومی خویش موفق شده پرفروشترین فیلم غیرکمدی بزرگسال گیشه شود. البته حواشی این فیلم هنگام رونمایی پوستر اکران عمومی و حتی جذابیت مینیمالیستی پوستر جدید نیز ممکن است در این اقبال بیتاثیر نباشند؛ یا حتی حاشیههایی که در جریان اکران مشهد برای این فیلم ایجاد شد! در ادامه نگاهی به «عامهپسند» خواهیم داشت و نقاط قوت و ضعف فیلم را زیر ذرهبین میبریم. لازم به ذکر است که با خواندن ادامه متن، بخشهایی از داستان بر شما روشن میگردد و پیشنهاد میشود پیش از مطالعه حتما فیلم را تماشا کرده باشید.
فیلم با پرترهای از کاراکتر فهیمه آغاز میشود در حال بوتاکس؛ با پرترهای از همین شخصیت هم به پایان میرسد ولی این بار در حالیکه از بوتاکس صرفنظر میکند. همه چیز در فیلم «عامه پسند» بین این دو سکانس میگذرد و همراستا با آنها، از نقطه آغاز تا نقطه پایان در خدمت همین مفهوم صرفنظر کردن و تغییر دیدگاه گام برمیدارد. انگار که همین سکانس ابتدایی و سکانس پایانی چکیدهای از فیلم است. چه شد که فاطمه معتمدآریا یا همان فهیمه قصه، به این نتیجه رسید که دیگر جوانسازی ضرورتی ندارد و قید بوتاکس را زد؟ قصه «عامهپسند» در حقیقت پاسخی به همین پرسش است.
«عامهپسند» قصه ناکامی یک زن مطلقه در دستیابی به استقلال را به نمایش میگذارد. پیام اصلی قصه، دلایل اصلی همین ناکامی است؛ دلایلی که ارتباط مستقیمی دارد با محیطی که داستان در آن میگذرد. این فیلم نه آپارتمانهای سربهفلککشیده پایتخت را برای محل گذران قصهاش انتخاب کرده و نه جنگلهای سرسبز شمال را. قصه در شهرستان کوچکی در استان اصفهان میگذرد به نام شهرضا.
کارگردان «عامهپسند» که از قضا تهیهکننده و نویسنده آن نیز هست، در سومین فیلم بلند سینمایی خود یعنی «عامهپسند»، زادگاه خود یعنی شهرضا را برای تصویربرداری انتخاب کرده است و فارغ از مباحث ناسیونالیستی، با توجه به مضمون اصلی قصه که همان آسیبشناسی نگاههای سنتی و بسته فرهنگی است، چه بافت فرهنگی خوبی را برای فیلمش انتخاب کرده است!
تازهترین ساخته سهیل بیرقی، همانطور که خود بیرقی اظهار داشته در نقد عامهپسندی است. این فیلم میکوشد با قابی از زل زدن فهیمه به یخچال خالی، فریاد بزند دنبالهروی از آنچه عوام میگویند و گوش سپردن به حرف مردم، چه عواقب پنهانی میتواند داشته باشد. فهیمهای که با پای پیاده و در حال خوردن کیک و آبمیوه در حال گدر از خیابان است، در «عامهپسند» معنای بسیار دارد. کارگردان این موتیف را یک بار پیش از تلاشهای استقلالطلبانه فهیمه به مخاطب نشان میدهد و یک بار پس از آن. تکرار این میزانسن، هنرمندانه با مخاطب سخن میگوید و گلدرشتترین این سخنان، دستوپازدن بیهوده و تلاشهای بیثمر است. عدهای این فیلم را کاملکننده سهگانهای از این کارگردان میدانند اما بیرقی این تناسب را کاملا ناخودآگاه و اتفاقی دانسته است.
فیلم «عامهپسند» در کنار دغدغهای که دارد، پرترهای از بافت فرهنگی شهری که قصه در آن میگذرد نیز هست. حتی تلاش شده لهجهها نیز به لهجه محلی مردم شهرضا نزدیک شود اما این تلاش آنچنان موثر واقع نشده و هر سه کاراکتر اصلی فیلم یعنی فهیمه با بازی فاطمه معتمدآریا، افسانه با بازی باران کوثری و میلاد با بازی هوتن شکیبا در ادای صحیح لهجه میلنگند! ضعف میلاد و فهیمه را شاید بتوان به ترتیب به پای عادت نداشتن به لهجه و دوری از شهرستان نوشت، اما افسانهای که تمام تلاشش را میکند که با لهجه غلیظ صحبت کند، ابدا از این آزمون سربلند بیرون نیامده و لهجهاش حالا حالاها کار دارد تا اولا شهرضایی شود و سپس هم از حالت تصنعی خود خارج شود و طبیعی جلوه کند!
در بکارگیری بافت فرهنگی محیط البته جاهایی هم افسار از دست کارگردان در رفته است. در سکانس افتتاحیه کافه، اکتها و همچنین موسیقی زنده بیش از آنکه به افتتاحیه شبیه باشد، به یک عروسی محلی شباهت دارد!
با این حال، «عامهپسند» با همه این قوت و ضعفها هفته اول اکران عمومی خود را نسبتا خوب پشت سر گذاشته است. این فیلم از تهران و استانهای شمالی کشور که این روزها لوکیشن اکثر فیلمهایمان هستند فاصله گرفته و یک جغرافیای متفاوت را جلوی دوربین برده است. جغرافیایی متفاوت با فرهنگی متفاوت! در نتیجه یک فیلم متفاوت رقم زده است؛ حاصل همین تفاوتهاست که برای مردم جذابیت دارد. میزان فروش هفته اول که موید این جذابیت است؛ تا ببنیم در ادامه چه رقم میخورد.
احمدرضا انصاری