گروه تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار حمیدرضا اندرز «آوند زمان» در گالری شیرین برگزار شد. اندرز در گفت و گو با هنرآنلاین با اشاره به اینکه در این نمایشگاه حدود ۲۰ طراحی با زغال و مداد و پانزده نقاشی رنگروغن به نمایش درآمد، گفت: این مجموعه حاصل سه سال کار اخیر است. البته من هیچوقت برای یک نمایشگاه کار نمیکنم بلکه بهصورت مستمر نقاشی میکنم و زمانی که انسجامی میان آنها به وجود بیاید تعدادی را برای برگزاری نمایشگاه انتخاب میکنم.
او با اشاره به اینکه تم همه کارهای این مجموعه درخت بوده است گفت: همیشه حول دو موضوع عمده نقاشی کردهام، درخت و طبیعت بیجان. البته طبیعت بیجانهای من نیز طبیعت گیاهی مانند میوهها بودهاند. در سالهای آغازین فعالیت هنری خود به نقاشی منظره به شکل کلاسیک نیز میپرداختم اما کمکم منظره تبدیل به بستری شد که از نظر تصویری برایم جذابتر بود.
اندرز ادامه داد: بعضی شاعران واژههای کلیدی برای بیان مفهوم دارند و برای من نیز موضوعی مانند درخت همین نقش را داشت. در آثار خود درخت را به عنوان نماد یا سمبل چیز دیگری استفاده نمیکنم بلکه آن را دقیقاً به عنوان درخت نمایش میدهم. شکل درختها تا حد زیادی مطابق واقعیت است و گاهی از آنها طراحی میکنم یا عکس میگیرم تا بتوانم شباهتها را حفظ کنم. نمیخواهم درخت را تبدیل به پدیده عجیبی کنم و سعی میکنم تا جایی که به خود نقاشی کمک کند به واقعیت وفادار باشم. اما اتمسفری که دوست دارم را به کار اضافه میکنم و چالش اصلی نقاشی کشیدن برایم از همینجا شروع میشود، این اتمسفر واقعی نیست و در نتیجه کیفیتی که کمی شبیه خواب است شکل میگیرد.
این هنرمند افزود: بخشهای زیادی از نقاشی من مربوط به واقعیت است اما عناصر گوناگون در فضایی نامأنوس کنار هم قرار میگیرند و این مسئله باعث میشود فضایی مانند خواب به وجود آید. آنچه خواب را از واقعیت جدا میکند شاید این باشد که روال اتفاقات متفاوت از واقعیت است یا اشیاء نامأنوس کنار هم قرار میگیرند. ازاینجهت شاید من هم درخت را از واقعیت جدا میکنم و در متنی انتزاعی قرار میدهم و کیفیتی شبیه خواب به وجود میآید. فضای محوی که در نقاشیها وجود دارد نیز میتواند مربوط به این ذهنیت باشد. البته من وقتی که نقاشی میکنم به این مسائل فکر نمیکنم و فقط میخواهم کاری را که شروع کردهام به انتها برسانم. همه کارهایی که انجام میدهم در جهت کیفیت دادن به آن نقاشی است، بااینحال اثری که از آتلیه خارج میشود و مقابل دید دیگران قرار میگیرد قابل تفسیر است و حتی تفسیرهای آن میتواند متضاد با آن چیزی باشد که نقاش در نظر داشته است.
اندرز ادامه داد: شاید یکی از دلایلی که گرایش زیادی ندارم همهچیز را به وضوح بکشم این است که احساس میکنم بسیاری از مسائل اساسی که ما با آنها درگیر هستیم دارای ابهام هستند و نمیتوانیم درباره آنها به یک نگاه قطعی برسیم حتی علم نیز صد در صد قطعی نیست و بسیاری از نظریات معتبر علمی با آمدن نظریات جدید تغییر کرده یا حتی منسوخ شدهاند. بنابراین انسان هم درباره مسائلی که با آنها روبرو است به قطعیت نمیرسد و همهچیز در هالهای از ابهام میگذرد. ورود این مسئله در نقاشیهایم میتواند به این شکل باشد که فضایی محو دیده شود.
او درباره طراحیهایی که در این مجموعه به نمایش درآمد گفت: طبیعی است که هر نقاش به طراحی نیز میپردازد و بخشی از این طراحیها مطالعهای است که ممکن است در نهایت به نقاشی منجر شود. اما برای من طراحیها مستقل هستند و اینگونه نبوده که بعداً بخواهم آنها را به نقاشی تبدیل کنم. برخورد من با این آثار همانند نقاشی است و تنها ابزارهایم تفاوت کرده است. در طراحی گاهی سراغ گلدانها میروم و گاه درختها را طراحی میکنم و بیان دیگری از همان جریانی که در نقاشیها هست در این آثار اتفاق میافتد.
اندرز درباره کتاب آثارش که همزمان با این نمایشگاه رونمایی شد گفت: از سه سال پیش پروژه گردآوری این مجموعه آثار در همکاری با انتشارات خط و طرح آغاز شد. علاقه زیادی داشتم که کتابی از گزیده آثار خود منتشر کنم زیرا وقتی تعدادی از آثار هنرمند بهصورت یک مجموعه در کنار هم قرار میگیرد این امکان را هم برای مخاطب و هم برای خود هنرمند فراهم میکند که بتواند به مسیری که طی کرده است مراجعه کرده و در آن دقیق شود. در این کتاب یک دوره زمانی تقریباً ۲۰ ساله را در نظر گرفتیم که نشان میدهد کار من از کجا شروع شده و تا همین اواخر به کجا رسیده است.