گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: پخش فصل سوم رئالیتی شو «پدرخوانده» به تازگی از یکی از پلتفرم های نمایش خانگی آغاز شده است و به همین بهانه سعید ابوطالب کارگردان و تهیهکننده برنامه پدرخوانده با حضور در برنامه «کافه نقد» در خصوص روند تولید اینگونه رئالیتی شوهای خود در پلتفرم های نمایش خانگی توضیحاتی ارائه داد که از نظرتان می گذرد:
در ابتدا بفرمایید ایده تولید اینگونه برنامه ها چگونه شکل گرفت؟
امروزه بسیاری از برنامه های رئالیتی شو مورد بحث و حرف و حدیث قرار گرفتهاند، بهخصوص برنامههایی که در خصوص بازیهای نقش مخفی یا بازیهای فکری دورهمی وجود دارد، مانند پدرخوانده که نسبت به آن باید روشنگری صورت گیرد.
قبل از اینکه ما در شبکه نمایش خانگی این نوع بازیها را رواج دهیم مردم در جمعهای خودمانی بازی میکردند. اساساً بازیهای فکری ریشه در خارج از کشور دارد. ریشه این بازی به یک تست روانشناسی در روسیه بازمیگردد که بعدها به بازی فکری تبدیل شد و به اروپا هم نفوذ کرد و کم کم به ایران راهیافت و تا چندساله پیش این بازی بهصورت غیررسمی بازی میشده است .
برای اولین بار توسط یکی از پلتفرمها ساخت این برنامه به ما پیشنهاد شد. ابتدا علاقهای به این نوع بازی نداشتم و هیچگاه فکر هم نمیکردم که بتوانم آن را در قالب برنامه ای پیاده کنم که برای مخاطب ارزشافزوده داشته باشد.
از سویی ما نیازمند سرگرمی سالم برای مخاطب هستیم، این سرگرمی باید حامل پیامی برای مخاطب باشد و سرگرمی صرف قابلپذیرش نیست مانند هنر برای هنری که وجود ندارد. سازنده، نویسنده، طراح بخشی از وجود خودش را تعریف میکند و در اختیار مخاطب قرار میدهد.
بعد از این که ساخت برنامه نهایی شد، راجع به ابعاد مختلف آن تحقیق کردیم و تلاش کردیم، نسبت به فرمول و نوع بازی که در جمعهای دوستانه انجام میشد، اصلاحاتی انجام دهیم، تا به هنجارها نزدیکتر شود و به بازی صرفاً فکری نزدیک شود. بنابراین هنجار سازی در زمینه نقشها و ادبیات بازی موردتوجه قرار گرفت، اینکه باید ادبیات جدیدی را ایجاد میکردیم.
یعنی به دنبال نوع آوری در این نوع بازی بودید تا درعینحال به هنجارها و فرهنگ بومی ما نزدیکتر باشد؟
بله، نوع آوری در شکل نه در محتوا، چرا که پیش از این، محتوا وجود داشته است. یعنی ادعا نمیکنیم که از ابتدا این بازی را ابداع کردیم. برای آشنایی با این نوع بازی به جمعهایی که انجام میشد رفتیم، به کافیشاپهای تهران حتی شهرستانها مانند کیش رجوع کردم. بازی را دیدیم و در فرم نهایی خود در اسامی نقشها و ادبیات بازی تغییراتی را ایجاد کردیم تا به هنجارها نزدیکتر شود.
هدف کلی ما ساخت یک برنامه خانوادگی و هنجارمند بود بدون کمترین حرکت و ادبیات غیر هنجاری و تا امروز چند مدل از آن برنامه ساخته ایم. هم شبهای مافیا، ارتش سری، ضد، پدرخوانده همه در قالب بازیهای نقش مخفی از این جمله برنامهها بودند. آخرین ورژن از این نوع بازیها سناتور است که در مرحله ساخت قرار دارد که چند ماه دیگر ساخته میشود.
آیا بازدید و استقبال مخاطب خود را رصد می کردید؟
درصد میزان بازدید مخاطب از برنامه به اکانتی که به فروش رفته است بازمیگردد. پلتفرم با رسانه ملی متفاوت است. پلتفرمها توسط بخش خصوصی اداره میشوند و باید از قبل، اکانتی که میفروشد و هم اسپانسر، هزینههای برنامه را تقبل کند. بنابراین برنامه اگر مخاطب نداشته باشد، نه اسپانسر نه پلتفرمها انگیزهای برای مشارکت در تولید ندارند.
قبول دارید باید برای همه سلیقهها و همه مخاطبان کار در ژانرهای مختلف وجود داشته باشد؟ اما برنامه هایی از نوع پدرخوانده در فضای مجازی مخاطب را به اشباع رسانده است
اگر این نگاه را در قالب برنامههای صداوسیما بیان کنید، جایگاه دارد اما در بخش خصوصی عموماً تمایل دارند که رئالیتی شو یا بازیهای نقش مخفی بسازند و مخاطب هم درعینحال دوست دارد. ما نمیتوانیم برای بخش خصوصی تعیین تکلیف کنیم. هر جا که بخش خصوصی درآمد بیشتری داشته باشد، در همان مسیر گام برمیدارد. تنظیم گری به این معنا نیست که برای پلتفرمها کنداکتور تعیین کنیم، که چه چیزی پخش کند و چه چیزی را پخش نکند، چراکه در پلفترم ها، رقابت مطرح است و با این دستفرمان نمیشود ادامه داد. من همزمان سه پدرخوانده را در سه پلتفرم با بودجههای مختلف به روی فضای نت بردم. برنامههایی که هرکدام فرم مختلفی داشت و مخاطب مختلف را هدف گرفته بود. در تلویزیون مخاطب میتواند در کانالهای مختلف برنامههای خود را جستجو کند اما در پلتفرمها بابت هرکدام از شبکهها و کانالها باید اکانت تهیه کند و پول بدهد، بنابراین باید بر اساس منطق بازار آزاد اجازه دهیم مخاطب خودش انتخابکننده باشد. هر پلتفرم سفارشدهنده بر اساس مخاطبی و بودجه ای که دارد کار را سفارش می دهد اینیکروال در جریان بازی آزاد است که باید تشویق شود نه اینکه تنظیم گری شود.
برخی منتقدان بر این موضوع که این نوع برنامهها دروغگویی را در سطح جامعه رواج میدهند، تأکیددارند، نظر شما چیست؟
اولین نقد محتوایی که به بازی مافیا وارد شد، همین موضوع بود. باید اشارهکنم که این بازی از یک تست روانشناسی نشات گرفته است و هنوز هم کاربردهای روانشناسی را دارد. در آینده قرار است در قالب یک رویداد این برنامه از جنبههای مختلف بهخصوص روانشناسی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. در این رویداد در مقابل چند روانشناس گروهی مافیا بازی میکنند و در مقابل به لحاظ روانشناسی مورد ارزیابی قرار میگیرند و مورد سؤال بالینی قرار میگیرند.
کسانی که این امر را ترویج دروغ میدانند، باید بدانند که سینما خودش ماهیت مبتنی بر دروغ دارد وکلا تمام هنرها این ماهیت را در خود دارد، در عین که فقه ما هم در مقابل این ادعا جوابی را داشته چراکه فقه اسلامی مدام خود را بهروز میکند. اول اینکه آدمهای بد یک سوم آدمهای خوب بازی هستند، بنابراین ما دروغ نمی گویم، بلکه تلاش میکنیم تا تشخیص دروغ و راست را ترویج کنیم. اینکه چه کسانی دروغ میگویند و چه کسانی راست میگویند. بنابراین ایراد محتوایی وارد نیست در عین اینکه چارهای نداریم و قواعد بازی است. درباره یک بازی نباید با نگاه اخلاقی به آن نگاه کرد. این یک بازی فکری است باید یاد بدهیم که خوب گوش بدهیم بعد خوب بیان کنیم و بعد از حرف دیگران انسانهای خوب و بد را پیدا کنیم و به اجماع برسیم و همین به اجماع رسیدن خودش ارزش محتوایی دارد.
چرا لباس بازیکنهای بازی لاکچری انتخاب میشدند؟
کلمه لاکچری در این ارتباط درست نیست. برای بررسی لباس بازیکنها باید ساختار برنامه را مورد ارزیابی قرارداد. دکور و لوکیشن برنامه باید با ترکیب لباس هماهنگ میشد. ما به دنبال ساخت یک جهان انتزاعی و فرضی بودیم مانند جهان دزدان دریایی یا مثال در پدرخوانده محل انبار قاچاق بود که بارها بارها به آن اشاره میکردیم. همین تفاوت در پوششها با این هدف صورت میگرفت که مخاطب با بازیکنها فاصلهگذاری کنند و اگر این همزادپنداری رخ میداد، اثر منفی میگذاشت و احتمالاً این نوع برنامه میتوانست بدآموزی داشته باشد. وقتی کار انتزاعی میبینم، تأثیر منفی آن را کم میکنیم و پشتصحنه برنامه هم بهنوعی در این فاصلهگذاری کمک میکرد. بنابراین اصرار داشتیم که فضا انتزاعی باشد به همین دلیل لباس بازیکنها را از لباس ایرانی اسلامی دور کردیم حتی این ملاحظه را در نامگذاری بازیکنها هم پیاده کردیم. ما ادعا نمیکنیم که برنامه اخلاقی و آموزشی میسازیم، ما به دنبال ساخت برنامه سرگرمکننده ای هستیم سرگرمی که جذاب و سالم است اگر برنامه ما سرگرمکننده نباشد به هدف تربیتی خود نمیرسم . در قدم دوم تربیتی، این سرگرمی بازیهای متداول قبلی که مبتنی بر شانس است را حذف میکند. تاس ریختن غیر تربیتی است و این بازی بدآموزی دارد و ما جایگزینی برای آن دست از بازیها هستیم که بازیکن به دنبال جفت شیش است. ما بازی را دنبال میکنیم که دورهمیها را شکل میدهد و بر اساس فکر و استدلال است.
در سری دو پدرخوانده ما بیش از دو سه میلیارد دقیقه بیننده داشتهایم، امیدوارم که سرگرمی سالمی ساخته باشیم و خیلی دقت کردیم که همه اقشار را شامل شود.
آیا در تهیه برنامه از دیدگاههای مخاطبانتان هم بهره بردهاید؟
برنامه پلتفرمها با تلویزیون متفاوت است. درگذشته اینگونه بود که بعد از برنامه مردم از طریق روابط عمومی نظرشان را سازندگان برنامه منتقل میکردند و این امکان وجود نداشت که نظر هزاران نفر را به سازندگان منتقل کرد اما در پلتفرمها این امکان وجود دارد تا یکهزار نظر از بازدیدکنندگان را مستقیماً بخوانیم و حتی در فضای مجازی نیز این امکان وجود دارد تا بازخورد مخاطبان را جویا شویم. این نظرها هم به لحاظ فرم و محتوایی بسیار به ما ایده میدهد.
ریالیتی شو، 14 شاخه اصلی دارد که یکی از آنها گیم شو است که همین فرم را برای تلویزیون هم تجربه کردهایم.
چرا برخی برنامههایی را که برای تلویزیون میسازید مخاطب ندارد؟
اینکه ابوطالب برنامههایش در نمایش خانگی به نسبت تلویزیون مخاطب بیشتری دارد، جای پژوهش و بررسی دارد. اما معتقدم برنامهای که در تلویزیون پخش میشود خیلی بیشتر از شبکه نمایش خانگی مخاطب دارد اما اینکه ما فکر کنیم پلتفرمها مخاطب بیشتری دارند به دلیل تبلیغات پلتفرمها در فضای مجازی است و در ضمن اینکه مخاطب ما در نمایش خانگی مدام از درگاههای مختلف ابراز نظر میکنند به عبارتی صدا دارند و ما مدام صدای آنها را میشنویم اما میلیونها نفر در سرتاسر ایران هستند که تلویزیون میبینند اما درگاهی که نظر آنها را منتقل کند وجود ندارد بنابراین کم بینندهترین برنامه تلویزیون از پربینندهترین برنامه پلتفرمها مثل پدرخوانده بازهم پربیننده تراست.
ارتش سری به کجا رسید؟
یکفصل کامل آن ساخته شد. ارتش سری سفارش یک پلتفرم دیگر بود که نمیخواست، پدرخوانده باشد. خیلی مخاطب آن را دوست داشتند. درحالیکه فیلم نت، پدرخوانده یک و فیلیمو، ارتش سری و تماشاخانه، ضد پخش میکرد و خود من تهیهکننده و کارگردان هر سه برنامه بودم و برای ارزیابی تأثیر پلتفرمها هر سه را به مقایسه گذاشتم.
در خصوص حاشیه ایجادشده در ارتباط با تقلب بازیکنها در بازی چه نظری دارید؟
فیلمبردارهای برنامه «پدرخوانده» در هیچ برنامهای دیده نمیشوند و ارتباطی بین بازیگران و عوامل اجرا وجود ندارد بنابراین درگاهی برای تقلب وجود نداشته است اگر ما این حواشی را جواب نمیدهیم چراکه این حواشی ارزش پاسخگویی را ندارند و حواشی همیشه است و درعینحال نکتهای که وجود دارد قرارداد بازیگران است که در حواشی هر قرارداد مسائل حقوقی به دستمزدها باز میگردد اینکه من در کدام گروه باشم من باید فینال باشم یا زمانبندی من چه طور است همه مسائلی است که با هنرمندان مطرح میشد در میان این بحثها ما با بازیکنی روبرو شدیم که دو سه فصل با ما همراه بود در همکاریهای بعدی این درخواست را داشت که با این شرط در بازی شرکت میکنم که فلان نقش را داشته باشم. ما نمیتوانستیم زیر بار این خواسته برویم اینکه چه دلیل دارد که ما به نفع یک بازیگر بگیریم و همین بحث سبب شد تا از بازی بیرون برود و بعدها نقد تندی را در قالب یک ویدیو در فضای مجازی وایرال کرد که به لحاظ وجدان کاری دور از انصاف بود.
آیا به بازیکنها متنی داده میشود یا بداهه گویی دارید؟
ما برخلاف سایر برنامه سازان که گروه نویسندگان دارند، ما متنی را به بازیکنها نمیدهیم. ما پیشتولید داشتیم برای اصلاح ادبیات و حرکت بازیکنها اما متنی که آماده داشته باشیم نداشتیم.
در زمان تمرین شاید 50بار این بازی را تکرار کردهاند و درتمرین ادبیات و حرکت آنها شکل میگرفت در رئالیای شو متنی وجود ندارد درعینحال که کانسپت داشتیم. اگر برنامه متن داشته باشیم آن برنامه رئالیتی شو نخواهد بود.