گروه تجسمی هنرآنلاین: با پایان یافتن داوری آثار رسیده به جشنواره هنرهای تجسمی فجر، آرمان یعقوبپور یکی از داوران بخش نقاشی این جشنواره درباره کیفیت آثاری که به جشنواره رسیده است گفت: سطح کارها را باید با سایر جشنوارهها مقایسه کنیم نه با دوسالانهها، گالریها و... با توجه به این مساله کارها را در سطح متوسط و قابل قبول در حد جشنوارهها دیدم و به نظرم چندان تفاوتی با جشنوارههای دیگر ندارند. امسال کارهای زیادی به جشنواره رسیده بود اما به نظر میرسد کمیت زیاد کمکی به افزایش کیفیت کارهایی که در نهایت انتخاب شدند نکرد.
این نقاش ادامه داد: کارهای بسیار متفاوتی به جشنواره رسید و وجود کارهای فیگوراتیو، آبستره و... شاید باعث شود یک نمایشگاه آشفته به وجود آید. ریشه این مساله به همان فضای آکادمیک برمیگردد و این سردرگمی برای داور نیز وجود دارد که چگونه باید این آثار متفاوت را با هم مقایسه و از میان آنها انتخاب کند، بنابراین گاه مجبور میشود بر اساس سلیقه خود دست به گزینش بزند.
او با اشاره به ضعف آموزش هنر در کشور گفت: کم بودن آگاهی هنرمندان جوان را نمیتوان فقط ضعف آموزش دانشگاهی یا آموزشگاهها دانست، زیرا خیلی از این افراد ممکن است آموزش ندیده و مستقل کار کرده باشند. اما در مجموع میتوانیم این ایراد را به آموزش نقاشی در ایران وارد کنیم که در هنرستان، دانشگاه و آموزشگاههای مختلف یک برخورد سلیقهای رخ میدهد و این ایراد خود هنرمند یا استاد نیست، بلکه به دلیل آن است که برنامهریزی مشخصی برای آموزش هنر وجود ندارد. سرفصلها و دروس از سوی وزارت علوم مشخص شده اما هر استاد در کلاس خود به یک شکل درس میدهد.
یعقوب پور ادامه داد: ما باید دانشکدههایی با رویکردهای مختلف داشته باشیم و به عنوان مثال در یک دانشگاه کاملاً کلاسیک کار شود، در یک دانشگاه با مدیومهای جدید کار شود و... اما وقتی چنین چیزی وجود ندارد میبینیم که در میان فارغالتحصیلان یک کلاس، یک نفر نگارگر میشود، یک نفر انتزاعی کار میکند و استاد هم باید به همه این افراد نمره بدهد، درحالیکه ممکن است نسبت به بعضی از این آثار شناختی نداشته باشد. به دلیل ضعفی که در وزارت علوم وجود دارد هر دانشگاه خروجیهای متفاوت دارد و به همین دلیل بسیاری از دانشجویان بیشترین چیزی که میآموزند در ردههای خصوصی هست.
یعقوب عمامهپیچ داور دیگر این رشته نیز با بیان اینکه داوری کار بسیار سختی است، گفت: با توجه به فضای کلی هنر در ایران، نمایشگاههایی که گذاشته میشود و بیبرنامگی آموزش در دانشگاهها نمیتوان شاهد کارهای خوبی از جوانان بود و نقص آموزشی در کارها دیده میشود. البته آثار حالت آکادمیک داشتند و سالم بودند اما انگار که در قرن ۱۹ ماندهاند. من از انتخابها راضی نیستم اما بضاعت ما همین بود. پیشنهاد میکنم جشنواره به شکل فروش سالانه باشد تا هنرمندان بیشتری وارد مسابقه شوند.
عمامهپیچ ادامه داد: تعداد زیادی دانشکده هنری وجود دارد که نه معلم خوب دارند و نه برنامه آموزشی وجود دارد، بنابراین الان گالریها جوانان را تربیت میکنند و این خیلی بد است. کارهای هنرمندان مطابق یک موج پیش میرود که توسط گالریها به وجود آمده و پس از مدتی این موج تغییر میکند. بنابراین زیباییشناسی وجود ندارد و همهچیز توسط گالری دار شکل میگیرد.
کاظم چلیپا هم درباره داوری آثار بخش نقاشی گفت: در هر جشنواره، دوسالانه یا مسابقه انواع کارها حضور مییابند، از کار آماتور تا حرفهای و با موضوعها و سبکهای مختلف. بنابراین داور باید اشراف داشته باشد که بتواند تشخیص دهد کار فیگوراتیو خوب یا آبستره خوب چیست. اینجا در صورتی که داور بتواند به درستی تشخیص دهد، از نظر ارزش هنری مرز بین این نوع آثار از بین میرود.
چلیپا افزود: تیزهوشی و تجربه خاصی لازم است که بتوان کارهای برتر را از میان آثار موجود انتخاب کرد. نکته بعدی که وجود دارد این است که احساس میکنم جای هنرمندان مدعو خالی است. ایکاش عدهای از هنرمندان را دعوت میکردند و در کنار این آثار، کارهای آنها نیز به نمایش درمیآمد، زیرا بعضی از مخاطبان شاید برای اولین بار به جشنواره بیایند و اگر آثار هنرمندان حرفهای در جشنواره باشد بهتر میتوانند درباره کارهایی که میبینند و کیفیت آنها قضاوت کنند.