گروه سینما و تلویزیون هنرآنلاین: وقتی مالک مالکی مسعود طلوعی را در آغوش کشید و تیتراژ سریال «زخم کاری: بازگشت» روی صفحه نقش بست، نه «زخم کاری» تمام شده بود و نه حاشیههایش. «زخم کاری» تمام نشده بود چون یک فصل دیگر هم داشت و حاشیههایش تمام نشده بود چون محمدحسین مهدویانی که در طول پخش فصل دوم سریالش همه انتقادات به قصه و کارگردانی را شنیده بود و هیچ نگفته بود، سکوتش را در دفاع از سریال خود شکست: «اپیزود پایانی این فصل با ششصدوپنجاهودوهزار نمایش ثبت شده در روز جمعه رکورد تماشای آخرین قسمت یک سریال در روز اول نمایشش در پلتفرم فیلیمو را شکست. رکورد قبلی با پانصدوهشتادوسههزار بار تماشا در روز اول نمایش در اختیار سریال «سقوط» بود و حالا این افتخار در دستان سازندگان «زخم کاری» است.»
این دفاعیه مهدویان سیبل تازهای شد برای هجمههایی جدید که بعضی از آنها نقصانهای سریال را بار دیگر مرور میکردند و برخی دیگر میگفتند هر آنچه دیده شد، لزوما قوی نیست کما اینکه موزیکویدئوهای ساسان یافته هم میلیونی بازدید میگیرند! فصل دوم اما با همه آن حواشی به پایان رسید و رسیدیم به فصل سومی که به گفته مهدویان این روزها 30 درصد تصویربرداری آن انجام شده است.
تیغ شکسپیر به سمیرا و طلوعی نگرفت!
سریال «زخم کاری» از همان ابتدا یک سریال اقتباسی بوده و هر فصل، یک اثر از ویلیام شکسپیر را دستمایه اقتباس قرار داده است. فصل اول با نگاهی به «مکبث» ساخته شده بود؛ فصل دوم اقتباسی از «هملت» بود؛ درباره فصل سوم هنوز نمیتوان صحبت قطعی کرد ولی به احتمال بالا و طبق گمانهزنیها، این بار داستان روی ریل «ریچارد سوم» شکسپیر حرکت کند.
در فصل قبل و فیلمنامه اقتباسی «هملت»، آنچه مخاطبان آشنا به ادبیات شکسپیر انتظار داشتند، با چیزی که در سریال شاهد آن بودیم تفاوت زیادی داشت. در پایان قصه «زخم کاری: بازگشت»، سمیرا همچنان زنده است و جام زهری را که گرترود نوشید، ننوشیده است؛ همچنین مسعود طلوعی بر خلاف کلادیوس داستان شکسپیر، به سزای اعمالش نمیرسد. مهدویان در آخرین صفحات فیلمنامه دومین فصل سریالش دو شخصیت اصلی و کلیدی قصه را از تیغ شکسپیر در امان داشت تا در فصل سوم هم با مالک همراه باشند. این در حالی است که به جز سمیرا و طلوعی، شخصیتهای دیگری نیز در قصه حضور داشتند که پتانسیل قوت گرفتن نقش در فصل بعدی را دارا باشند اما تیم نویسنده ترجیح داد طلوعی و سمیرا را همچنان حفظ کند. این کارگردان احتمالا در فصل سوم ایدههای بکری برای این دو کاراکتر دارد که حاضر شده علیرغم به تکرار افتادن هر دو نقش در قسمتهای پایانی فصل دوم، باز هم روی آنها قمار کند!
تاج پادشاهی ریچارد روی سر طلوعی؟
اگر گمانهزنیها درست باشند و این بار «ریچارد سوم» منبع اقتباس مهدویان باشد، با توجه به اینکه مهدویان نتوانسته از نقش طلوعی بگذرد، احتمالا این شخصیت محوریترین نقش الگوی مورداقتباس را بر عهده داشته باشد و مسعود طلوعی با بازی کامبیز دیرباز را به مثابه پادشاه ریچارد سوم در «زخم کاری3» داشته باشیم. تیپ شخصیتی این شخصیت تاریخی و مسعود طلوعی نیز قرابت بسیاری دارد و احتمال این تطابق را قوت میبخشد. اگر چنین باشد، شاید این بار بتوانیم منتظر رسیدن طلوعی به سزای اعمال خویش باشیم؛ اتفاقی که در انتهای فصل دوم انتظارش را میکشیدیم و نیفتاد و دلیل عدم رخداد این اتفاق هم ظاهرا به ضرورت حفظ این نقش برای سومین فصل سریال برمیگشته است.
مالکِ از گور برگشته، ناجی فصل دوم
اینکه یک سریال دیده شود و یک قسمتش در روز نخست ششصدوپنجاهدوهزار بار تماشا را رد کند، گرچه معنای قطعی خوببودن و قویبودن و کیفیت به لحاظ هنری ندارد اما با عینک اقتصادی یک موفقیت تلقی میشود! موفقیت در جذب مخاطب برای پلتفرم. اما اگر اولویتهای محمدحسین مهدویان به این سمتوسو حرکت کند و فاکتورهای هنری به حاشیه برود، همین جذب مخاطب هم با اختلال مواجه میشود.
استقبالی که فصل دوم به خود دید هم قطعا دلیلی هنری داشته که توانسته بر نواقص فصل دوم مثل شخصیتپردازیهای اضافی، اسلوموشنهای غیراستاندارد، عدم توازن دو قطب قصه و... غلبه پیدا کند و آنها را بپوشاند. به اعتقاد نگارنده اگر در «زخم کاری:بازگشت»، نویسنده مالک را از گور بیرون نمیکشید و آن را به بزرگترین و مهمترین عنصر تعلیق داستان بدل نمیکرد، فصل دوم در قسمتهای میانی و انتهایی ریزش مخاطبی چندبرابری را تجربه میکرد. هیچ کدام از سکانسهای فصل دوم سریال به اندازه سکانس پایانی دیده نشد و این مساله خودش گویای اهمیت بازگشت مالک در حفظ مخاطب است. حتی اینکه مهدویان در قسمت پایانی روزه سکوت خود را افطار کرده و از آمار بالای بازدید سخن گفته، خود میتواند نشانهای بر بالاتر بودن بازدید قسمت پایانی نسبت به سایر قسمتها باشد. در طول پخش سریال هم نظرات کاربران فضای مجازی عمدتا گویای همین انتظار برای بازگشت مالک بود و بسیاری از مخاطبان همین موضوع را تنها دلیل دنبال کردن سریال میدانستند.
احیای محبوبیت یا افول ممتد؟
به هر حال مالکی که مهدویان در فصل اول ساخته و پرداخته بود، در فصل دوم از گور برگشت و سریال را از ریزش شدید مخاطب نجات داد؛ این برگ برنده در فصل دوم سریال خرج شد و حالا کارگردان دیگر آسی در دست ندارد تا برای مخاطب رو کند و به هر قیمتی پای تماشای سریال نگهش دارد. ماموریت سختی در فصل سوم این سریال پیش روی مهدویان است و اگر سریدوزی تجاری و رویکرد اقتصادی جایگزین رویکرد هنری شود، قطعا مخاطب با فصل سوم «زخم کاری» به شیوه دیگری مواجهه خواهد داشت. اگر این کارگردان در فصل جدید رویکرد جدید اتخاذ کند، محبوبیت «زخم کاری» پس از یک فصل فاصله، به این برند نمایش خانگی برمیگردد؛ اگر چنین نشود، احتمالا یک افول ممتد و رو به سقوط در فصل سوم خواهیم دید و مهدویان هم به جمع کارگردانان بساز-بفروش میپیوندد.
احمدرضا انصاری