سرویس تجسمی هنرآنلاین: پهلوانان قرن‌های گذشته زیر پل کالج چه می‌کنند؟ چه نسبتی دارند با پلی که انواع خودروها با مدل‌های گوناگون از کنار و روی آن عبور می‌کنند، دود می‌کنند و بوق می‌زنند؟ بیشتر آثار هنری شهری و محیطی که در شهر دیده می‌شوند، آرزوها، خواسته‌ها و واقعیت‌هایی است که با ساخت شهرها و برج‌ها از دست داده‌ایم و از دست رفته‌های در دنیای واقعی در دیوارها و پل‌ها و پیاده‌روهای شهر جا خوش می‌کنند. حالا پهلوانان از قرن‌ها پیش آمده‌اند و زیر پل کلج پناه گرفته‌اند، دست‌های آنان به گونه‌ای زیر پل قرار گرفته گویی پل کالج بر دست و دوش و توان آنان پابرجاست و اگر از زیر پل بروند هر لحظه ممکن است این پل، نماد شهری و زندگی مدرن فرو بریزد. پهلوانان هم زیر فشار و سنگینی پل خم شده‌اند، زورشان به این شهر نمی‌رسد. جامعه و فرهنگ و شهر امروز بر شانه‌های این پهلوانان بنا شده‌اند، جامعه و فرهنگ معاصر وام‌دار فرهنگ گذشته‌اش است و در همان حال که به آن می‌بالد و افتخار می‌کند، آن را از بین می‌برد و تخریب می‌کند. پهلوانانی که روزگاری در میدان‌های فراخ می‌ایستادند، توان داشتند و اخلاق و رفتاری انسانی، امروز در اندازه و چارچوب ستون‌های پل کالج مچاله شده‌اند. این شهر جایی برای آنان ندارد، چنانکه اخلاق در دنیای شهری امروز مچاله شده است. رنگ‌های این نقاشی‌ها، پوشش و شمایل و حتی خلق و خوی آنان قرابتی با رنگ و شکل و خلقیات شهر ندارد. اقلیتی هستند که هر روز تحلیل می‌روند، سرشان را پایین انداخته‌اند، زمین را نگاه می‌کنند، و شهر با برج و دود و صدا پهلوانان را محو کرده است. زیر پل کالج حالا مکان هم‌نشینی و تقابل سنت و مدرنیته است، دنیای مدرن که بر گذشته بنا شده و ایستاده، گذشته‌ای که فراموش می‌شود و رنگ می‌بازد و دنیا و شهر مدرن که بی اعتنا به اینکه فرهنگ و تاریخ گذشته در پایداری شهر نقش دارد، می‌تازد و پیش می‌رود. در شهر از پهلوانان خبری نیست، و این پهلوانان از ده‌ها سال پیش بیرون آمده‌اند تا چند روزی زیر پل کالج، نگاه ما را از بالای برج ها، مال‌ها و ساختمان‌های بلند به پایین و زیر پل جلب کنند.

بهارستان

اثر "پهلوانان" مهدی بادیه در دومین سالانه هنرهای شهری "بهارستان" در زیر پل کالج در خیابان انقلاب ارائه شده است.

این یادداشت امروز چهارم اردیبهشت‌ماه در صفحه آخر روزنامه ایران منتشر شده است.