گروه تجسمی هنرآنلاین: سای تومبلی به نوعی یک هنرمند وندال بود که به نظر میرسید قصد دارد سنت هنر غربی را خدشه دار کند. اما چیزی که او در نهایت ابراز کرد، عشق شدیدش به آن سنت بود.
تومبلی (۱۹۲۸-۲۰۱۱) از متناقضترین هنرمندان بزرگ قرن بیستم بود. او از سویی، یک مدرنیست تمام عیار بود. با ضربات ناشیانه قلم مو و میل به نقاشی با انگشتان دست، ساعتها در تاریکی شب تمرین میکرد و سعی میکرد یاد نگیرد که چگونه نقاشی بکشد.
با این حال، تومبلی جنبه دیگری نیز داشت که در شیفتگی همیشگی او به فرهنگ یونان و روم باستان و همچنین مصر و خاور نزدیک ریشه داشت. او بیشتر عمر خود را در ایتالیا زندگی کرد و علاقه زیادی به بقایای دوران باستان داشت. او میگفت: «چیزی که من میکوشم بیان کنم این است که هنر مدرن چیزی را برهم نزده است، بلکه چیزی با ریشه، سنت و تداوم است».
نمایشگاه «سای تومبلی: ساختن گذشته» که در موزه هنرهای زیبا بوستون برپاست، کاری را انجام میدهد که هیچ موزهای قبلاً انجام نداده است. این نمایش با قرار دادن منطقی آثار تومبلی در کنار مجسمههای کلاسیک و دیگر آثار باقی مانده از مدیترانه باستان، ماهیت و دامنه عشق او به دوران باستان را آشکار میکند.
تومبلی، که در لکسینگتون ویرجینیا به دنیا آمد، در کالج بلک مانتین تحصیل کرد، جایی که با گروهی از آوانگاردیستهایی که زیباییشناسی قرن بیستم را متحول کردند، از جمله رابرت راشنبرگ و جان کیج آشنا شد. او در اولین سفر به رم شروع به جمعآوری آثار باستانی در بازارهای کثیف کرد و به پرورش رگههای حساسی که او را با دنیای باستان پیوند میداد، پرداخت.
نمایش جدید آثار تومبلی، این هنرمند را از اتمسفر رقیقی که در فضای هنر معاصر پیرامون نام او شکل گرفته بود خارج کرده و وزن و ابعاد تازهای را به آثار او میدهد. این نمایشگاه که توسط کریستین کندولئون، رئیس قبلی موزه یونان و روم باستان سازماندهی شده است، با یک کاتالوگ همراه است که نظرات نویسندگانی از جمله کندولئون، آن کارسون و مری جاکوبوس را ارائه میدهد.
مجسمههای تومبلی شبیه اشیاء آیینی یا اسباببازیهای باستانی هستند که از مقبرههای صحرایی کاوش شدهاند. در واقع، آنها سازههای بداهه، ساخته شده از چوب، گچ، برگها یا گلهای پلاستیکی هستند که به رنگ سفید مایل به زرد، رنگ میشوند تا پتینهای کهنه به آنها بدهد. اگرچه آنها کمی مضحک به نظر میرسند اما جاذبه عجیب و غریب خود را دارند.
بیشتر چیزهایی که از گذشته به دست ما رسیده است، به شکل تکههایی از یک شیء یا مجسمه است. تومبلی که در ایتالیا در میان ویرانههای جنگ جهانی دوم زندگی میکرد، زیباییشناسی قطعات و خرابهها را درک کرد. ارتباط او با جان کیج، آهنگسازی که شانس و سکوت را به رسمیت میشناخت، به او کمک کرد تا ببیند که شکافها و سکوتهای روی قطعات باستانی ممکن است به اندازه خود اشیا طنین انداز باشد.
آثار تومبلی به نظر میرسد که به هم پیوستهاند، گویی هر کدام قطعهای از یک کل بزرگتر هستند. تومبلی تحت تأثیر سنگ قبرها و لوحهای باستانی، و همچنین «نوشتن خودکار» سوررئالیستها، این ایده را پذیرفت که میتوان کلمه نوشتاری را، خوانا یا غیر خوانا، به صورت یک تصویر در نظر گرفت. کلمات خط خورده او شبیه حاشیهنویسی و پاورقیهایی است که توسط راهبان قرون وسطایی در حاشیه کتابها خط خطی شده است.