گروه سینمای هنرآنلاین، این فستیوال با گذر از چهار دهه و رسیدن به سن چهل سالگی اکنون درصدد نمایش پختگی و تجربیات فراوان طی سال‌ها تلاش است. تجربیاتی که به هر شکل ممکن با تحمل موانع و عبور از مشکلات متعدد به دست آمده‌اند.

چهلمین دوره از جهاتی دیگر نیز نقطه عطفی در تاریخ سینمای این دوران به حساب می‌آید. زیرا اشاره‌ای می‌کند به بلوغ چهل سالگی جشنواره و ورود فیلمسازان به عرصه‌ای جدید که قاعدتا دربرگیرنده روش‌های نو، خلاقانه و تکنیکیِ روز در جریان تولید است.

اما نکته مهم قابل بحث در این‌جا جایگاه واقعی فیلم کوتاه نزد مخاطبان و کارشناسان خبره سینماست. از این بابت که برگزاری این نوع جشنواره‌ها چه تاثیری بر ارتقا جایگاه فیلم کوتاه در ایران دارد. بررسی اجمالیِ تاریخی از فرآیند تولید فیلم کوتاه در ایران نشان می‌دهد که شگرد  فیلمسازان زبده‌ای مانند عباس کیارستمی، امیر نادری، ناصر تقوایی، کیانوش عیاری، شهرام مکری و… نقش بسزایی در تغییر نگاه فیلمسازان جوان به نحوه اجرای ایده‌هایشان حین ساختن فیلم داشته‌ است. به عبارت دیگر ستاره‌زدایی در مورد استفاده از بازیگران و روی آوردن به خلاقیت در عوض بهره‌گیری از پروداکشنِ پرخرج که جزء لاینفک شیوه کاری آنان بوده است، در هنگام اجرا بسیار به کار آمده است.

جشنواره4

تحلیل این نکته واضح می‌کند که سینمای کوتاه ایران به واسطه چنین شاخصه‌هایی طی دهه‌هایی قادر بوده در مجامع بین‌المللی رتبه‌ای درخور و آبرومند داشته باشد. جایگاهی که از لحن و زبان ساده و انسانی‌اش نشأت می‌یابد و به معنای واقعی کلمه، مصداقی بارز از شمایل فیلمی کوتاه است.

جشنواره

مشخص است با تحلیلی اجمالی درمی‌یابیم که سینمای کوتاه ما از این خصوصیات تا حد بسیاری فاصله گرفته و متاثر از سینمای شکوهمند و بازاری است. با وجود آن که آثار اکران شده در سال‌های اخیر به‌ویژه در جشنواره چهلم نویددهنده فیلم‌هایی‌ست که زین پس با زرق و برق بیشتری به‌لحاظ تکنیکی و بودجه‌های کلان تولید خواهند شد اما طبق روال فقدان لحنی ساده و جمع‌بندیِ داستانی موجز و سرراست در اغلب آنان از معایب آن به شمار می‌آیند.

اگر این خاصیت مهم را در نظر بگیریم که فیلم کوتاه محلی برای خلق و عرضه تجربه‌های نو، تخیل و بیان مسأله است، فیلمسازان باید با اتکا بر این موارد در طرحی هوشمندانه در مدت زمانی مختصر اثری را تولید کنند. بیان این موارد علاوه بر آن که ضروری به نظر می‌رسد، منافات بسیاری با شگردهای فیلمسازان پیشکسوت که نامشان در ابتدای نوشته ذکر شد دارد. زیرا فستیوال‌های خارجی به واسطه قاعده‌مند بودن آثار ایرانی خواستار نمایش و تماشای آن بودند نه بر حسب استارزدگی و شباهت با مضامین فیلم‌های بلند داستانیِ تحت‌تأثیرِ گیشه.

جشنواره3

این وضعیت که منتقدان و تحلیل‌گران فیلم را ناراضی و ناامید کرده است، زنگ خطری‌ست برای از دست نرفتن ایده‌های خوب در قالب فیلم کوتاه و پای‌بند شدن به اصول ساختن در این فضا که اکنون صرفا مسیر را برای جشنواره‌های داخلی گشوده است. اصولی که بیش از هر چیز باید توجه آنان را به ساخت استاندارد یک فیلم ارجاع دهد و از افتادن در دام تجارت و عواید گیشه منع کند؛ چون اساسا فیلم کوتاه اتمسفری برای فروش و کسب درآمد آنچنانی نیست و چنین رویکردی از اساس باطل است.

ننوک

از سویی هرچند که سیاست جشنواره‌ای ملزم به نمایش آثاری حتی با کیفیت ضعیف طبق انواع سلیقه‌ها و ژانرهاست اما یکدست یا مشابه شدن آثار داستانی موردی‌ست که به صورتی گل‌درشت به چشم مخاطبانِ واقعی سینما می‌رسد. به‌خصوص آن که تعدادی از آثار داستانی در چگونگی پرداخت داستان و حتی انتخاب بازیگران نیز روش‌های یکسانی را اتخاذ کرده‌اند. این ویژگی درباره آثار دفاع مقدس نیز صدق می‌کند. فیلم‌هایی با داستان‌های جنگی که ظاهرا بر اساس واقعیت ساخته شده‌اند، نمونه بارزی از این نوع هستند که نشان می‌دهند سینمای کوتاه ما همچنان در دام کلیشه‌ و تکرار اسیر مانده است. در مقابل، فیلم‌هایی مثل افسانه کوه نَنوک، آپولو، رویای نیمه‌جان، بازسازی و گربه‌ماهی از جمله آثاری هستند که با طرح مساله‌ای انسانی پا را از کلیشه‌ها فراتر گذاشته‌اند و می‌توان به سازندگان این قبیل فیلم‌ها در آینده‌ای نزدیک امیدوار بود.

بازسازی1

بر این اساس خلاف سینمای بین‌الملل، تجربی و پویانمایی که طبق انتخاب‌هایی صحیح و کارشناسانه بسیار در فستیوال امسال درخشیدند، سطح کیفی آثار داستانیِ ایرانی در پایین‌ترین درجه قرار دارد. این مورد خطراتی جدی برای حضور دوباره فیلم‌های ایرانی در فستیوال‌های معتبر جهانی را در پی دارد و به نظر می‌رسد تمام مسیرها را به سوی داخل منتهی کند.

از جهت دیگر اگرچه طرح موضوعاتی نظیر بومی‌گرایی در ژانر که پیش از این نیز توسط برخی منتقدانِ سینما بیان شده بود، در افزایش کمی فیلم‌ها موثر بوده است اما کماکان تا اندازه‌ای متوسط پیش آمده و تا موفقیت کامل فاصله بسیاری دارد. چراکه تم و مضمون‌های انتخابی زمانی می‌تواند محصولی شایسته و فنی ارائه دهد که فرهنگ مناطق را در ظرفیت‌های دراماتیک بگنجاند.

جشنواره5

خارج از این زمینه هر اثری قطعا به سوی بیراهه و به سر آمدن حوصله بینندگان حرکت می‌کند. بنابراین کمیت و انبوه آثار ارسال شده به جشنواره لزوما نشان‌گر بالندگی نیست؛ به‌خصوص که بعد از چهار دهه دیگر فرصتی برای آزمون و خطا وجود ندارد. لذا بدیهی است که عرصه فیلم کوتاه نیازمند تغییری اساسی در سیاست‌گذاری از سوی مسئولین مربوطه است تا با ترویج فرهنگ فاصله گرفتن از هزینه‌های هنگفت و دست یافتن به طبیعت حقیقیِ فیلم کوتاه، بستری جهت تولید آثار کیفی، خلاقانه و بی‌آلایش فراهم کند.

فاطمه فریدن

جشنواره6