به گزارش هنرآنلاین، پنجمین نشست تخصصی زیباشناسی حماسه با موضوع بررسی «هنر مکتبی» روز سهشنبه ۲۲ شهریورماه با حضور محمود نورایی پژوهشگر و منتقد هنری در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. در این نشست نقش فرهنگ تشیع بر ظهور هنر انقلاب، هنر جنگ، هنر ارزشی و هنر مقاومت مورد بررسی قرار گرفت.
نورایی در این نشست هنر مکتبی را صورتبندی کلی گفتمان فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی دانست و گفت: هنر مکتبی گفتمان هنری است که انقلاب اسلامی ایران، برگزید تا نقشه راهی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور ترسیم کند. این گفتمان هنری اگرچه ریشه در هنر اسلامی و هنر سنتی دارد، اما در ماهیت رویکرد متفاوتی دارد که نشات گرفته از فرهنگ شیعی است.
وی افزود: هنر مکتبی بنمایه خود را از اندیشههای اسلامی شیعی گرفت تا نقشه راه برای ایجاد فرهنگ انقلابی در جامعه تعیین کند. این تفکر در عالم هنر، بیش از اینکه تعریفکننده یک جریان هنری باشد، معطوف به رویکردهای هنرمندانش است. یعنی هنرمند مکتبی است که ماهیتاٌ هنر مکتبی تولید میکند و این تعهد هنرمند به نظام اسلامی است که موجب شکلگیری یک جریان به نام هنر مکتبی میشود. در حقیقت این موضوع نشان میدهد که هنر مکتبی روایتی ایدئولوژیک از هنر اسلامی است. البته ماهیت خود ارجاعی که بنمایه هنر مدرنیستی است در ظهور هنر مکتبی هم نقش ایفا میکند و وجهای مدرنیستی به هنر مکتبی میدهد.
این پژوهشگر وجه متمایز هنر مکتبی با سایر جریانهای هنری سالهای متنهی به پیروزی انقلاب اسلامی را به نگاه عقیدتی آن مرتبط دانست و تأکید کرد: نگاه ایدئولوژیک هنر مکتبی در روزهای آغازین انقلاب اسلامی قدرت تمیز داد آثار هنری تولید شده در به ثمر رسیدن انقلاب را ارائه میدهد. زیرا همراهی هنر معترض و جریان هنر ملی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است؛ اما با تسلط انقلاب و آغاز جنگ، هنر مکتبی جریان هنر چپ مارکسیتی و راستهای لیبرال را به حاشیه راند و قدرت مطلق هنری در کشور شد.
وی افزود: هنر مکتبی، اگرچه ریشه در هنر اسلامی و هنر سنتی دارد، اما در ماهیت رویکرد متفاوتی را دنبال کرد. این هنر در شکل فلسفی و عرفانی صورت و معنا در هنر اسلامی، که صورت تجلی اسماء الهی در عالم ظاهر است و رسیدن به معنا همان حقیقت موجود در پس هر یک از اسماء الهی است، وجه مشترک دارد. اما بنابر تعالیم فرهنگ شیعی خود را محدود به ارائه تصویر جمال ازلی نمیکند، بلکه رویکردی ارشادی برای تغییر زندگی انسانی ارائه میدهد. در اصل هنر مکتبی در پی مضامین اسلامی و فرهنگ مبارزاتی شیعه است. همین نگاه شکل ارائه اثر هنری را نیز متفاوت کرد، زیرا به جای توجه به موضوع فرم در هنر اسلامی، به محتوا اولویت بخشد. این تغییر نگاه هنر مکتبی را به هنری مبارز بدل کرد، که ریشه آن در فرهنگ شیعه است. هنرمند مکتبی در حقیقت به دنبال بتشکنی و مبارزه با طاغوت است و گفتمان اصلی خود را از آموزههای اهل بیت (ص) میگیرد و راه عدالت، از خودگذشتگی، ایثار، شهادت، ارشاد و راهنمایی شناخت حق از باطل را برمیگزیند.
نورایی نقطه ظهور عینی هنر مکتبی را نمایشگاه «سیری در انقلاب اسلامی» که در اسفند سال ۵۷ در حسینیه ارشاد برگزار شد، ذکر کرد و گفت: در حقیقت اغلب هنرمندان حاضر در این نمایشگاه دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا هستند که بیشتر متأثر از فرهنگ انقلابی و اسلامی بودند و بعدها به هسته مرکزی هنر مکتبی بدل شدند. اما گستردگی هنر مکتبی از زمان آغاز جنگ تحمیلی در سال ۵۹ آغاز شد. هنرمندان این عرصه که در حسینیه ارشاد که کانون ترویج اندیشه اسلامی و انقلابی بود، گردهم آمدند و توانستند با بنمایه بیشتر نظری از فرهنگ انقلابی ارتباط برقرار کنند و به آثار خود قوام بیشتری دادند. آثاری که در روزهای آغازین جنگ خلق شدند، بیشتر فعالیت تبلیغی داشتند یعنی نشانههای تصویری آنها هنوز بر اساس نگاه هنر انقلاب بود، اما رفته رفته با طولانی شدن جنگ، استفاده از استعارهها و نمادها نیز به تابلوها راه پیدا کرد. اما قوام یافتن نگاه هنرمندان مکتبی طی دوران جنگ توانست جریان قدرتمند هنری پدید آورد که نمونه کم نظیری از آن در تاریخ هنر ایران وجود دارد.
این منتقد، هنر ارزشی را که بعد از جنگ تحمیلی شکل گرفت یکی دیگر از زیرمجموعههای هنر مکتبی عنوان کرد و گفت: در حقیقت هنر ارزشی تلاش کرد همراه با جامعه ارزشهای انقلابی و جهادی را تداوم ببخشد. اما در عمل نتوانست دوران اوج و شکوه این هنر در انقلاب به ویژه دوران جنگ را بازنمایی کند.
این پژوهشگر با اشاره به ماهیت ایدئولوژیک هنر مکتبی، موضوع مقاومت را مضمونی قابل توجه برای ارائه در آثار هنری دانست و صورتبندی هنر مقاومت را یکی دیگر از زیرمجموعههای هنر مکتبی ذکر کرد و ادامه داد: هنر مکتبی پس از یک دهه فترت، گفتمانی ویژه و عمیق برای طرح مسائل عقیدتی خود تحت عنوان مقاومت یافت. در حقیقت این گفتمان تحت عنوان مقاومت جهان اسلام در برابر فرهنگ جهانی شدن شکل گرفت؛ اما مناسبات سیاسی منطقه مانند، ۱۱ سپتامبر، جنگهای سی و سه روزه لبنان، تحریم ایران، قیام در کشورهای عربی با عنوان بیداری اسلامی، جنگ غزه و... باعث شد تا رویکردهای ایدئولوژیکی که در هنر انقلاب و جنگ بود، دوباره حیات بصری پیدا کنند که همچنان این نگره در جریان است.
نورایی در جمعبندی پایان خود تصریح کرد: هنر مکتبی اساساً هنری مبتنی بر عقیده است برای همین قوام خود را از تلاطمهای اجتماعی و سیاسی، میگیرد، نه فرم و مباحث زیباییشناسی هنر. هنر مکتبی بخاطر ایدئولوژیک بودن، جریانی زنده در عرصه هنری کشور است و هرگاه تلاطمهای سیاسی و اجتماعی با لرزههای بیشتری همراه باشد از لحاظ محتوایی و فرمی تأثیرگذارتر و هر چه پس لرزههای سیاسی و اجتماعی کمتر یا درون اجتماعی باشد، دچار فترت میشود. این جریان هنری که تاکنون هنر انقلاب، جنگ، هنر ارزشی و مقاومت را ذیل خود قرار داده، میتواند در آینده نیز بر کثرت این مضامین بیفزاید؛ زیرا این هنر تکیهگاه اصلی خود را بر فرهنگ شیعی قرار داده و تلاش میکند صحنه هنر را جایی برای مبارزه با طاغوتهای زمانه، مبارزه با نفسیات و تجلی معنویت و تعهد انسان به اخلاقیات کند.
در این نشست برخی از آثار گنجینه موزه هنرهایی معاصر تهران از هنرمندانی همچون زندهیاد حبیبالله صادقی، کاظم چلیپا، ناصر پلنگی و.... مورد بررسی قرار گرفت.