سرویس استانهای هنرآنلاین: ترمه موسوی از شهر کرج که با اثری تحت عنوان "حالا یکی از فنجانها را بردارید" در بخش چیدمان نهمین جشنواره تجسمی فجر حضور دارد در خصوص ایده شکلگیری این اثر به هنرآنلاین گفت: حجم یادها و روزهایی که گذشتهاند و مبانی فراموش کردن و فراموش شدن همیشه برایم دغدغهای اندوهناک بوده و هست. اینکه سالها و روزها در کنار عدهای زیستهایم، برایشان دلواپس شدهایم، با آنها خندیدهایم، زمانهایی را به انتظارشان نشستهایم و... برای من مسئله بوده و اینکه گاه امروز به سختی آن افراد را به یاد میآوریم و حتی گاهی به یاد نمیآوریم؛ همین اندیشه بهانهای شد برای طراحی اتودهای اولیه این اثر.
این هنرمند ادامه داد: ساخت این اثر با مساحت بزرگ برایم بسیار جذاب بود و البته مشکلات خاص خودش را داشت. این اثر با تمام خستگیهای فیزیکی که برایم داشت اما خستگی روحیام را دفع کرد. برهمین اساس باید حواس بویایی، شنوایی، بینایی و لامسه مخاطبان را با اثر همسو میکردم.
موسوی در توضیح چگونگی مواجهه مخاطب با این اثر هنری بیان کرد: مخاطب در بیرون اثر ناخودآگاه به خاطرات دور میاندیشد؛ او شاهد تصویر افرادی است که متعلق به زمانهای دوری هستند و اکثر آنها سالها است که مردهاند. بعضی از آنها زیر غبار رنگها به فراموشی رفتهاند و بعضی هنوز شفاف و پرقدرت به چشمان مخاطبان خیره شدهاند. مخاطب در همین حال و هوا است که ناگهان به درب ورودی اثر میرسد و با فضایی تاریک، آغشته به بوی قهوه، تعدادی فنجانهای قهوه، صدای تیک تاک ساعت و دیالوگهایی پراکنده (از نظر موضوعی) مواجه میشود و ناخودآگاه به جستجوی انتخاب بهترین فنجان برای آیندهاش میگردد.
او موفقیت یک اثر هنری در ایجاد ارتباط و نزدیکی با حس مخاطب را بهترین دلیل رضایت یک هنرمند از اثری که خلق میکند عنوان کرد و افزود: خوشحالم که این تعامل حسی را بین اثر خود و مخاطب دیدم.
موسوی همچنین در اظهار نظری در خصوص این دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: به نظر من یکی از ویژگیهای خوب جشنواره آزاد بودن موضوع است و اینکه هنرمند بدون هیچ محدودیتی در موضوع و تکنیک میتواند به بیان آزاد ایدههاش بپردازد و البته ادامه این مسیر در هنرهای تجسمی مستلزم امکانات بیشتری است و قطعا ما نیاز به فضایی داریم که پاسخگوی ارائه چنین ایدههایی در نمایشگاههای جمعی و جشنوارهها باشد.
لازم به ذکر است در استیتمنت این اثر چنین آمده است؛ "مفاهیمی ازلی و ابدی با انسان همراهند، از زندگی بدوی و کشاورزی وصنعتی و مدرن تا پست مدرن و پس از آن آمده است و انسان معاصر هم، در اکنون پرشتاب، گریز و گزیری از آن ندارد. انسانی که کشف کرده و بازنمایی کرده، دریا را خشکانده، به کره ماه رفته، خون ریخته، دختری را زنده به گور کرده، سر سبز برای آزادی بر دار داده، صد سال تنهایی نوشته، درختان را بریده و برج ساخته، آب را گل کرده، دروغ گفته، بمب ساخته و بر سر کودکان ریخته، گل کاشته،عاشق شده، رها کرده، در گذشته مانده و گاه آینده را زمزمه کرده. این دنیای ماست، دنیای شما انسان هاست.
حالا یکی از فنجان ها را بردارید "